۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''لشكركشى كورش يا بازگشت ده هزار نفر''' اثر [[گزنفون]] سردار و مورخ يونانى سده چهارم قبل از ميلاد، درباره لشكركشى كورش كوچك در سال 401 پيش از ميلاد عليه برادرش اردشير دوم، به اميد دستيابى به تاج و تخت ايران است كه در حدود صد و ده سال پيش به فارسى درآمده. | '''لشكركشى كورش يا بازگشت ده هزار نفر''' اثر [[گزنفون]] سردار و مورخ يونانى سده چهارم قبل از ميلاد، درباره لشكركشى كورش كوچك در سال 401 پيش از ميلاد عليه برادرش اردشير دوم، به اميد دستيابى به تاج و تخت ايران است كه در حدود صد و ده سال پيش به فارسى درآمده. | ||
ترجمه عنوان اصلى كتاب "از محلى بلند به مقصدى در دشت رفتن " است كه اصطلاحى شده درباره لشكركشى كورش از قلب آسياى صغير(سارديس- | ترجمه عنوان اصلى كتاب "از محلى بلند به مقصدى در دشت رفتن " است كه اصطلاحى شده درباره لشكركشى كورش از قلب آسياى صغير(سارديس- نزدیک ازمير فعلى در تركيه) تا جلگه دجله و فرات. در قرن نوزدهم يكى از مترجمان بنام انگليسى عنوان "بازگشت ده هزار نفر" را بر اين كتاب نهاده و چنين استناد كرده بود كه چون مرحله بعدى اين ماجرا از پيش درآمد آن مهمتر است، عنوان جديد بر نام سابق رجحان دارد. | ||
تاريخ تحرير كتاب مورد اتفاق نظر نويسندگان نيست، بدون ترديد مطالب آن مبتنى است بر يادداشتهايى كه گزنفون ضمن بازگشت ده هزار نفر تهيه كرده بود و تأليف نهايى آن مربوط به زمانى است كه خاطرات آن هنوز در ذهن نويسنده و هموطنانش تازه بوده است. | تاريخ تحرير كتاب مورد اتفاق نظر نويسندگان نيست، بدون ترديد مطالب آن مبتنى است بر يادداشتهايى كه گزنفون ضمن بازگشت ده هزار نفر تهيه كرده بود و تأليف نهايى آن مربوط به زمانى است كه خاطرات آن هنوز در ذهن نويسنده و هموطنانش تازه بوده است. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در اين زمان تاج و تخت شاهنشاهى ايران بعد از داريوش دوم به اردشير دوم رسيده و برادرش كورش حاكم آسياى صغير بود. كورش به پادشاهى برادر خود راضى نبوده و درصدد فرصتى بود تا عليه او قيام كند. با اين انديشه يونانيان رزمجو را براى جنگ اجير كرده و به طرف ايران حركت كرد. در اين سفر گزنفون نيز براى سياحت و مطالعه همراه لشكريان گرديد. | در اين زمان تاج و تخت شاهنشاهى ايران بعد از داريوش دوم به اردشير دوم رسيده و برادرش كورش حاكم آسياى صغير بود. كورش به پادشاهى برادر خود راضى نبوده و درصدد فرصتى بود تا عليه او قيام كند. با اين انديشه يونانيان رزمجو را براى جنگ اجير كرده و به طرف ايران حركت كرد. در اين سفر گزنفون نيز براى سياحت و مطالعه همراه لشكريان گرديد. | ||
اردشير آماده نبرد شده و در | اردشير آماده نبرد شده و در نزدیک ىهاى بابل در سوم سپتامبر سال 401 قبل از ميلاد، بين دو سپاه، جنگى واقع شد. در مدت كوتاهى لشكريان اردشير شكست خورده و وادار به هزيمت شدند. در اين موقع كورش كه در قلب سپاه جاى داشت، متوجه اردشير شده و فرياد زنان نيزه خود را به طرف او پرتاب كرد و اندك زخمى بر او وارد ساخت. اما در اين هنگام خودش از نيزه يكى از سربازان اردشير جراحتى برداشته كه منجر به مرگ وى شد و بدين سان كورش كه فاتح و پيروز جنگ بود در نبرد با سرنوشت شكست خورده و از تاج و تخت پادشاهى ايران محروم شد. | ||
مرگ كورش موجب دلسردى و سرگردانى سربازان يونانى شد. بنا به گفته كتاب حدود 12900 تن سرباز يونانى با كورش همراه بودند كه عزيمت آنان به ايران فقط به منظور جمع آورى مال و غارت آبادىها و گرفتن پاداش از كورش بود. | مرگ كورش موجب دلسردى و سرگردانى سربازان يونانى شد. بنا به گفته كتاب حدود 12900 تن سرباز يونانى با كورش همراه بودند كه عزيمت آنان به ايران فقط به منظور جمع آورى مال و غارت آبادىها و گرفتن پاداش از كورش بود. |
ویرایش