۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نظام الملك' به 'نظامالملک') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
انوشروان و عماد هر دو ديوانى بودهاند و به قول بيهقى، آنچه نوشتهاند يا از معاينه آنان است و يا از سماع درست از مردى ثقه. بنابرين وقايع و حكايتهايى كه در «زبده النصره» ذكر گرديده، براى دريافت وضع سياسى و اجتماعى دوره سلجوقيان مصدرى بسيار با ارزش است.<ref>بندارى اصفهانى، محمد بن محمد، صنوزده</ref> | انوشروان و عماد هر دو ديوانى بودهاند و به قول بيهقى، آنچه نوشتهاند يا از معاينه آنان است و يا از سماع درست از مردى ثقه. بنابرين وقايع و حكايتهايى كه در «زبده النصره» ذكر گرديده، براى دريافت وضع سياسى و اجتماعى دوره سلجوقيان مصدرى بسيار با ارزش است.<ref>بندارى اصفهانى، محمد بن محمد، صنوزده</ref> | ||
اختلاف ملكشاه و | اختلاف ملكشاه و نظامالملک كه حتى «جعفرك» دلقك در حضور شاه اعمال و رفتار خواجه را مسخره مىكرده و فرزند خواجه ابومنصور او را مىكشد و خود نيز بر سر اين جسارت كشته مىشود، از مطالبى است كه درين كتاب ديده مىشود.<ref>همان</ref> | ||
كشور سلجوقيان، تا روزگار سلطان محمد بن ملكشاه يكپارچه است و قدرت حكومت مركزى بر اقطار پهناور كشور حكمفرماست. با مرگ محمد و به سلطنت رسيدن فرزند كودك او محمود كه منجر به نبرد با عمويش سلطان سنجر مىشود، كشور تجزيه مىگردد و خزانه خالى مىماند. از يك طرف اسماعيليان آتش فتنه روشن مىكنند و از طرف ديگر، اتابكان و امراء هرچندگاه شاهزادهاى را با خود همراه مىنمايند و بر سلطان وقت شورش مىكنند. كار خودكامگى امراء به آنجا كشيده مىشود كه خليفه و بغداد را نيز محاصره مىكنند.<ref>همان</ref> | كشور سلجوقيان، تا روزگار سلطان محمد بن ملكشاه يكپارچه است و قدرت حكومت مركزى بر اقطار پهناور كشور حكمفرماست. با مرگ محمد و به سلطنت رسيدن فرزند كودك او محمود كه منجر به نبرد با عمويش سلطان سنجر مىشود، كشور تجزيه مىگردد و خزانه خالى مىماند. از يك طرف اسماعيليان آتش فتنه روشن مىكنند و از طرف ديگر، اتابكان و امراء هرچندگاه شاهزادهاى را با خود همراه مىنمايند و بر سلطان وقت شورش مىكنند. كار خودكامگى امراء به آنجا كشيده مىشود كه خليفه و بغداد را نيز محاصره مىكنند.<ref>همان</ref> |
ویرایش