الشهب اللامعة في السياسة النافعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ويژگيها' به 'ویژگی‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' های' به '‎های')
جز (جایگزینی متن - 'ويژگيها' به 'ویژگی‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۳: خط ۳۳:
عناوين و مطالب كتاب و بابهاى آن نظم و چينش معقولى دارد و به شيوه روايى در 25 فصل تدوين شده است. در فصل اول كه از فضيلت خلافت و حكومت و وجوب برپايى آن سخن رفته، مؤلف كوشيده با تكيه بر احاديث و روايات به سلطنت و سلطان مشروعيت دهد و به بيان هر آنچه يك سلطان عادل و مقتدر و مدبر بدانها نياز دارد، چون مكارم اخلاق، آداب دربار، نحوه رفتار با اطرافيان و مناصب ادارى و حكومتى، پرداخته است.
عناوين و مطالب كتاب و بابهاى آن نظم و چينش معقولى دارد و به شيوه روايى در 25 فصل تدوين شده است. در فصل اول كه از فضيلت خلافت و حكومت و وجوب برپايى آن سخن رفته، مؤلف كوشيده با تكيه بر احاديث و روايات به سلطنت و سلطان مشروعيت دهد و به بيان هر آنچه يك سلطان عادل و مقتدر و مدبر بدانها نياز دارد، چون مكارم اخلاق، آداب دربار، نحوه رفتار با اطرافيان و مناصب ادارى و حكومتى، پرداخته است.


از فصول ديگر كتاب می‌توان به اينها اشاره كرد: فصل عدالت و ضرورت اجراى آن (يعنى دغدغه اصلى ابن رضوان براى حكومت؛ زيرا وى عدل را اساس سلطه سياسى هر حكومت می‌داند؛ فصل ويژگيهاى صاحبان مناصب حكومتى (كه بيانگر لزوم توجه سلطان به ايجاد ديوانهاى حكومتى و ادارى، براى حفظ نظام و برقراى عدل است). او در اين فصل در مورد واليان مظالم، حسبه، شرطه، قضا، صاحب بريد، عامل زكات، سفير و سخن‌گوى سلطان و حكومت نكاتى را يادآور می‌شود. علاوه بر اين بايد به فصل ضرورت مشورت و رايزنى سلطان با بزرگان دربار و حكما، فصل وزارت و ويژگيهاى وزير و فصول مربوط به بيان مكارم اخلاق از قبيل جود و بخشش، وفا به عهد، چگونگى رفتار با رعايا و ديگر سجاياى اخلاقى سلطان نيز اشاره كرد؛ و آخرين فصل كتاب به بيان كلياتى درباره سياست اختصاص يافته، و نيز مشتمل بر وصايا و نصايح خلفا و سلاطين گذشته است..<ref>مجتبى دوستى و يونس فرهمند، ص93 و 94</ref>
از فصول ديگر كتاب می‌توان به اينها اشاره كرد: فصل عدالت و ضرورت اجراى آن (يعنى دغدغه اصلى ابن رضوان براى حكومت؛ زيرا وى عدل را اساس سلطه سياسى هر حكومت می‌داند؛ فصل ویژگی‌هاى صاحبان مناصب حكومتى (كه بيانگر لزوم توجه سلطان به ايجاد ديوانهاى حكومتى و ادارى، براى حفظ نظام و برقراى عدل است). او در اين فصل در مورد واليان مظالم، حسبه، شرطه، قضا، صاحب بريد، عامل زكات، سفير و سخن‌گوى سلطان و حكومت نكاتى را يادآور می‌شود. علاوه بر اين بايد به فصل ضرورت مشورت و رايزنى سلطان با بزرگان دربار و حكما، فصل وزارت و ویژگی‌هاى وزير و فصول مربوط به بيان مكارم اخلاق از قبيل جود و بخشش، وفا به عهد، چگونگى رفتار با رعايا و ديگر سجاياى اخلاقى سلطان نيز اشاره كرد؛ و آخرين فصل كتاب به بيان كلياتى درباره سياست اختصاص يافته، و نيز مشتمل بر وصايا و نصايح خلفا و سلاطين گذشته است..<ref>مجتبى دوستى و يونس فرهمند، ص93 و 94</ref>


بخش عمده كتاب الشُّهب اللامعة في السياسة النافعة را روايات و نقلهاى تاريخى از سيره خلفا و سلاطين گذشته تشكيل داده و نويسنده با استفاده از آنها به شرح آراى ديگر انديشه‌ورزان سياسى پرداخته تا بدين وسيله سلطان را به اجراى عدالت ترغيب كند. از اين رو با توجه به شيوه گزينش روايات تواريخ و تراجم توسط ابن رضوان، می‌توان به آراء و انديشه‌هاى او پيبرد. بررسیهاى اين پژوهش نشان ميدهد كه وى در پى ارائه نظريه‌هاى جديد از آيين حكومتدارى نبوده و داراى انديشه سياسى تأسيسى و نظام‌مندى هم نيست؛ بلكه تنها در صدد است تا سيمايى آرمانى از سلطان در پرتو اندرزنامه‌ها و منابع فقهى- ديوانى ترسيم كند. از اينرو اثر او به صورت كتابى در باب سياست شرعى درآمده كه در آن به پند و اندرز سلطان در قالب روايات سياسى- اخلاقى پرداخته است..<ref>مجتبى دوستى و يونس فرهمند، ص104</ref>
بخش عمده كتاب الشُّهب اللامعة في السياسة النافعة را روايات و نقلهاى تاريخى از سيره خلفا و سلاطين گذشته تشكيل داده و نويسنده با استفاده از آنها به شرح آراى ديگر انديشه‌ورزان سياسى پرداخته تا بدين وسيله سلطان را به اجراى عدالت ترغيب كند. از اين رو با توجه به شيوه گزينش روايات تواريخ و تراجم توسط ابن رضوان، می‌توان به آراء و انديشه‌هاى او پيبرد. بررسیهاى اين پژوهش نشان ميدهد كه وى در پى ارائه نظريه‌هاى جديد از آيين حكومتدارى نبوده و داراى انديشه سياسى تأسيسى و نظام‌مندى هم نيست؛ بلكه تنها در صدد است تا سيمايى آرمانى از سلطان در پرتو اندرزنامه‌ها و منابع فقهى- ديوانى ترسيم كند. از اينرو اثر او به صورت كتابى در باب سياست شرعى درآمده كه در آن به پند و اندرز سلطان در قالب روايات سياسى- اخلاقى پرداخته است..<ref>مجتبى دوستى و يونس فرهمند، ص104</ref>
۵۳٬۳۲۷

ویرایش