توحید علمی و عینی در مکاتیب حکمی و عرفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' {{' به '{{'
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{')
خط ۴۱: خط ۴۱:


چگونگى پيدايش اين مكاتبات جالب عرفانى به اين شرح است: يكى از فضلاى خوش‌ذوق حوزه علميه نجف به نام شيخ اسماعيل تبريزى، متخلص به «تائب» نامه‌اى به [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آيت‌الله آخوند محمدكاظم خراسانى]] صاحب «[[كفاية الأصول]]» نوشت و از معناى اين اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] در «[[منطق الطیر عطار|منطق الطير]]» جويا شد:
چگونگى پيدايش اين مكاتبات جالب عرفانى به اين شرح است: يكى از فضلاى خوش‌ذوق حوزه علميه نجف به نام شيخ اسماعيل تبريزى، متخلص به «تائب» نامه‌اى به [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آيت‌الله آخوند محمدكاظم خراسانى]] صاحب «[[كفاية الأصول]]» نوشت و از معناى اين اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] در «[[منطق الطیر عطار|منطق الطير]]» جويا شد:
 
{{شعر}}{{ب|''دائما او پادشاه مطلق است ''|2=''در كمال عز خود مستغرق است ''}}{{ب|''او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست''|2=''كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست ''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''دائما او پادشاه مطلق است ''|2=''در كمال عز خود مستغرق است ''}}
{{ب|''او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست''|2=''كى رسد عقل وجود آنجا كه اوست ''}}
{{پایان شعر}}




خط ۶۸: خط ۶۴:
مقدمه: مؤلف با ذكر چگونگى پيدايش اين مكاتبات عرفانى و نيز اين نكته كه استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مكتوبات مذكور را در حوزه علميه قم در روزهاى پنج‌شنبه و جمعه تدريس مى‌كرد و نظر خودشان را درباره هريك از آن مكتوبات مرقوم كردند، ولى با كمال تأسف به اتمام نرسيد و فقط براى سه مكتوب اول سيد و همچنين سه مكتوب اول شيخ نوشته شد، تأكيد مى‌كند كه خودش اين مهم را به پايان رسانده و آن محاكمات را تكميل كرده است.
مقدمه: مؤلف با ذكر چگونگى پيدايش اين مكاتبات عرفانى و نيز اين نكته كه استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مكتوبات مذكور را در حوزه علميه قم در روزهاى پنج‌شنبه و جمعه تدريس مى‌كرد و نظر خودشان را درباره هريك از آن مكتوبات مرقوم كردند، ولى با كمال تأسف به اتمام نرسيد و فقط براى سه مكتوب اول سيد و همچنين سه مكتوب اول شيخ نوشته شد، تأكيد مى‌كند كه خودش اين مهم را به پايان رسانده و آن محاكمات را تكميل كرده است.


نويسنده با گزارش اجمالى شرح حال آيت‌الله سيد احمد كربلايى و [[اصفهانی، محمدحسین|آيت‌الله شيخ محمدحسين غروى اصفهانى]] و علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] و شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] و نيز ذكر مطالبى از هريك و عظمت عطار و محبت او به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اينكه:  
نويسنده با گزارش اجمالى شرح حال آيت‌الله سيد احمد كربلايى و [[اصفهانی، محمدحسین|آيت‌الله شيخ محمدحسين غروى اصفهانى]] و علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] و شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]] و نيز ذكر مطالبى از هريك و عظمت عطار و محبت او به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اينكه: {{شعر}}{{ب|''هفت شهر عشق را عطار گشت''|2=''ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''هفت شهر عشق را عطار گشت''|2=''ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم''}}{{پایان شعر}}


به كتاب «منطق الطير» و مسئله «سى مرغ و سيمرغ» و دو بيت مورد سؤال (دائما او پادشاه مطلق است...) و ابيات قبل و بعد آن اشاره و بر اين مطلب تأكيد كرده كه در ادبيات فارسى، از سيمرغ و عنقا، ذات اقدس احديت اراده شده است؛ زيرا كه ذات اقدس حق تعالى داراى نام و نشان نيست. او از هر اسمى و رسمى بالاتر و از خيال و پندار و عقل هر انسانى برتر است. مكان ندارد و كسى را به او دسترسى نيست. فلهذا هر دو بزرگوار ([[اصفهانی، محمدحسین|مرحوم كمپانى]] و مرحوم سيد احمد كربلايى) مضمون شعر مورد بحث را پسنديده و بر مفادش ايرادى ندارند و هر دو نفر، شيخ عطار را بزرگ و بزرگوار شمرده و در مقام علمى و عرفانى و الهى او خدشه‌اى ندارند؛ غايةالامر هريك از اين دو، آن بيت را بر مذاق خودشان كه مذاق حكمت و مذاق عرفان است، تفسير فرموده‌اند<ref>همان، ص11 - 48</ref>
به كتاب «منطق الطير» و مسئله «سى مرغ و سيمرغ» و دو بيت مورد سؤال (دائما او پادشاه مطلق است...) و ابيات قبل و بعد آن اشاره و بر اين مطلب تأكيد كرده كه در ادبيات فارسى، از سيمرغ و عنقا، ذات اقدس احديت اراده شده است؛ زيرا كه ذات اقدس حق تعالى داراى نام و نشان نيست. او از هر اسمى و رسمى بالاتر و از خيال و پندار و عقل هر انسانى برتر است. مكان ندارد و كسى را به او دسترسى نيست. فلهذا هر دو بزرگوار ([[اصفهانی، محمدحسین|مرحوم كمپانى]] و مرحوم سيد احمد كربلايى) مضمون شعر مورد بحث را پسنديده و بر مفادش ايرادى ندارند و هر دو نفر، شيخ عطار را بزرگ و بزرگوار شمرده و در مقام علمى و عرفانى و الهى او خدشه‌اى ندارند؛ غايةالامر هريك از اين دو، آن بيت را بر مذاق خودشان كه مذاق حكمت و مذاق عرفان است، تفسير فرموده‌اند<ref>همان، ص11 - 48</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش