مناهل العرفان في علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک '
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً')
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
خط ۳۳: خط ۳۳:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
وى در اين كتاب كوشيده است ضمن پاى بندى به آراء و نظريات عالمان سلف، هم چون زركشى، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] و به ويژه سيوطى، نيازها و مقتضيات جديد را نيز در زمينۀ علوم قرآنى مد نظر قرار دهد.از اين رو مسائل مختلف علوم قرآنى را با سبك و اسلوبى جديد و در عين حال عالمانه مطرح مى‌كند و نهايتا تأليفى جامع و گسترده از آراى عالمان و نظريات نقادانۀ خود به دست مى‌دهد.زرقانى در هر مبحث شبهات و طعن‌ها و خرده‌گيرى‌هاى مخالفان را به تفصيل مطرح مى‌سازد و بدان پاسخ مى‌گويد.هر چند وى نامى از صاحبان آراء مخالف به ميان نمى‌آورد، اما بر خوانندۀ مطلع روشن است كه مطالب مذكور را عمدتاً مستشرقان و اسلام شناسان غربى در دو سه قرن اخير مطرح كرده‌اند.اين خود نشان دهندۀ آگاهى و اطلاع زرقانى از آراء و نظريات عالمان غربى در زمينۀ علوم قرآنى و فضاى فكرى-فرهنگى حاكم بر زمان خويش است.
وى در اين كتاب كوشيده است ضمن پاى بندى به آراء و نظريات عالمان سلف، هم چون زركشى، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] و به ويژه سيوطى، نيازها و مقتضيات جديد را نيز در زمينۀ علوم قرآنى مد نظر قرار دهد.از اين رو مسائل مختلف علوم قرآنى را با سبک  و اسلوبى جديد و در عين حال عالمانه مطرح مى‌كند و نهايتا تأليفى جامع و گسترده از آراى عالمان و نظريات نقادانۀ خود به دست مى‌دهد.زرقانى در هر مبحث شبهات و طعن‌ها و خرده‌گيرى‌هاى مخالفان را به تفصيل مطرح مى‌سازد و بدان پاسخ مى‌گويد.هر چند وى نامى از صاحبان آراء مخالف به ميان نمى‌آورد، اما بر خوانندۀ مطلع روشن است كه مطالب مذكور را عمدتاً مستشرقان و اسلام شناسان غربى در دو سه قرن اخير مطرح كرده‌اند.اين خود نشان دهندۀ آگاهى و اطلاع زرقانى از آراء و نظريات عالمان غربى در زمينۀ علوم قرآنى و فضاى فكرى-فرهنگى حاكم بر زمان خويش است.


هر چند مؤلف در كتاب به حفظ محدودۀ بحث كه همان علوم قرآنى است ملتزم بوده و همه جا سعى داشته از طرح مباحث اضافى و خارج از موضوع خوددارى كند، اما ضرورت پاسخ گويى به شبهات، وى را ناگزير ساخته است چه در اصل بحث و به عنوان زمينه سازى و چه در پاسخ به شبهات، در پايان هر مبحث، مسائلى از علوم مختلف اسلامى، هم چون علم الحديث، كلام، اصول و حتى فقه را مطرح مى‌سازد.احاطه و اشراف زرقانى و ابتكارى كه در تنظيم و تبويب مباحث به كار بسته، موجب شده است اين تنوع و تعدد(البته جز در موارد اندك) كم‌تر به انسجام و روانى و وحدت موضوعى كتاب لطمه وارد سازد و در مجموع در دانش علوم قرآنى اثرى پديد آيد كه مرزها و نقاط اشتراك اين علم با ساير علوم اسلامى به روشنى تصوير شود.
هر چند مؤلف در كتاب به حفظ محدودۀ بحث كه همان علوم قرآنى است ملتزم بوده و همه جا سعى داشته از طرح مباحث اضافى و خارج از موضوع خوددارى كند، اما ضرورت پاسخ گويى به شبهات، وى را ناگزير ساخته است چه در اصل بحث و به عنوان زمينه سازى و چه در پاسخ به شبهات، در پايان هر مبحث، مسائلى از علوم مختلف اسلامى، هم چون علم الحديث، كلام، اصول و حتى فقه را مطرح مى‌سازد.احاطه و اشراف زرقانى و ابتكارى كه در تنظيم و تبويب مباحث به كار بسته، موجب شده است اين تنوع و تعدد(البته جز در موارد اندك) كم‌تر به انسجام و روانى و وحدت موضوعى كتاب لطمه وارد سازد و در مجموع در دانش علوم قرآنى اثرى پديد آيد كه مرزها و نقاط اشتراك اين علم با ساير علوم اسلامى به روشنى تصوير شود.
خط ۶۲: خط ۶۲:
#:همين امر از اعتبار كتاب به عنوان تحقيقى علمى مى‌كاهد.به عنوان مثال، هر چند كتاب‌های «اتقان»[[سيوطى]] و «برهان»زركشى در رشتۀ علوم قرآنى كتاب‌هاى مرجع و دست اول به شمار مى‌روند، اما به هيچ رو نمى‌توان آن‌ها را در اخبار و احاديثى كه مستند مباحث اين علم است، منابعى دست اول دانست.محقق براى استناد به احاديث و روايات مذكور لزوما مى‌بايد به منابع اصلى مانند صحاح ششگانه و...جز آن مراجعه كند.اما زرقانى در اكثر قريب به اتفاق موارد به نقل احاديث و اقوال و ذكر كلى و مبهم مآخذ آن‌ها از كتاب‌هايى هم چون «الاتقان» اكتفا كرده است.
#:همين امر از اعتبار كتاب به عنوان تحقيقى علمى مى‌كاهد.به عنوان مثال، هر چند كتاب‌های «اتقان»[[سيوطى]] و «برهان»زركشى در رشتۀ علوم قرآنى كتاب‌هاى مرجع و دست اول به شمار مى‌روند، اما به هيچ رو نمى‌توان آن‌ها را در اخبار و احاديثى كه مستند مباحث اين علم است، منابعى دست اول دانست.محقق براى استناد به احاديث و روايات مذكور لزوما مى‌بايد به منابع اصلى مانند صحاح ششگانه و...جز آن مراجعه كند.اما زرقانى در اكثر قريب به اتفاق موارد به نقل احاديث و اقوال و ذكر كلى و مبهم مآخذ آن‌ها از كتاب‌هايى هم چون «الاتقان» اكتفا كرده است.
#:[[سيوطى]] خود نيز آدرس منابع استفاده شده را به روشنى بازگو نكرده است و همه جا به عباراتى نظير «اخرج الحاكم» و «قال البيهقى» و...جز آن بسنده مى‌كند و در مواردى نيز حتى همين اشارۀ مختصر را ندارد.
#:[[سيوطى]] خود نيز آدرس منابع استفاده شده را به روشنى بازگو نكرده است و همه جا به عباراتى نظير «اخرج الحاكم» و «قال البيهقى» و...جز آن بسنده مى‌كند و در مواردى نيز حتى همين اشارۀ مختصر را ندارد.
#:با توجه به شيوۀ‌مرسوم ميان قدما در تأليف كتاب، شايد عدم ذكر منابع و ابهام در بيان آن‌ها در آثار ايشان را نتوان عيب شمرد.اما مسلما اين شيوه در آثار متأخران، به ويژه آنان كه با سبك و روش علمى كتاب مى‌نويسند و دانش پژوهان سيستم آموزشى جديد را مخاطب مى‌سازند نقصى آشكار به شمار مى‌آيد.
#:با توجه به شيوۀ‌مرسوم ميان قدما در تأليف كتاب، شايد عدم ذكر منابع و ابهام در بيان آن‌ها در آثار ايشان را نتوان عيب شمرد.اما مسلما اين شيوه در آثار متأخران، به ويژه آنان كه با سبک  و روش علمى كتاب مى‌نويسند و دانش پژوهان سيستم آموزشى جديد را مخاطب مى‌سازند نقصى آشكار به شمار مى‌آيد.
#:اين اشكال موجب مى‌گردد تا اولا خوانندۀ علاقه‌مند به مراجعه به منابع اصلى نتواند دريابد كه براى مثال:[[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]]يا [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] در كدام يك از آثار خود فلان سخن را گفته و يا بهمان حديث در كدام يك از مجامع حديثى ثبت است و آيا استنباط و اجتهاد مؤلف از آن سخن يا اين حديث به صواب است يا خير.ثانيا در ضبط اسامى يا نقل احاديث، اشتباهات يا برداشت‌ها و اجتهادات خطاى نويسندگان پيشين تكرار شود.به عنوان مثال، احاديث و اقوال در كتاب مناهل غالبا نقل به مضمون و يا بعضا با تغيير در لفظ و عبارت نقل شده‌اند.گاه در ضبط اسامى اشخاص نيز خطاهايى به چشم مى‌خورد.از جمله در صفحۀ 328 از يكى از تابعان به نام يعلى بن مالك سخن به ميان آمده كه در تراجم نظير «تهذيب التهذيب» ابن حجر [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] نام صحيح وى يعلى بن مملك ثبت شده است.در صفحۀ 258 از صحابى‌اى به نام عباد بن بشار،ذكرى به ميان آمده كه در حديثى از پيامبر صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله به وى اشاره شده است، اما در كتاب‌هاى تراجم، صحابى‌اى به اين نام يافت نمى‌شود و نام صحيح صحابى مذكور عباد بن بشر است كه [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] در كتاب «الاصابه فى تمييز الصحابه» از او نام مى‌برد و به حديث مذكور نيز اشاره مى‌كند.
#:اين اشكال موجب مى‌گردد تا اولا خوانندۀ علاقه‌مند به مراجعه به منابع اصلى نتواند دريابد كه براى مثال:[[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]]يا [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] در كدام يك از آثار خود فلان سخن را گفته و يا بهمان حديث در كدام يك از مجامع حديثى ثبت است و آيا استنباط و اجتهاد مؤلف از آن سخن يا اين حديث به صواب است يا خير.ثانيا در ضبط اسامى يا نقل احاديث، اشتباهات يا برداشت‌ها و اجتهادات خطاى نويسندگان پيشين تكرار شود.به عنوان مثال، احاديث و اقوال در كتاب مناهل غالبا نقل به مضمون و يا بعضا با تغيير در لفظ و عبارت نقل شده‌اند.گاه در ضبط اسامى اشخاص نيز خطاهايى به چشم مى‌خورد.از جمله در صفحۀ 328 از يكى از تابعان به نام يعلى بن مالك سخن به ميان آمده كه در تراجم نظير «تهذيب التهذيب» ابن حجر [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] نام صحيح وى يعلى بن مملك ثبت شده است.در صفحۀ 258 از صحابى‌اى به نام عباد بن بشار،ذكرى به ميان آمده كه در حديثى از پيامبر صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله به وى اشاره شده است، اما در كتاب‌هاى تراجم، صحابى‌اى به اين نام يافت نمى‌شود و نام صحيح صحابى مذكور عباد بن بشر است كه [[ابن حجر عسقلانی|عسقلانى]] در كتاب «الاصابه فى تمييز الصحابه» از او نام مى‌برد و به حديث مذكور نيز اشاره مى‌كند.
#:هم چنين در مورد تكرار اشتباهات موجود در كتاب عالمان گذشته نيز مى‌توان به نمونه‌هاى زير اشاره كرد:
#:هم چنين در مورد تكرار اشتباهات موجود در كتاب عالمان گذشته نيز مى‌توان به نمونه‌هاى زير اشاره كرد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش