۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
سپس تقسيمبندى معروف مطلق و متجزى و به دنبال آن حجيت و عدم حجيت فتاوى مجتهدى كه به نظريه انسداد معتقد است، طرح گرديده است. ظاهرا [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] فتواى منع و عدم حجيت داده و نظر اينگونه مجتهدان را كه معتقد هستند باب علم و علمى مسدود است و مجبورا بايد بر اساس ظنون مطلقه به استنباط پرداخت، مخل مبانى اجتهاد دانسته است، اما نويسنده، به جواز رجوع به مجتهد انسدادى رأى داده و اشكالات را پاسخ گفته است. | سپس تقسيمبندى معروف مطلق و متجزى و به دنبال آن حجيت و عدم حجيت فتاوى مجتهدى كه به نظريه انسداد معتقد است، طرح گرديده است. ظاهرا [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] فتواى منع و عدم حجيت داده و نظر اينگونه مجتهدان را كه معتقد هستند باب علم و علمى مسدود است و مجبورا بايد بر اساس ظنون مطلقه به استنباط پرداخت، مخل مبانى اجتهاد دانسته است، اما نويسنده، به جواز رجوع به مجتهد انسدادى رأى داده و اشكالات را پاسخ گفته است. | ||
مبحث انسداد و انفتاح، از موارد مبتلابه و مورد توجه فقيهان قرن سيزدهم بوده است. نويسنده اين تقرير هم تمام ابعاد مسئله و مبانى رجوع مقلد به مجتهد انسدادى يا مجتهد متجزى را تبيين و تحليل مىكند. يكى از خصوصيات | مبحث انسداد و انفتاح، از موارد مبتلابه و مورد توجه فقيهان قرن سيزدهم بوده است. نويسنده اين تقرير هم تمام ابعاد مسئله و مبانى رجوع مقلد به مجتهد انسدادى يا مجتهد متجزى را تبيين و تحليل مىكند. يكى از خصوصيات سبک و تحليل نويسنده، تفكيك و طرح شقوق و اشكال مختلف و ارتباط موضوع و مفهوم در هر شق و تفاوت آن با شقوق ديگر است. در پاسخ به اينكه آيا متجزى مىتواند به اجتهاد خودش تكيه كند و به مجتهد ديگرى رجوع نكند، ضمن بررسى جهات و جوانب موضوع، حكم به جواز مىدهد. | ||
در ذيل ديگر موضوعات اجتهاد متجزى، از فروعات ديگرى هم بحث شده، سپس مفهوم تخطئه و تصويب در شرعيات و اشكال و انواع تصويب بررسى گرديده است. قيد شرعيات در مقابل عقليات است كه از نظر نويسنده، محل بحث و مناقشه نيست. اين موضوع با مبحث حكم ظاهرى و حكم واقعى و ديگر تقسيمبندىهاى احكام مرتبط است. نويسنده، چهار صورت و نوع از تصويب در شرعيات را بررسى كرده كه همگى در ارتباط حكم ظاهرى با حكم واقعى و نيز با مرحله انشا و فعليت در احكام و نظريه طريقيت و كاشفيت در احكام، مشترك و مرتبط هستند. | در ذيل ديگر موضوعات اجتهاد متجزى، از فروعات ديگرى هم بحث شده، سپس مفهوم تخطئه و تصويب در شرعيات و اشكال و انواع تصويب بررسى گرديده است. قيد شرعيات در مقابل عقليات است كه از نظر نويسنده، محل بحث و مناقشه نيست. اين موضوع با مبحث حكم ظاهرى و حكم واقعى و ديگر تقسيمبندىهاى احكام مرتبط است. نويسنده، چهار صورت و نوع از تصويب در شرعيات را بررسى كرده كه همگى در ارتباط حكم ظاهرى با حكم واقعى و نيز با مرحله انشا و فعليت در احكام و نظريه طريقيت و كاشفيت در احكام، مشترك و مرتبط هستند. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در بخش بعد، مقرر، ضمن تعريف تقليد، مجموعهاى از فروعات و مبانى نظرى تقليد و ادله آن، وجوب تقليد، تقليد اعلم و مفهوم اعلم را توضيح داده است. در استدلال بر وجوب تقليد، به آيه نفر و سؤال، اجماع، اخبار دال بر جواز افتا و استفتا استناد كرده است. يكى از مباحث نو و تحقيقى در اينجا، كنكاش درباره معناى اعلم و ارتباط تقليد و اعلميت و عالم و اعدل مىباشد. فروعات بعدى درباره جواز تقليد از ميت است كه نويسنده ظاهرا تقليد از ميت را فقط در صورت بقاى بر او و ادامه تقليد جايز مىداند و مانند ديگران، تقليد ابتدايى از ميت را به اين دليل كه در حجيت رأى ميت شك وجود دارد، رد كرده است. | در بخش بعد، مقرر، ضمن تعريف تقليد، مجموعهاى از فروعات و مبانى نظرى تقليد و ادله آن، وجوب تقليد، تقليد اعلم و مفهوم اعلم را توضيح داده است. در استدلال بر وجوب تقليد، به آيه نفر و سؤال، اجماع، اخبار دال بر جواز افتا و استفتا استناد كرده است. يكى از مباحث نو و تحقيقى در اينجا، كنكاش درباره معناى اعلم و ارتباط تقليد و اعلميت و عالم و اعدل مىباشد. فروعات بعدى درباره جواز تقليد از ميت است كه نويسنده ظاهرا تقليد از ميت را فقط در صورت بقاى بر او و ادامه تقليد جايز مىداند و مانند ديگران، تقليد ابتدايى از ميت را به اين دليل كه در حجيت رأى ميت شك وجود دارد، رد كرده است. | ||
در تمام تقريرات مقرر، از جمله در مباحث اجتهاد و تقليد، دقت علمى و تأمل و كنكاش در ابعاد هر موضوع، در كنار توجه ويژه به ادله و مبانى قرآنى و روايى هر مبحث، قرار گرفته است. اين ويژگىها ضمن اينكه | در تمام تقريرات مقرر، از جمله در مباحث اجتهاد و تقليد، دقت علمى و تأمل و كنكاش در ابعاد هر موضوع، در كنار توجه ويژه به ادله و مبانى قرآنى و روايى هر مبحث، قرار گرفته است. اين ويژگىها ضمن اينكه سبک و روش خاص [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]] است، به عنوان اسلوب عمومى حوزه نجف هم قابل طرح است. | ||
ترتيب مباحث و بيان روشن و قلم روان، از ديگر خصوصيات كتاب است. | ترتيب مباحث و بيان روشن و قلم روان، از ديگر خصوصيات كتاب است. |
ویرایش