۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جعفريان، رسول' به 'جعفریان، رسول') |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سفرنامه مکه'''، اثر کیکاووسمیرزا (متولد 1222)، نتیجه سفر او در سال 1253 در سن 31 سالگی به حج است که توسط رسول جعفریان مورد تحقیق قرار گرفته است. | '''سفرنامه مکه'''، اثر [[کيکاووس ميرزا قاجار|کیکاووسمیرزا]] (متولد 1222)، نتیجه سفر او در سال 1253 در سن 31 سالگی به حج است که توسط [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] مورد تحقیق قرار گرفته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
آغاز سفر کیکاووسمیرزا در سال 1253ق، بوده و در ماههای آغازین سال بعد به ایران بازگشته است. | آغاز سفر [[کيکاووس ميرزا قاجار|کیکاووسمیرزا]] در سال 1253ق، بوده و در ماههای آغازین سال بعد به ایران بازگشته است. | ||
وی در آغاز این سفرنامه به برادرزادهاش که سلطان ایران بود، یعنی محمد شاه دعا کرده است. بااینحال، همچنان به پدرش خاقان مغفور، فتحعلی شاه، مفتخر بوده و بارها در جایجای کتابش از او و فعالیتهای وی یاد کرده است. | وی در آغاز این سفرنامه به برادرزادهاش که سلطان ایران بود، یعنی محمد شاه دعا کرده است. بااینحال، همچنان به پدرش خاقان مغفور، فتحعلی شاه، مفتخر بوده و بارها در جایجای کتابش از او و فعالیتهای وی یاد کرده است. | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
وی از حضور عجم در شهرهای کربلا، نجف و کاظمین یاد کرده، چنانکه درباره کربلا گفته است: «خلق خوب و اکثر آن عجم و عرب اهل هستند»؛ اما شگفت که هیچ گزارشی از علمای وقت نجف و کربلا به دست نداده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی از حضور عجم در شهرهای کربلا، نجف و کاظمین یاد کرده، چنانکه درباره کربلا گفته است: «خلق خوب و اکثر آن عجم و عرب اهل هستند»؛ اما شگفت که هیچ گزارشی از علمای وقت نجف و کربلا به دست نداده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
پس از گزارش از عتبات، درباره «راه رفتن به شام از بغداد» سخن گفته است. در اینجا، درباره آمادگی و تهیه تدارک این سفر یاد کرده و تمام تلاش وی آن است که خواننده را در جریان ملزومات این سفر قرار دهد و اطلاعات لازم را درباره مسائل مالی و تدارکاتی در اختیارش بگذارد... در واقع، در این بخش، هنوز گزارش سفرنامهای ننوشته، بلکه قصد دارد با ارائه کلیاتی درباره راه شام، خواننده را در جریان اقداماتی که باید در این سفر انجام شود، قرار دهد... او در این میان، به مناسبت رسیدن به زیارت علی بن موسی الرضا(ع) بحثی هم درباره مشهد نوشته است. ابتدا گزارشی از راه طهران تا مشهد به دست داده، از شهرهای طول راه یاد کرده و درباره هریک، توضیح و توصیف مختصری آورده است. در اینجا، از حملات ترکمانان که این سالها و تا سالها بعد همچنان یک خطر عمده برای ساکنان و مسافران شهرها و روستاهای میان سمنان تا مشهد بوده، یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. | پس از گزارش از عتبات، درباره «راه رفتن به شام از بغداد» سخن گفته است. در اینجا، درباره آمادگی و تهیه تدارک این سفر یاد کرده و تمام تلاش وی آن است که خواننده را در جریان ملزومات این سفر قرار دهد و اطلاعات لازم را درباره مسائل مالی و تدارکاتی در اختیارش بگذارد... در واقع، در این بخش، هنوز گزارش سفرنامهای ننوشته، بلکه قصد دارد با ارائه کلیاتی درباره راه شام، خواننده را در جریان اقداماتی که باید در این سفر انجام شود، قرار دهد... او در این میان، به مناسبت رسیدن به زیارت [[امام رضا(ع)|علی بن موسی الرضا(ع)]] بحثی هم درباره مشهد نوشته است. ابتدا گزارشی از راه طهران تا مشهد به دست داده، از شهرهای طول راه یاد کرده و درباره هریک، توضیح و توصیف مختصری آورده است. در اینجا، از حملات ترکمانان که این سالها و تا سالها بعد همچنان یک خطر عمده برای ساکنان و مسافران شهرها و روستاهای میان سمنان تا مشهد بوده، یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. | ||
سپس به مشهد رسیده و گزارشی از این شهر و حرم مطهر به دست داده است. از کتابخانه و کتابهای موجود در آن و مصاحف فراوان آنجا یاد کرده است. همچنین از خادمان حرم مطهر ستایش کرده و طعنه زیادی به خادمان قم زده که از آنها سخت متنفر بوده است. به عقیده او خادمان مشهد نسبت به حدیث [ساختگی] «أشرار قومنا خدام قبورنا»، یک استثنا هستند و به نظر وی «اگر شر خدام قم نمیبود، در عالم هیچ شری موجود نبود؛ چنانچه [چنانکه] اگر شیطان نمیبود، یک کافر وجود نداشت»<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. | سپس به مشهد رسیده و گزارشی از این شهر و حرم مطهر به دست داده است. از کتابخانه و کتابهای موجود در آن و مصاحف فراوان آنجا یاد کرده است. همچنین از خادمان حرم مطهر ستایش کرده و طعنه زیادی به خادمان قم زده که از آنها سخت متنفر بوده است. به عقیده او خادمان مشهد نسبت به حدیث [ساختگی] «أشرار قومنا خدام قبورنا»، یک استثنا هستند و به نظر وی «اگر شر خدام قم نمیبود، در عالم هیچ شری موجود نبود؛ چنانچه [چنانکه] اگر شیطان نمیبود، یک کافر وجود نداشت»<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. | ||
ایشان پس از حضرت رضا(ع)، سراغ حضرت معصومه(س) آمده و در اینجا درباره قم و حرم مطهر آنجا مطالبی نوشته است. او سالها حاکم قم بوده (حدود 1243 تا 1250) و در این مدت، درگیریهایی در این شهر با تولیت داشته، لذا آنچه توانسته در کلمات و نثر وی میگنجیده از او، خدام حرم، مردمان قم و بزرگان این شهر بد گفته است. در میان روایاتی که در فضیلت قم است با آنچه وی شاهد آن بوده، ترجیح میدهد که این وضعیت را یک استثناء بداند، اما حاضر نیست سر سوزنی از اتهاماتی که متوجه قمیها میکند، کوتاه بیاید<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. او بعد از این بدگوییها، شهریت قم و آبوهوا و زمین کشاورزی آن را ستایش کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ایشان پس از [[امام رضا(ع)|حضرت رضا(ع)]]، سراغ حضرت معصومه(س) آمده و در اینجا درباره قم و حرم مطهر آنجا مطالبی نوشته است. او سالها حاکم قم بوده (حدود 1243 تا 1250) و در این مدت، درگیریهایی در این شهر با تولیت داشته، لذا آنچه توانسته در کلمات و نثر وی میگنجیده از او، خدام حرم، مردمان قم و بزرگان این شهر بد گفته است. در میان روایاتی که در فضیلت قم است با آنچه وی شاهد آن بوده، ترجیح میدهد که این وضعیت را یک استثناء بداند، اما حاضر نیست سر سوزنی از اتهاماتی که متوجه قمیها میکند، کوتاه بیاید<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>. او بعد از این بدگوییها، شهریت قم و آبوهوا و زمین کشاورزی آن را ستایش کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
بعد از این به سراغ مزار شاه عبدالعظیم حسنی هم رفته و شرحی درباره آن داده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | بعد از این به سراغ مزار شاه عبدالعظیم حسنی هم رفته و شرحی درباره آن داده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
ویرایش