۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==منابع==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
آثار عُلوی، یا کائنات الجو، عنوانی كه فلاسفه اسلامی در مورد مباحث مربوط به پدیدههای جوی به كار بردهاند. در نظر این دانشمندان، آثار علوی یكی از 8 بخش اصلی دانشهای طبیعی است كه «باز نماینده و خبر دهنده بُوَد از حادثههایی كه در هوا پیدا شود چون رعدوبرق و باران و برف و شگفتیهایی كه بر زمین بُوَدْ چون بیرون آمدن چشمهها و روان گشتن كاریزها و رودها از كوهها و آن چیزها كه در زمین تولد كند مانند جوهرهایی كه آن را فلزات گویند و انواع كبریت (گوگرد) و زیبق (جیوه) و زاج و مانند این». زمینه اصلی این مباحث، كتاب «متئورولوگیای» ارسطوست كه توسط یحیی بن بطریق از مترجمان دوره مأمون عباسی، از سریانی به عربی ترجمه شده است. این كتاب از لحاظ ریشهیابی عقاید مربوط به زمینشناسی و هواشناسی و چگونگی تكوین نظریههای مربوط به طبیعیات، در میان مسلمانان اهمیت بسزایی دارد و از سده 3ق/9م توجه اهلفن را به خود برانگیخته و اینان در توضیح و یا تكمیل آن، كتابها نوشتهاند که از جمله آنها، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] میباشد<ref>موحد، صمد، ج1، ص110</ref>. | آثار عُلوی، یا کائنات الجو، عنوانی كه فلاسفه اسلامی در مورد مباحث مربوط به پدیدههای جوی به كار بردهاند. در نظر این دانشمندان، آثار علوی یكی از 8 بخش اصلی دانشهای طبیعی است كه «باز نماینده و خبر دهنده بُوَد از حادثههایی كه در هوا پیدا شود چون رعدوبرق و باران و برف و شگفتیهایی كه بر زمین بُوَدْ چون بیرون آمدن چشمهها و روان گشتن كاریزها و رودها از كوهها و آن چیزها كه در زمین تولد كند مانند جوهرهایی كه آن را فلزات گویند و انواع كبریت (گوگرد) و زیبق (جیوه) و زاج و مانند این». زمینه اصلی این مباحث، كتاب «متئورولوگیای» ارسطوست كه توسط یحیی بن بطریق از مترجمان دوره مأمون عباسی، از سریانی به عربی ترجمه شده است. این كتاب از لحاظ ریشهیابی عقاید مربوط به زمینشناسی و هواشناسی و چگونگی تكوین نظریههای مربوط به طبیعیات، در میان مسلمانان اهمیت بسزایی دارد و از سده 3ق/9م توجه اهلفن را به خود برانگیخته و اینان در توضیح و یا تكمیل آن، كتابها نوشتهاند که از جمله آنها، [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] میباشد<ref>موحد، صمد، ج1، ص110</ref>. | ||
این رساله، از گروه رسالههای [[ارسطو]] در علم طبیعت است. «رساله فیزیک» نخستین مباحثی است که [[ارسطو]] در کتابش ذکر کرده است. در این بخش، از اصول کلی تغییر، نامتناهی، مکان، خلأ و زمان سخن گفته شده است. پساز آن، رساله «در آسمان» است که موضوع آن، نشان دادن تمایز اساسی میان جهان فوق قمر و جهان تحت قمر است. در ادامه آن، رساله «در کون و فساد» میآید که ادامه بررسی اجسام تحت قمر و خصوصیات اساسی آنها، یعنی کون و فساد است و موضوع آن، | این رساله، از گروه رسالههای [[ارسطو]] در علم طبیعت است. «رساله فیزیک» نخستین مباحثی است که [[ارسطو]] در کتابش ذکر کرده است. در این بخش، از اصول کلی تغییر، نامتناهی، مکان، خلأ و زمان سخن گفته شده است. پساز آن، رساله «در آسمان» است که موضوع آن، نشان دادن تمایز اساسی میان جهان فوق قمر و جهان تحت قمر است. در ادامه آن، رساله «در کون و فساد» میآید که ادامه بررسی اجسام تحت قمر و خصوصیات اساسی آنها، یعنی کون و فساد است و موضوع آن، عمدتاًً بررسی عناصر چهارگانه، ماهیت آنها و تبدل آنها به یکدیگر است و بالاخره، رساله حاضر که رساله «آثار علوی» است که موضوع آن، بهطورکلی، ارائه نظریه بدیع وجود دو بخار خشک و تر است که [[ارسطو]] به یاری آن، پدیدههایی را که در جو و خشکی و دریا روی میدهد، مانند شهاب ثاقب، ستارگان دنبالهدار، راه شیری، باران، مه، برف، تگرگ، باد، زمینلرزه، رعدوبرق، صاعقه و رنگینکمان، هاله، رودها و دریاها و سنگها و فلزات را تبیین میکند. وی بر آن است که گویی جریانی دائمی از مرکز زمین بهسوی بالاترین نقاط جو حرکت میکند و دوباره به آن باز میگردد<ref>ر.ک: سعادت، اسماعیل، صفحه نه- یازده</ref>. | ||
لکن [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] این کتاب را خلاصه کرده و با مقالهای درباره طبیعت ستارهها آغاز نموده است. در ادامه عناصر، جایگاه آتش و هوا، شهابها و ستارگان دنبالهدار، منشأ حقیقی ستارگان دنبالهدار، شکیل راه شیری، تشکیل ابر و مه، شبنم، باران، پدید آمدن تگرگ، عقاید نادرست درباره تشکیل بادها و جابهجایی آبها و قارهها سخن گفته است<ref>متن کتاب، ص27- 33</ref>. | لکن [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] این کتاب را خلاصه کرده و با مقالهای درباره طبیعت ستارهها آغاز نموده است. در ادامه عناصر، جایگاه آتش و هوا، شهابها و ستارگان دنبالهدار، منشأ حقیقی ستارگان دنبالهدار، شکیل راه شیری، تشکیل ابر و مه، شبنم، باران، پدید آمدن تگرگ، عقاید نادرست درباره تشکیل بادها و جابهجایی آبها و قارهها سخن گفته است<ref>متن کتاب، ص27- 33</ref>. |
ویرایش