کلیات اشعار و آثار فارسی (شیخ بهایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک '
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
خط ۳۷: خط ۳۷:




[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، در مثنوى، از جلال‌الدين مولوى و شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و در غزل‌هاى عارفانه، از سعدى و عراقى پيروى كرده و گاهى هم به پيروى از سبك سخن روز كه همان طرز جديد هندى يا اصفهانى كه در زمان صفويه ظهور كرده، برخاسته و بعضى از غزل‌هاى خود را به شيوه غنى كشميرى(بابا فغانى) و عرفى شيرازى آراسته است و در سروده‌هاى عرفانى تحت تأثير غزليات شمس سخن گفته است.
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، در مثنوى، از جلال‌الدين مولوى و شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و در غزل‌هاى عارفانه، از سعدى و عراقى پيروى كرده و گاهى هم به پيروى از سبک  سخن روز كه همان طرز جديد هندى يا اصفهانى كه در زمان صفويه ظهور كرده، برخاسته و بعضى از غزل‌هاى خود را به شيوه غنى كشميرى(بابا فغانى) و عرفى شيرازى آراسته است و در سروده‌هاى عرفانى تحت تأثير غزليات شمس سخن گفته است.


دسته‌اى معتقدند اين اختلاف سبك‌ها، علت العللش زبان مادرى اوست كه فارسى نيست و چون چاشنى فارسى ندارد از اداى مقصود به يك طريقه مشخص بازمانده است، البته اين نظر به حقيقت نزدیک ‌تر مى‌نمايد، چون فصاحتى كه در آثار هر شاعر يا نويسنده هست، بيشتر مربوط به وقوف و احاطه شاعر يا نويسنده به آن زبان است و به اصطلاح، چكيده آن است.
دسته‌اى معتقدند اين اختلاف سبک ‌ها، علت العللش زبان مادرى اوست كه فارسى نيست و چون چاشنى فارسى ندارد از اداى مقصود به يك طريقه مشخص بازمانده است، البته اين نظر به حقيقت نزدیک ‌تر مى‌نمايد، چون فصاحتى كه در آثار هر شاعر يا نويسنده هست، بيشتر مربوط به وقوف و احاطه شاعر يا نويسنده به آن زبان است و به اصطلاح، چكيده آن است.


[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، چون زبان مادرى او عربى است و همان‌طور كه صاحبان تذاكر نوشته‌اند، بعد از طى دوران كودكى در ايران توطن گزيده، درست به دقايق و رموز و لطايفى كه خواه ناخواه قريحه باطن در خون و مغز و اعصاب انسان اثر مى‌گذارد، آشنا نبوده و مى‌خواسته از راه عقل مكسبى آنها را بياموزد.
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، چون زبان مادرى او عربى است و همان‌طور كه صاحبان تذاكر نوشته‌اند، بعد از طى دوران كودكى در ايران توطن گزيده، درست به دقايق و رموز و لطايفى كه خواه ناخواه قريحه باطن در خون و مغز و اعصاب انسان اثر مى‌گذارد، آشنا نبوده و مى‌خواسته از راه عقل مكسبى آنها را بياموزد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش