دیوان اشعار محمدتقی بهار: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'بهار، محمدتقي' به 'بهار، محمدتقی')
(لینک درون متنی)
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}  
}}  
'''دیوان اشعار محمدتقی بهار'''، مشتمل بر قصاید، مثنویات، غزلیات، قطعات، مطایبات و رباعیات محمدتقی صبوری، معروف به ملک‎الشعرای بهار (متوفی 1330ش) است. محمد ملک‎زاده بر این کتاب مقدمه نوشته است.  
'''دیوان اشعار محمدتقی بهار'''، مشتمل بر قصاید، مثنویات، غزلیات، قطعات، مطایبات و رباعیات محمدتقی صبوری، معروف به [[بهار، محمدتقی|ملک‎الشعرای بهار]] (متوفی 1330ش) است. محمد ملک‎زاده بر این کتاب مقدمه نوشته است.  


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، مشتمل بر دو بخش است: در بخش اول ابتدا شرح حال بهار به قلم محمد ملک‎زاده و سپس شرح حالی به قلم خودش با عنوان قلب شاعر ارائه شده است. در بخش دوم اشعار بهار به تفکیک قالب‎های شعری دسته‎بندی و ذکر شده است. در ابتدای بسیاری از اشعار، توضیحاتی در رابطه با آن نوشته شده است.  
کتاب، مشتمل بر دو بخش است: در بخش اول ابتدا شرح حال [[بهار، محمدتقی|بهار]] به قلم محمد ملک‎زاده و سپس شرح حالی به قلم خودش با عنوان قلب شاعر ارائه شده است. در بخش دوم اشعار [[بهار، محمدتقی|بهار]] به تفکیک قالب‎های شعری دسته‎بندی و ذکر شده است. در ابتدای بسیاری از اشعار، توضیحاتی در رابطه با آن نوشته شده است.  


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محمد ملک‎زاده مقدمه‎اش بر این اثر را با این عبارت آغاز کرده است: «در شرح احوال و تاریخچه زندگانی بهار از طرف دانشمندان و دوستان ادب‎دوست بهار و تذکره‎نویسان و غیرهم، مخصوصاً پس از فوت آن مرحوم، بسیار قلم‎فرسایی شده و شاید در مجموع نوشتجات مذکوره در باب کلیات حوادث زندگانی بهار چیزی فروگذار نشده باشد؛ بنابراین آنچه در این باب در مقدمه این کتاب بنویسم تقریباً همان است که دیگران هم نوشته‎اند و شیفتگان آثار بهار کم‎وبیش از زندگانی او آگاهی دارند». سپس به یادداشت‎های بهار در شرح احوال خودش اشاره کرده است تا خوانندگان تاریخچه حیات شاعر را از زبان و قلم خود شاعر بخوانند<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه سی‎وسه</ref>‏.  
محمد ملک‎زاده مقدمه‎اش بر این اثر را با این عبارت آغاز کرده است: «در شرح احوال و تاریخچه زندگانی [[بهار، محمدتقی|بهار]] از طرف دانشمندان و دوستان ادب‎دوست [[بهار، محمدتقی|بهار]] و تذکره‎نویسان و غیرهم، مخصوصاً پس از فوت آن مرحوم، بسیار قلم‎فرسایی شده و شاید در مجموع نوشتجات مذکوره در باب کلیات حوادث زندگانی [[بهار، محمدتقی|بهار]] چیزی فروگذار نشده باشد؛ بنابراین آنچه در این باب در مقدمه این کتاب بنویسم تقریباً همان است که دیگران هم نوشته‎اند و شیفتگان آثار [[بهار، محمدتقی|بهار]] کم‎وبیش از زندگانی او آگاهی دارند». سپس به یادداشت‎های [[بهار، محمدتقی|بهار]] در شرح احوال خودش اشاره کرده است تا خوانندگان تاریخچه حیات شاعر را از زبان و قلم خود شاعر بخوانند<ref>ر.ک: مقدمه، صفحه سی‎وسه</ref>‏.  


بهار شاعری قصیده‎سرا و هنر به‎خصوص او در این قسمت بود. بهار در قصیده‎پردازی بیشتر به سبک خراسانی توجه داشته و اغلب از قصاید رودکی، فرخی، لبیبی، مسعود سعد، منوچهری، امیر معزی و امثال آنها استقبال می‎کرده است. او خود درباره سبک شعر خویش می‎گوید: «تتبعات من در سبک کلاسیک و سبک معاصر و ساده هر دو پیشرفت کرده، توانستم به هر رویه و سبکی که بخواهم شعر بگویم؛ چه قصاید کلاسیک، چه مستزادها و مسمط‎های ملی ساده، چه قطعات و رباعیات و مثنویات عوام‎پسند و چه غزل‎های عاشقانه به سبک عراقی»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‎وچهار</ref>‏.
[[بهار، محمدتقی|بهار]] شاعری قصیده‎سرا و هنر به‎خصوص او در این قسمت بود. [[بهار، محمدتقی|بهار]] در قصیده‎پردازی بیشتر به سبک خراسانی توجه داشته و اغلب از قصاید رودکی، فرخی، لبیبی، مسعود سعد، منوچهری، امیر معزی و امثال آنها استقبال می‎کرده است. او خود درباره سبک شعر خویش می‎گوید: «تتبعات من در سبک کلاسیک و سبک معاصر و ساده هر دو پیشرفت کرده، توانستم به هر رویه و سبکی که بخواهم شعر بگویم؛ چه قصاید کلاسیک، چه مستزادها و مسمط‎های ملی ساده، چه قطعات و رباعیات و مثنویات عوام‎پسند و چه غزل‎های عاشقانه به سبک عراقی»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‎وچهار</ref>‏.


اما در نثرنویسی دنبال تحول بزرگی را که انقلاب مشروطه در نثر فارسی ایجاد کرده بود، گرفت. او در یادداشت‎های خود چنین می‎نویسد: «من در نثر کلاسیک هم مانند شعر، ابتدا سبک تاریخ بیهقی را انتخاب کرده بودم؛ اما علل سیاسی و احتیاج مردم به نثر ساده باعث شد که سبک نثرنویسی من از نو به طرزی تازه آغاز شد و یک‎باره از مراجعه به سبک قدیم منصرف گردیدم»<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
اما در نثرنویسی دنبال تحول بزرگی را که انقلاب مشروطه در نثر فارسی ایجاد کرده بود، گرفت. او در یادداشت‎های خود چنین می‎نویسد: «من در نثر کلاسیک هم مانند شعر، ابتدا سبک تاریخ بیهقی را انتخاب کرده بودم؛ اما علل سیاسی و احتیاج مردم به نثر ساده باعث شد که سبک نثرنویسی من از نو به طرزی تازه آغاز شد و یک‎باره از مراجعه به سبک قدیم منصرف گردیدم»<ref>ر.ک: همان</ref>‏.


در مطالب مقدماتی کتاب، همچنین متنی ادبی از بهار با عناوین «قلب شاعر» و «تربیت چیست؟» آمده است. وی در این متن از مطالبی چون شیوه تربیتی حاکم بر خانواده‎اش و یا مشکلات و مصائبش سخن گفته است. در بخشی از این متن می‎خوانیم: «مرا از شهر خودم که آشیانه گرم من در آنجا بود، در وسط زمستان، بیرون انداختند... زندگانی عائله را با ربح مبلغ خیلی کمی که از پس‎انداز و صرفه‎جویی عاقلانه مادرم پیش‎بینی شده بود، فوراً تأمین نموده، صد تومان رفقایم برایم راه انداخته و مرا در گاری پست که روی آن مثل شکم دریده نهنگ باز و نسیم خنک آمیخته به برف ما را در آن قبر متحرک نوازش می‎نمود، با چند نفر همراهان مقصر نشانیده، روانه کردند»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه‎وهشت</ref>‏.
در مطالب مقدماتی کتاب، همچنین متنی ادبی از [[بهار، محمدتقی|بهار]] با عناوین «قلب شاعر» و «تربیت چیست؟» آمده است. وی در این متن از مطالبی چون شیوه تربیتی حاکم بر خانواده‎اش و یا مشکلات و مصائبش سخن گفته است. در بخشی از این متن می‎خوانیم: «مرا از شهر خودم که آشیانه گرم من در آنجا بود، در وسط زمستان، بیرون انداختند... زندگانی عائله را با ربح مبلغ خیلی کمی که از پس‎انداز و صرفه‎جویی عاقلانه مادرم پیش‎بینی شده بود، فوراً تأمین نموده، صد تومان رفقایم برایم راه انداخته و مرا در گاری پست که روی آن مثل شکم دریده نهنگ باز و نسیم خنک آمیخته به برف ما را در آن قبر متحرک نوازش می‎نمود، با چند نفر همراهان مقصر نشانیده، روانه کردند»<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاه‎وهشت</ref>‏.


در ابتدای اشعار بهار 370 قصیده ارائه شده است. اولین قصیده «در رثاء پدر» نام دارد. که بهار آن را در سن هجده سالگی، در سال 1282ش، در سوگ و رثای پدر خویش که در همان سال وفات یافته بود، در مشهد سروده است و ماده تاریخ درگذشت پدرش را نیز در بر دارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>‏. پس از آن قصیده‎ای در مدح حضرت محمد(ص) ارائه شده است. این قصیده نیز در اولین سال ملک‎الشعرایی بهار، در سال 1282ش، در مشهد گفته شده و در جشن ولادت حضرت رسول اکرم(ص) در آستان قدس رضوی خوانده شده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏.
در ابتدای اشعار [[بهار، محمدتقی|بهار]] 370 قصیده ارائه شده است. اولین قصیده «در رثاء پدر» نام دارد. که [[بهار، محمدتقی|بهار]] آن را در سن هجده سالگی، در سال 1282ش، در سوگ و رثای پدر خویش که در همان سال وفات یافته بود، در مشهد سروده است و ماده تاریخ درگذشت پدرش را نیز در بر دارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>‏. پس از آن قصیده‎ای در مدح حضرت محمد(ص) ارائه شده است. این قصیده نیز در اولین سال [[بهار، محمدتقی|ملک‎الشعرایی بهار]]، در سال 1282ش، در مشهد گفته شده و در جشن ولادت حضرت رسول اکرم(ص) در آستان قدس رضوی خوانده شده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏.


در ادامه اشعاری در منقبت اهل‎بیت(ع)، به‎ویژه امام رضا(ع) و قصاید متعددی در موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، اخلاقی و مانند آن ذکر شده است.  
در ادامه اشعاری در منقبت اهل‎بیت(ع)، به‎ویژه امام رضا(ع) و قصاید متعددی در موضوعات مختلف تاریخی، اجتماعی، اخلاقی و مانند آن ذکر شده است.  


مثنویات، دومین قالب شعری کتاب است که از لحاظ وزنی به هشت بخش تقسیم شده است. بهار، دوران گرفتاری و تبعید به اصفهان را با نام «کارنامه زندان» به نظم درآورده است که در اولین بخش ارائه شده است<ref>ر.ک: متن، کتاب، ص623</ref>‏. از جمله اشعار زیبایی که در بخش مثنویات آمده، «تنبلی عاقبتش حمالی است» نام دارد که ساده و روان برای اطفال و درخور فهم آنها سروده شده است<ref>ر.ک: همان، ص823</ref>‏.
مثنویات، دومین قالب شعری کتاب است که از لحاظ وزنی به هشت بخش تقسیم شده است. [[بهار، محمدتقی|بهار]]، دوران گرفتاری و تبعید به اصفهان را با نام «کارنامه زندان» به نظم درآورده است که در اولین بخش ارائه شده است<ref>ر.ک: متن، کتاب، ص623</ref>‏. از جمله اشعار زیبایی که در بخش مثنویات آمده، «تنبلی عاقبتش حمالی است» نام دارد که ساده و روان برای اطفال و درخور فهم آنها سروده شده است<ref>ر.ک: همان، ص823</ref>‏.
   
   
در ادامه، منتخبات غزلیات، قطعات، رباعیات و قطعه‎های کوتاه، مطایبات و تفنن‎های ادبی، تصنیف‎ها و اشعار به لهجه محلی ارائه شده است.  
در ادامه، منتخبات غزلیات، قطعات، رباعیات و قطعه‎های کوتاه، مطایبات و تفنن‎های ادبی، تصنیف‎ها و اشعار به لهجه محلی ارائه شده است.  


بهار در اشعارش به اخلاق، توجّه ویژه‎ای دارد که‎ این‎ مسئله‎ از یک جهت ناشی از دغـدغه شـاعر‎ و نگاه‎ وی‎ به‎ انسان‎ است‎ و از جهت دیگـر به دوره خاص تاریخی‎ای مـربوط مـی‎شود که بهار در آن، می‎زیسته است؛ عـصری کـه جامعه ایران با انواع هرج‎ومرج‎ها و بی‎ثباتی‎های سیاسی‎ و فرهنگی و اجتماعی در دوران قاجار و سـپس انـتقال حکومت به پهلوی‎ها مواجه بـوده اسـت. این مـسئله، لزوم توجّه به زنـدگی بـشر و ارزش‎های انسانی را دوچندان مـی‎کند. بـهار، مردم را‎ به‎ عکس‎العمل نسبت به ظلم و ستم دعوت می‎کند و شاهان را به عدل و داد فـرامـی‎خواند، از هوای نفس و طمع برحذر می‎دارد و نـیکی و حـسن خلق را مـی‎ستاید. بـهار در اشـعارش‎ از‎ رذایل اخلاقی شکوه می‎کند و بـه فضایل اخلاقی می‎پردازد. دغدغه شاعر در زمینه اخلاقی، اهمیت شعر او را از جنبه اخلاقی نشان می‎دهد<ref>ر.ک: داودیان، محمدحسن، ص2</ref>‏.
[[بهار، محمدتقی|بهار]] در اشعارش به اخلاق، توجّه ویژه‎ای دارد که‎ این‎ مسئله‎ از یک جهت ناشی از دغـدغه شـاعر‎ و نگاه‎ وی‎ به‎ انسان‎ است‎ و از جهت دیگـر به دوره خاص تاریخی‎ای مـربوط مـی‎شود که [[بهار، محمدتقی|بهار]] در آن، می‎زیسته است؛ عـصری کـه جامعه ایران با انواع هرج‎ومرج‎ها و بی‎ثباتی‎های سیاسی‎ و فرهنگی و اجتماعی در دوران قاجار و سـپس انـتقال حکومت به پهلوی‎ها مواجه بـوده اسـت. این مـسئله، لزوم توجّه به زنـدگی بـشر و ارزش‎های انسانی را دوچندان مـی‎کند. بـهار، مردم را‎ به‎ عکس‎العمل نسبت به ظلم و ستم دعوت می‎کند و شاهان را به عدل و داد فـرامـی‎خواند، از هوای نفس و طمع برحذر می‎دارد و نـیکی و حـسن خلق را مـی‎ستاید. بـهار در اشـعارش‎ از‎ رذایل اخلاقی شکوه می‎کند و بـه فضایل اخلاقی می‎پردازد. دغدغه شاعر در زمینه اخلاقی، اهمیت شعر او را از جنبه اخلاقی نشان می‎دهد<ref>ر.ک: داودیان، محمدحسن، ص2</ref>‏.
 
حُسن خُلق از نظر [[بهار، محمدتقی|بهار‎]] اهمیت‎ زیادی‎ دارد و همواره بر آن تـأکید کـرده است. او معتقد است که تندخویی، دوستی‎های چندین و چند ساله را در یک لحظه به‎ پایان‎ می‎رساند‎:


حُسن خُلق از نظر بهار‎ اهمیت‎ زیادی‎ دارد و همواره بر آن تـأکید کـرده است. او معتقد است که تندخویی، دوستی‎های چندین و چند ساله را در یک لحظه به‎ پایان‎ می‎رساند‎:
'''تندی مکن که رشته چل ساله دوستی            در‎ حال‎ بگسلد چو شود تند آدمی'''؛
'''تندی مکن که رشته چل ساله دوستی            در‎ حال‎ بگسلد چو شود تند آدمی'''؛
'''هموار و نرم بـاش کـه شیر درنده را          زیر قلاده توان برد، با ملایمی'''<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>‏.
'''هموار و نرم بـاش کـه شیر درنده را          زیر قلاده توان برد، با ملایمی'''<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>‏.


خط ۵۸: خط ۶۰:
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و در انتهای آن نیز لغت‎نامه، فهارس قطعات، ترجیع‎بندها، ترکیب‎بندها، مخمس‎ها، چارپاره‎ها، مسمط‎ها و قصاید به‎ترتیب حروف اول مصراع‎ها و نمایه الفاظ ذکر شده است.  
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و در انتهای آن نیز لغت‎نامه، فهارس قطعات، ترجیع‎بندها، ترکیب‎بندها، مخمس‎ها، چارپاره‎ها، مسمط‎ها و قصاید به‎ترتیب حروف اول مصراع‎ها و نمایه الفاظ ذکر شده است.  


پس از مقدمه کتاب، تصاویر متعددی از ملک‎الشعرای بهار به‎همراه خانواده یا شخصیت‎های سیاسی، علمی و فرهنگی و... ارائه شده است.
پس از مقدمه کتاب، تصاویر متعددی از [[بهار، محمدتقی|ملک‎الشعرای بهار]] به‎همراه خانواده یا شخصیت‎های سیاسی، علمی و فرهنگی و... ارائه شده است.
   
   
در پاورقی‎های کتاب معنای برخی از الفاظ دشوار ذکر شده است.  
در پاورقی‎های کتاب معنای برخی از الفاظ دشوار ذکر شده است.  
   
   
==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش