۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#كلام اسرار، فصيح و شيواست، الفاظ و كلماتى را كه در اشعارش به كار برده، خالى از تنافر حروف، مخالفت قياس و غرابت استعمال است و اگر بهندرت چند واژهاى در كلامش مهجور مىنمايد، در روزگار او و نزد اهل ذوق و ادب مفهوم و شناخته بوده مانند: مرغزن، بومهن، چيچله، اوشنگ، انگشت، تاوك و تاول<ref>ديوان اشعار حكيم سبزوارى، ص 31</ref> | #كلام اسرار، فصيح و شيواست، الفاظ و كلماتى را كه در اشعارش به كار برده، خالى از تنافر حروف، مخالفت قياس و غرابت استعمال است و اگر بهندرت چند واژهاى در كلامش مهجور مىنمايد، در روزگار او و نزد اهل ذوق و ادب مفهوم و شناخته بوده مانند: مرغزن، بومهن، چيچله، اوشنگ، انگشت، تاوك و تاول<ref>ديوان اشعار حكيم سبزوارى، ص 31</ref> | ||
#اسرار، با آنكه كاملا بر زبان عربى مسلّط بوده و بيشتر آثارش به زبان عربى است، در غزليات فارسىاش از به كار بردن واژههاى عربى، خوددارى نموده است و اگر هم از لغات عربى بهره برده، غالبا لغات متداول و رايج در زبان فارسى است<ref>همان</ref> | #اسرار، با آنكه كاملا بر زبان عربى مسلّط بوده و بيشتر آثارش به زبان عربى است، در غزليات فارسىاش از به كار بردن واژههاى عربى، خوددارى نموده است و اگر هم از لغات عربى بهره برده، غالبا لغات متداول و رايج در زبان فارسى است<ref>همان</ref> | ||
#در به كار بردن صنايع لفظى و معنوى، در عرصه اعتدال گام نهاده و از نازكخيالىهاى | #در به كار بردن صنايع لفظى و معنوى، در عرصه اعتدال گام نهاده و از نازكخيالىهاى سبک هندى، استعارات و تعبيرات پيچيده و دور از ذهن پرهيز كرده است كه خواننده نخست شيفته مضمون دلپذير، شيوايى و فصاحت كلام او مىشود، آنگاه به آرايشهاى بديعى كه با ظرافت خاص و به اقتضاى حال و مقام به كار رفته است، پى مىبرد<ref>همان</ref> | ||
#تصويرگرى و تشخيص كه از زيباترين گونههاى صور خيال در شعر است، در برخى از بيتهاى غزلهاى حكيم سبزوارى به اوج مىرسد. او نكتههاى ظريف عرفانى را با مهارت خاصى بدين روش بيان كرده است<ref>همان</ref> | #تصويرگرى و تشخيص كه از زيباترين گونههاى صور خيال در شعر است، در برخى از بيتهاى غزلهاى حكيم سبزوارى به اوج مىرسد. او نكتههاى ظريف عرفانى را با مهارت خاصى بدين روش بيان كرده است<ref>همان</ref> | ||
#حكيم سبزوارى توانسته است | #حكيم سبزوارى توانسته است سبک عراقى را كه بر اساس كمال لفظ و معنى و رعايت تناسب ميان آن دو استوار است، بهخوبى رعايت كند<ref>همان</ref> | ||
#او از جهت احاطه بر اوزان عروضى فارسى و عربى، مطبوعترين وزنهاى عروضى را كه با مذاق و سليقه فارسىزبانان سازگارى دارد انتخاب نموده است و بيشترين غزلهاى خود را در مشهورترين اوزان چهار بحر رمل، هزج، مضارع و مجتث سروده است؛ كه حدود 31 غزل را در وزن هزج مسدّس محذوف و 17 غزل را در وزن هزج مثمّن سالم و 18 غزل را در وزن مضارع مثمّن اخرب مكفوف و... سروده است<ref>همان، ص 31 - 32</ref> | #او از جهت احاطه بر اوزان عروضى فارسى و عربى، مطبوعترين وزنهاى عروضى را كه با مذاق و سليقه فارسىزبانان سازگارى دارد انتخاب نموده است و بيشترين غزلهاى خود را در مشهورترين اوزان چهار بحر رمل، هزج، مضارع و مجتث سروده است؛ كه حدود 31 غزل را در وزن هزج مسدّس محذوف و 17 غزل را در وزن هزج مثمّن سالم و 18 غزل را در وزن مضارع مثمّن اخرب مكفوف و... سروده است<ref>همان، ص 31 - 32</ref> | ||
#اسرار در ديوان خود 31 بيت عربى و 185 بيت ملمّع سروده است كه در هر بيت مصراع عربى بهگونهاى مفهوم و معنى مصراع فارسى را كامل مىكند<ref>همان، ص 32</ref> | #اسرار در ديوان خود 31 بيت عربى و 185 بيت ملمّع سروده است كه در هر بيت مصراع عربى بهگونهاى مفهوم و معنى مصراع فارسى را كامل مىكند<ref>همان، ص 32</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
{{ب|''شد چهل سال و نگفت اسرار مدح''|2=''ليك حسن شه بود پيمانشكن ''}}{{پایان شعر}} | {{ب|''شد چهل سال و نگفت اسرار مدح''|2=''ليك حسن شه بود پيمانشكن ''}}{{پایان شعر}} | ||
#آخرين نكته، اين است كه در اشعار اسرار - آنگونه كه در اشعار برخى شاعران ديده مىشود - هيچگونه حرف ناپسند و ركيكى ديده نمىشود، بلكه اگر بخواهيم با نظرى دقيق به اشعار حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] توجه و درباره او حكم كنيم، به گفته مؤلف «حديقة الشعرا»: «خلاف طريقه ادب است كه آن عارف حكيم و فيلسوف شهير را در زمره شاعران ذكر نماييم، اما چون بيان «إنّ من الشعر لحكمة»، شعراى حكيم را برهان قوى بر جلالت شأن است و خود آن جناب نيز اقدام به فرمايشات اشعار و غزلهاى موحدانه فرمودهاند، عذرى پسنديده است<ref>همان، ص 30</ref> | #آخرين نكته، اين است كه در اشعار اسرار - آنگونه كه در اشعار برخى شاعران ديده مىشود - هيچگونه حرف ناپسند و ركيكى ديده نمىشود، بلكه اگر بخواهيم با نظرى دقيق به اشعار حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] توجه و درباره او حكم كنيم، به گفته مؤلف «حديقة الشعرا»: «خلاف طريقه ادب است كه آن عارف حكيم و فيلسوف شهير را در زمره شاعران ذكر نماييم، اما چون بيان «إنّ من الشعر لحكمة»، شعراى حكيم را برهان قوى بر جلالت شأن است و خود آن جناب نيز اقدام به فرمايشات اشعار و غزلهاى موحدانه فرمودهاند، عذرى پسنديده است<ref>همان، ص 30</ref> | ||
#حكيم سبزوارى در زمانى زندگى مىكرد كه نهضت بازگشت ادبى به اوج خود رسيده بود. او مانند اغلب شاعران كه از شاعران | #حكيم سبزوارى در زمانى زندگى مىكرد كه نهضت بازگشت ادبى به اوج خود رسيده بود. او مانند اغلب شاعران كه از شاعران سبک خراسانى و عراقى پيروى مىكردند، از شاعران و غزلسرايان گذشته، بهخصوص حافظ تأثير پذيرفته و غزليّاتش بيشتر طنين و رنگ و بوى غزليّات حافظ را دارد. از آنجا كه «اسرار» با ديوان حافظ انس و الفتى داشته، در مدح او چنين سروده است:<ref>همان، ص 30 - 31</ref>{{شعر}} | ||
#:{{ب|''هزاران آفرين بر جان حافظ''|2=''همه غرقيم در احسان حافظ''}} | #:{{ب|''هزاران آفرين بر جان حافظ''|2=''همه غرقيم در احسان حافظ''}} | ||
#:{{ب|''ز هفتمآسمان غيب آمد''|2=''لسانالغيب اندر شأن حافظ''}} | #:{{ب|''ز هفتمآسمان غيب آمد''|2=''لسانالغيب اندر شأن حافظ''}} |
ویرایش