المشارع و المطارحات (ترجمه طاهری): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نه‏تنها' به 'نه‏ تنها'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه‏تنها' به 'نه‏ تنها')
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
شیخ اشراق دو کتاب فلسفى مفصل دارد: یکى از آنها کتاب «حكمة الإشراق» و دیگرى «المشارع و المطارحات» است. نهایت آمال شیخ در باب حکمت را بایستى در «حكمة الإشراق» جویا شد، ولى المشارع، چنان‌که در مقدمه آن تصریح شده، به‏عنوان مقدمه ضرورى «حكمة الإشراق» نوشته شده است. در حکمت اشراق، که سهروردى مؤسس آن است، آخرین و برترین وسیله درک حقیقت «اشراق» است؛ اما حکمت بحثى و استدلالى نیز در این مکتب، نه‏تنها مطرود نیست، بلکه لازم شناخته شده؛ چه، بر جویاى حکمت فرض است که نخست به بحث و استدلال بپردازد و طریق مشائیان را بپیماید؛ پس از پختگى در این مرحله است که به‏تدریج به ناتوانى عقل پى مى‏برد و راه صحیح را که توسل به اشراق و شهود است، پیدا مى‌‏کند؛ البته مراقبت نفسانى و تحمل ریاضات عرفانى نیز شرط ضرورى وصول بدین ‏مرتبه است. از این ‏جهت است که شیخ اشراق به نوشته‌‏هاى مشائى مختصر خود، مانند تلویحات قانع نشده و مفصل‌ترین کتاب مشائى خود را تحت عنوان «المشارع و المطارحات» به رشته تحریر کشیده و در مقدمه آن با صراحت تمام می‌‏گوید: «هرکس در علوم بحثى مهارت‏ نیابد، به کتاب من که «حكمة الإشراق» نامیده مى‌‏شود، راه ندارد و این کتاب بایستى پیش‏از «حكمة الإشراق» و بعد از مختصرى که تلویحات نامیده شده است، خوانده شود».<ref>مقدمه مترجم، ص32</ref>
شیخ اشراق دو کتاب فلسفى مفصل دارد: یکى از آنها کتاب «حكمة الإشراق» و دیگرى «المشارع و المطارحات» است. نهایت آمال شیخ در باب حکمت را بایستى در «حكمة الإشراق» جویا شد، ولى المشارع، چنان‌که در مقدمه آن تصریح شده، به‏عنوان مقدمه ضرورى «حكمة الإشراق» نوشته شده است. در حکمت اشراق، که سهروردى مؤسس آن است، آخرین و برترین وسیله درک حقیقت «اشراق» است؛ اما حکمت بحثى و استدلالى نیز در این مکتب، نه‏ تنها مطرود نیست، بلکه لازم شناخته شده؛ چه، بر جویاى حکمت فرض است که نخست به بحث و استدلال بپردازد و طریق مشائیان را بپیماید؛ پس از پختگى در این مرحله است که به‏تدریج به ناتوانى عقل پى مى‏برد و راه صحیح را که توسل به اشراق و شهود است، پیدا مى‌‏کند؛ البته مراقبت نفسانى و تحمل ریاضات عرفانى نیز شرط ضرورى وصول بدین ‏مرتبه است. از این ‏جهت است که شیخ اشراق به نوشته‌‏هاى مشائى مختصر خود، مانند تلویحات قانع نشده و مفصل‌ترین کتاب مشائى خود را تحت عنوان «المشارع و المطارحات» به رشته تحریر کشیده و در مقدمه آن با صراحت تمام می‌‏گوید: «هرکس در علوم بحثى مهارت‏ نیابد، به کتاب من که «حكمة الإشراق» نامیده مى‌‏شود، راه ندارد و این کتاب بایستى پیش‏از «حكمة الإشراق» و بعد از مختصرى که تلویحات نامیده شده است، خوانده شود».<ref>مقدمه مترجم، ص32</ref>


سـهروردى در مـشرع اول درباره برخى امور که دانستن آن پیش از عـلم کلّى ضـرورت دارد و کسـانى که درباره آن به اشـتباه افـتاده‌اند، سخن‌ گفته است. وى این مـشرع را در سـه فصل سامان داده و در فصل نخست از چند اصطلاح بنیادین، همچون وجود و شیئیت، نسبت میان آن دو، واسطه مـیان وجـود و عدم، وجوب و امکان‌ و امتناع‌ و حق و صـدق سـخن به مـیان آورده اسـت. فـصل دوم درباره وجود و عدم و فـصل سوم درباره جوهر و عرض است.<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص42</ref>
سـهروردى در مـشرع اول درباره برخى امور که دانستن آن پیش از عـلم کلّى ضـرورت دارد و کسـانى که درباره آن به اشـتباه افـتاده‌اند، سخن‌ گفته است. وى این مـشرع را در سـه فصل سامان داده و در فصل نخست از چند اصطلاح بنیادین، همچون وجود و شیئیت، نسبت میان آن دو، واسطه مـیان وجـود و عدم، وجوب و امکان‌ و امتناع‌ و حق و صـدق سـخن به مـیان آورده اسـت. فـصل دوم درباره وجود و عدم و فـصل سوم درباره جوهر و عرض است.<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص42</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش