۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '؛م' به '؛ م') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE1494AUTHORCODE | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE1494AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div>'''ابن كثير، عمادالدين ابوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير قرشى'''(701-774 ق ،1302/-1373م)، مورخ، مفسّر و محدّث مشهور شافعى. | ||
'''ابن كثير، عمادالدين ابوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير قرشى'''(701-774 ق ،1302/-1373م)، مورخ، مفسّر و محدّث مشهور شافعى. | |||
== ولادت == | == ولادت == | ||
خط ۹۲: | خط ۸۹: | ||
هر چند ابن كثير به لحاظ مجالس تدريسش شاگردان بسيارى داشته، ولى از آن ميان فقط از برخى همچون محيىالدين ابوزكريا ابن الرّحبى (همان، 456/3) و شهابالدينابن حجّى (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) ياد شده است. حسينى دمشقى كه از او روايت كرده (ص 59)، ظاهرا از همدرسانش بوده است. | هر چند ابن كثير به لحاظ مجالس تدريسش شاگردان بسيارى داشته، ولى از آن ميان فقط از برخى همچون محيىالدين ابوزكريا ابن الرّحبى (همان، 456/3) و شهابالدينابن حجّى (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) ياد شده است. حسينى دمشقى كه از او روايت كرده (ص 59)، ظاهرا از همدرسانش بوده است. | ||
==عقايد و آراء== | ==عقايد و آراء==ابن كثير از نمايندگان احياى عقيدۀ دينى در سدۀ 8ق است. استوارى عقيده و استمرار عمل او را در 30 سال آخر عمرش با تشنجات سياسى حاكم بر مصر و سوريه در آن زمان ناهماهنگ دانستهاند (لائوست، 63). شايد بهتر است گفته شود كه ابن كثير چارۀ آن پراكندگيها و آشفتگيها را در همان بازگشت به اصل عقيدۀ دينى همراه با عمل مىدانست. گرايش ابن كثير به سلفيّه از شيفتگى او به عمل [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] پيداست (مثلا نك: البداية، 34/14، 36). | ||
ابن كثير از نمايندگان احياى عقيدۀ دينى در سدۀ 8ق است. استوارى عقيده و استمرار عمل او را در 30 سال آخر عمرش با تشنجات سياسى حاكم بر مصر و سوريه در آن زمان ناهماهنگ دانستهاند (لائوست، 63). شايد بهتر است گفته شود كه ابن كثير چارۀ آن پراكندگيها و آشفتگيها را در همان بازگشت به اصل عقيدۀ دينى همراه با عمل مىدانست. گرايش ابن كثير به سلفيّه از شيفتگى او به عمل [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] پيداست (مثلا نك: البداية، 34/14، 36). | |||
موضع ابن كثير در برابر مخالفان مذهبى، نسبت به موضع او در برابر غير مسلمانان، سختگيرانهتر به نظر مىآيد. ضديت او با شيعيان در هر مناسبتى خودنمايى مىكند (مثلا نك: همان، 248/6، 172/8، 309/9، 15/11، 4/12، 310/14). اگر چه وى از امامان شيعه با احترام ياد كرده (همان، 309/9)، اما پس از ذكر روايت منسوب به پيامبر(ص) در مورد امامان دوازدهگانه و نسبت قريشى آنان يادآور شده كه اين دوازده امام آنانى نيستند كه شيعيان بر امامتشان گردن نهادهاند (همان، 248/6). همچنين در مورد علماى شيعه، با آنكه از شأن و اثر ايشان ياد كرده، ولى تشيع آنان را موجب كاهش اعتبارشان دانسته (مثلا همان، 233/6، 19/8-20، 231). ابن كثير با وجود ذكر تراجم احترام آميزى از سران صوفيه (مثلا نك: همان، 13/11، 106)، اعتقاد بعضى از آنان را چون بايزيد بسطامى فاسد مىدانست (همان، 35/11). وى كسانى چون [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] را به سبب عدم اعتقاد به قياس و نگرشى كه دربارۀ صفات خداوند داشت (همان، 92/12) و نيز [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] را به دليل اعتقاد به معاد روحانى (همان، 224/11) مستوجب لعن و سرزنش مىدانست. | موضع ابن كثير در برابر مخالفان مذهبى، نسبت به موضع او در برابر غير مسلمانان، سختگيرانهتر به نظر مىآيد. ضديت او با شيعيان در هر مناسبتى خودنمايى مىكند (مثلا نك: همان، 248/6، 172/8، 309/9، 15/11، 4/12، 310/14). اگر چه وى از امامان شيعه با احترام ياد كرده (همان، 309/9)، اما پس از ذكر روايت منسوب به پيامبر(ص) در مورد امامان دوازدهگانه و نسبت قريشى آنان يادآور شده كه اين دوازده امام آنانى نيستند كه شيعيان بر امامتشان گردن نهادهاند (همان، 248/6). همچنين در مورد علماى شيعه، با آنكه از شأن و اثر ايشان ياد كرده، ولى تشيع آنان را موجب كاهش اعتبارشان دانسته (مثلا همان، 233/6، 19/8-20، 231). ابن كثير با وجود ذكر تراجم احترام آميزى از سران صوفيه (مثلا نك: همان، 13/11، 106)، اعتقاد بعضى از آنان را چون بايزيد بسطامى فاسد مىدانست (همان، 35/11). وى كسانى چون [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] را به سبب عدم اعتقاد به قياس و نگرشى كه دربارۀ صفات خداوند داشت (همان، 92/12) و نيز [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] را به دليل اعتقاد به معاد روحانى (همان، 224/11) مستوجب لعن و سرزنش مىدانست. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۹۷: | ||
نويسندگانى كه ابن كثير را از نزديك مىشناختهاند، دربارۀ او سخنان تحسين آميزى آوردهاند. بيان آنان حاكى از گستردگى كار علمى ابن كثير و تأييد و تأكيد بر تعمق او در نحو، فقه، حديث، تفسير و تاريخ و قدرت حفظ و تشخيص درست و قابل ملاحظۀ اوست (نك: حسينى، 58؛ ابن حجر، انباء، 46/1، الدرر، 445/1-446؛ داوودى، 111/1). | نويسندگانى كه ابن كثير را از نزديك مىشناختهاند، دربارۀ او سخنان تحسين آميزى آوردهاند. بيان آنان حاكى از گستردگى كار علمى ابن كثير و تأييد و تأكيد بر تعمق او در نحو، فقه، حديث، تفسير و تاريخ و قدرت حفظ و تشخيص درست و قابل ملاحظۀ اوست (نك: حسينى، 58؛ ابن حجر، انباء، 46/1، الدرر، 445/1-446؛ داوودى، 111/1). | ||
==آثار== | ==آثار==از لحاظ تربيت علمى، مسائل مورد توجه و حاصل كار، همانندى چشمگيرى ميان ابن كثير و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ديده مىشود (لائوست، 77). محور اصلى توجه هر دو، شناخت دين اسلام و كوشش در شناساندن آن بوده است. اين شناخت از طريق تعمق در منابع اصيل يعنى قرآن، حديث، تفسير، سيره، رجال، تاريخ و لوازم اوليۀ آن چون لغت و نحو ممكن مىشد. ابن كثير در هر يك از اين زمينهها به مطالعۀ گستردهاى پرداخت و حاصل كوشش خود را در آثار متعددى بر جاى گذاشت، اما از دايرۀ تقليد و پيروى از پيشينيان و شرح و تلخيص آثار آنان فراتر نرفت (عبدالواحد، 6). آنچه در اين محدوده به كار او امتياز مىبخشيد، تحقيق، دقت، نقد اسناد، پالايش اخبار، بى اعتمادى به اسرائيليات و مخالفت با موهومات بود. | ||
از لحاظ تربيت علمى، مسائل مورد توجه و حاصل كار، همانندى چشمگيرى ميان ابن كثير و [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] ديده مىشود (لائوست، 77). محور اصلى توجه هر دو، شناخت دين اسلام و كوشش در شناساندن آن بوده است. اين شناخت از طريق تعمق در منابع اصيل يعنى قرآن، حديث، تفسير، سيره، رجال، تاريخ و لوازم اوليۀ آن چون لغت و نحو ممكن مىشد. ابن كثير در هر يك از اين زمينهها به مطالعۀ گستردهاى پرداخت و حاصل كوشش خود را در آثار متعددى بر جاى گذاشت، اما از دايرۀ تقليد و پيروى از پيشينيان و شرح و تلخيص آثار آنان فراتر نرفت (عبدالواحد، 6). آنچه در اين محدوده به كار او امتياز مىبخشيد، تحقيق، دقت، نقد اسناد، پالايش اخبار، بى اعتمادى به اسرائيليات و مخالفت با موهومات بود. | |||
از لحاظ شيوۀ بيان، ابن كثير با وجود گرايش به سجع و آرايشهاى لفظى كه مقتضاى عصر بود، غالبا به زبانى غير فاخر و گاه عاميانه اداى مطلب مىكرد. اسلوب بيان او در تاريخ، قابل سنجش با اسلوب مورخان پيشين چون [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، مسعودى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] نيست و در فصاحت به پايۀ مورخ معاصرش [[ابن خلدون]] هم نمىرسد. به ديگر سخن، ابن كثير به معنى بيش از لفظ اهميت داده است (نك: ابوملحم، «غ»). [[ذهبى]] به سودمندى نوشتههاى او اشاره كرده (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) و به گفتۀ ابن حجر، نوشتههاى او در زمان حياتش در اقطار مختلف شناخته شده بود (الدرر، 445/1). خود ابن كثير داستانى را در مورد اخير نقل كرده است (البداية، 295/14). علاوه بر مهمترين اثر ابن كثير، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] (ه م) آثار مهم ديگر او اينهاست: | از لحاظ شيوۀ بيان، ابن كثير با وجود گرايش به سجع و آرايشهاى لفظى كه مقتضاى عصر بود، غالبا به زبانى غير فاخر و گاه عاميانه اداى مطلب مىكرد. اسلوب بيان او در تاريخ، قابل سنجش با اسلوب مورخان پيشين چون [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، مسعودى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] نيست و در فصاحت به پايۀ مورخ معاصرش [[ابن خلدون]] هم نمىرسد. به ديگر سخن، ابن كثير به معنى بيش از لفظ اهميت داده است (نك: ابوملحم، «غ»). [[ذهبى]] به سودمندى نوشتههاى او اشاره كرده (ابن قاضى شهبه، طبقات، 115/3) و به گفتۀ ابن حجر، نوشتههاى او در زمان حياتش در اقطار مختلف شناخته شده بود (الدرر، 445/1). خود ابن كثير داستانى را در مورد اخير نقل كرده است (البداية، 295/14). علاوه بر مهمترين اثر ابن كثير، [[البداية و النهاية (دارالفکر)|البداية و النهاية]] (ه م) آثار مهم ديگر او اينهاست: | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۳۴: | ||
ابن كثير از آخرين نمايندگان گروهى از مؤلفان اسلامى سدههاى ميانى است كه آثارى بزرگ، هر چند غير ابتكارى، در شاخههاى مختلف علوم دينى پديد آوردند. به گفتۀ ابن حجر او آخرين پيشواى تاريخ و حديث و تفسير بوده است (انباء، 46/1). ابن كثير طبع شعر نيز داشته است (ابوملحم، «ظ»). | ابن كثير از آخرين نمايندگان گروهى از مؤلفان اسلامى سدههاى ميانى است كه آثارى بزرگ، هر چند غير ابتكارى، در شاخههاى مختلف علوم دينى پديد آوردند. به گفتۀ ابن حجر او آخرين پيشواى تاريخ و حديث و تفسير بوده است (انباء، 46/1). ابن كثير طبع شعر نيز داشته است (ابوملحم، «ظ»). | ||
==مآخذ== | ==مآخذ==ابن تغرى بردى، المنهل الصافى، به كوشش م. محمد امين، قاهره، 1984 م؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، انباء الغمر، حيدر آباد دكن، 1387 ق؛همو، الدرر الكامنة، حيدر آباد دكن، 1392 ق؛ ابن عماد، عبدالحى بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابن قاضى شهبه، ابوبكر بن احمد، تاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977 م، همو، طبقات الشافعية، حيدر آباد دكن، 1399 ق؛ ابن كثير، البداية؛همو، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]]، بيروت، 1388 ق؛ ابوملحم، احمد و ديگران، مقدمه بر البداية (نك: ابن كثير در همين مآخذ)؛ ازهريه، فهرست؛ بغدادى، ايضاح؛همو، هديه؛ تيموريه، فهرست؛جبورى، عبدالله، فهرست مخطوطات حسن الانكرلى المهداة الى مكتبة الاوقاف العامة ببغداد، نجف، 1387 ق؛ حاجى خليفه، كشف؛ حسينى دمشقى، ابوالمحاسن، ذيل تذكرة الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ خطراوى، محمد العيد و محيىالدين منو، مقدمه بر الفصول ابن كثير، دمشق/بيروت، 1402 ق؛ دانشنامه؛ داوودى، محمد بن على، طبقات المفسرين، به كوشش على محمد عمر، قاهره، 1392 ق؛ دليل الکتاب المصرى، قاهره، 1972-1973 م؛[[ذهبى]]، محمد بن احمد، ذيول العبر في خبر من غبر، به كوشش محمد السعيد بن بسيونى زغلول، بيروت، 1405 ق؛ سخاوى، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبيخ، به كوشش فرانتس روزنتال، بغداد، 1382 ق؛ سيد خطى؛همو، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛ سيوطى، ذيل طبقات الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ شاكر، احمد محمد، مقدمه بر عمدة التفسير ابن كثير، قاهره، 1376 ق؛[[شوکانی، محمد|شوكانى]]، محمد بن على، البدر الطالع، قاهره، 1348 ق؛طلس، محمد اسعد، الكشاف عن مخطوطات خزائن كتب الاوقاف، بغداد، 1372 ق، طهطاوى، احمد رافع، التنبيه و الايقاظ لما في ذيول تذكرة الحفاظ، دمشق، 1348 ق؛ظاهريه، خطى (المجاميع)؛ عبدالواحد، مصطفى، مقدمه بر السيرة النبويۀ ابن كثير، بيروت، 1383 ق؛ فهرس المخطوطات المصورة، كويت، 1405 ق؛ مجلة معهد المخطوطات العربية، ذيقعدۀ 1378 ق، ج 5 (1)؛ مجموعة مختارة لمخطوطات عربية نادرة من مكتبات عامة في المغرب، بيروت، 1407 ق؛ محمود، منيع عبدالحليم، مناهج المفسرين، قاهره/بيروت، 1978 م؛ نيز: | ||
ابن تغرى بردى، المنهل الصافى، به كوشش م. محمد امين، قاهره، 1984 م؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، انباء الغمر، حيدر آباد دكن، 1387 ق؛همو، الدرر الكامنة، حيدر آباد دكن، 1392 ق؛ ابن عماد، عبدالحى بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1351 ق؛ ابن قاضى شهبه، ابوبكر بن احمد، تاريخ، به كوشش عدنان درويش، دمشق، 1977 م، همو، طبقات الشافعية، حيدر آباد دكن، 1399 ق؛ ابن كثير، البداية؛همو، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسير القرآن العظيم]]، بيروت، 1388 ق؛ ابوملحم، احمد و ديگران، مقدمه بر البداية (نك: ابن كثير در همين مآخذ)؛ ازهريه، فهرست؛ بغدادى، ايضاح؛همو، هديه؛ تيموريه، فهرست؛جبورى، عبدالله، فهرست مخطوطات حسن الانكرلى المهداة الى مكتبة الاوقاف العامة ببغداد، نجف، 1387 ق؛ حاجى خليفه، كشف؛ حسينى دمشقى، ابوالمحاسن، ذيل تذكرة الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ خطراوى، محمد العيد و محيىالدين منو، مقدمه بر الفصول ابن كثير، دمشق/بيروت، 1402 ق؛ دانشنامه؛ داوودى، محمد بن على، طبقات المفسرين، به كوشش على محمد عمر، قاهره، 1392 ق؛ دليل الکتاب المصرى، قاهره، 1972-1973 م؛[[ذهبى]]، محمد بن احمد، ذيول العبر في خبر من غبر، به كوشش محمد السعيد بن بسيونى زغلول، بيروت، 1405 ق؛ سخاوى، محمد بن عبدالرحمن، الاعلان بالتوبيخ، به كوشش فرانتس روزنتال، بغداد، 1382 ق؛ سيد خطى؛همو، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954 م؛ سيوطى، ذيل طبقات الحفاظ لل[[ذهبى]]، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ شاكر، احمد محمد، مقدمه بر عمدة التفسير ابن كثير، قاهره، 1376 ق؛[[شوکانی، محمد|شوكانى]]، محمد بن على، البدر الطالع، قاهره، 1348 ق؛طلس، محمد اسعد، الكشاف عن مخطوطات خزائن كتب الاوقاف، بغداد، 1372 ق، طهطاوى، احمد رافع، التنبيه و الايقاظ لما في ذيول تذكرة الحفاظ، دمشق، 1348 ق؛ظاهريه، خطى (المجاميع)؛ عبدالواحد، مصطفى، مقدمه بر السيرة النبويۀ ابن كثير، بيروت، 1383 ق؛ فهرس المخطوطات المصورة، كويت، 1405 ق؛ مجلة معهد المخطوطات العربية، ذيقعدۀ 1378 ق، ج 5 (1)؛ مجموعة مختارة لمخطوطات عربية نادرة من مكتبات عامة في المغرب، بيروت، 1407 ق؛ محمود، منيع عبدالحليم، مناهج المفسرين، قاهره/بيروت، 1978 م؛ نيز: | |||
Arabica, 1955, vol. II; Pertsch. Ahlwardt; Arberry ; GAL, S; Laoust, H. , Ibn KatIr historien | Arabica, 1955, vol. II; Pertsch. Ahlwardt; Arberry ; GAL, S; Laoust, H. , Ibn KatIr historien | ||
ویرایش