۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
وى از همان اوان كودكى به تحصيل علوم دينى پرداخت. در آغاز، مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگان كسب دانش كرد و به مرتبت والايى از علم و عمل نائل آمد. | وى از همان اوان كودكى به تحصيل علوم دينى پرداخت. در آغاز، مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگان كسب دانش كرد و به مرتبت والايى از علم و عمل نائل آمد. | ||
در عظمت و بزرگوارى او همين قدر بس كه آية الله العظمى سيد مهدى بحر العلوم او را به عنوان مرجع عام شيعه معرفى مىكرد و حتى امر فرمود به اهل بيت خود كه از شيخ جعفر تقليد نمايد. | در عظمت و بزرگوارى او همين قدر بس كه [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|آية الله العظمى سيد مهدى بحر العلوم]] او را به عنوان مرجع عام شيعه معرفى مىكرد و حتى امر فرمود به اهل بيت خود كه از شيخ جعفر تقليد نمايد. | ||
شيخ جعفر کاشفالغطاء مىگفت: اگر تمام كتابهاى فقه را با آب بشويند من مىتوانم همه ابواب آن را از طهارت تا ديات از حفظ بنويسم. | شيخ جعفر کاشفالغطاء مىگفت: اگر تمام كتابهاى فقه را با آب بشويند من مىتوانم همه ابواب آن را از طهارت تا ديات از حفظ بنويسم. | ||
كاشف الغطا معاصر با آيت الله سيد على طباطبائى (خواهر زاده وحيد بهبهانى، متوفى 1331 ق) است كه يك دوره فقه استدلالى كامل را تدوين كرد و در ترتيب ابواب آن به ابتكارات جالبى دست زد. | كاشف الغطا معاصر با [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|آيت الله سيد على طباطبائى]] (خواهر زاده وحيد بهبهانى، متوفى 1331 ق) است كه يك دوره فقه استدلالى كامل را تدوين كرد و در ترتيب ابواب آن به ابتكارات جالبى دست زد. | ||
همچنين از معاصرين او آيت الله مولى مهدى نراقى كاشانى است كه يكى از فقهاى برجسته و بنام بوده و مرجعيت داشته است. | همچنين از معاصرين او [[نراقی، مهدی بن ابیذر|آيت الله مولى مهدى نراقى كاشانى]] است كه يكى از فقهاى برجسته و بنام بوده و مرجعيت داشته است. | ||
==خصوصيات اخلاقى:== | ==خصوصيات اخلاقى:== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
هميشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش مىكرد. | هميشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش مىكرد. | ||
ميرزاى نورى (ره) در مستدرك مىنويسد: سيد مرتضى نجفى كه مرد عادل و با تقوى و فرد مورد اعتمادى است و در اوايل عمرش شيخ جعفر را درك كرده بود، به من گفت: روزى شيخ جعفر براى نماز ظهر تاخير كرد و به مسجد نيامد مردم كه از آمدن شيخ نا اميد شدند، شروع كردند نماز را فرادى خواندند چيزى نگذشته بود كه شيخ وارد مسجد شد و با ناراحتى مردم را سرزنش كرد كه چرا نماز را فرادى مىخوانيد؟ | [[نوری، حسین بن محمدتقی|ميرزاى نورى (ره)]] در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] مىنويسد: سيد مرتضى نجفى كه مرد عادل و با تقوى و فرد مورد اعتمادى است و در اوايل عمرش شيخ جعفر را درك كرده بود، به من گفت: روزى شيخ جعفر براى نماز ظهر تاخير كرد و به مسجد نيامد مردم كه از آمدن شيخ نا اميد شدند، شروع كردند نماز را فرادى خواندند چيزى نگذشته بود كه شيخ وارد مسجد شد و با ناراحتى مردم را سرزنش كرد كه چرا نماز را فرادى مىخوانيد؟ | ||
مگر يك نفر عادل بين شما نيست كه به او اقتدا كنيد؟ | مگر يك نفر عادل بين شما نيست كه به او اقتدا كنيد؟ | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
شيخ جعفر كاشفالغطا، فقيه بزرگ و مجتهد وارسته در عصر خويش بوده است كه چندى از بزرگان او را چنين توصيف مىكنند. | شيخ جعفر كاشفالغطا، فقيه بزرگ و مجتهد وارسته در عصر خويش بوده است كه چندى از بزرگان او را چنين توصيف مىكنند. | ||
- مرحوم استاد ميرزا حسين | - مرحوم استاد [[نوری، حسین بن محمدتقی|ميرزا حسين نورى]]، صاحب مستدرك الوسائل (ره ) اين چنين كاشف الغطا را ستايش مىكند و توصيف مىنمايد: درست است در هر عصر، عالمان بزرگى داشتهايم كه از نظر علم و تقوى كم نظير بوده و همتايى نداشتند، ولى امروز سخن از شخصيتى است عاليقدر و بزرگ مرتبه كه با كتاب ارزنده كشف الغطا خود، فقه و دشوارىهاى فقه را شكافت همانند كشتى كه حباب دريا را مىشكافد. نام آن بزرگوار جعفر بن شيخ خضر جناجى نجفى و معروف به كاشف الغطا است. | ||
و در جاى ديگر مىنويسد: | و در جاى ديگر مىنويسد: | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
بزرگ بزرگان، شمشير برّان اسلام، استاد پژوهش و تحقيق، آيت عجيب خداوند كه عقول از درك آن قاصرند و زبانها لال. اگر به علم و دانش او بنگرى، كتاب كشف الغطايش كه در هنگام سفر نوشته است، تو را از امرى سترگ با خبر مىسازد و از مقامى والا در مراتب علوم دينى او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه مىكند. | بزرگ بزرگان، شمشير برّان اسلام، استاد پژوهش و تحقيق، آيت عجيب خداوند كه عقول از درك آن قاصرند و زبانها لال. اگر به علم و دانش او بنگرى، كتاب كشف الغطايش كه در هنگام سفر نوشته است، تو را از امرى سترگ با خبر مىسازد و از مقامى والا در مراتب علوم دينى او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه مىكند. | ||
- صاحب مفتاح الكرامة در مقدمه كتابش او را به عنوان امام، علا مه مورد اعتماد و مقدس و بزرگترين دانشمند مىستايد. | - [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|صاحب مفتاح الكرامة]] در مقدمه كتابش او را به عنوان امام، علا مه مورد اعتماد و مقدس و بزرگترين دانشمند مىستايد. | ||
- در روضات الجنات چنين آمده است: او از استادان بزرگ فقه و كلام بود كه به احكام دين آشنايى و معرفت كامل داشت و مذهب را همواره ترويج مىكرد مورد تقدير و احترام خاص و عام بود، در چشم بزرگان بزرگ مىنمود، در امر به معروف و نهى از منكر بسيار جدى و كوشا، و در كشاكش روزگار ثابت و استوار بود. | - در [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] چنين آمده است: او از استادان بزرگ فقه و كلام بود كه به احكام دين آشنايى و معرفت كامل داشت و مذهب را همواره ترويج مىكرد مورد تقدير و احترام خاص و عام بود، در چشم بزرگان بزرگ مىنمود، در امر به معروف و نهى از منكر بسيار جدى و كوشا، و در كشاكش روزگار ثابت و استوار بود. | ||
عرب و عجم از او فرمان مىبردند و اوامرش را به جان و دل مىخريدند. در دين و دنيا بر همطرازانش تفوق و برترى داشت. در خانوادهاى كه به علم شهرت نداشت، پيدا شد، ولى بزرگترين عالم عصر شد. در عين حال كه وقار و هيبت و قدرت داشت، داراى تواضع و فروتنى و ملاطفت بسيار بود. در هيات ظاهريش با ديگران تفاوتى نداشت. او انسانى شجاع و نيرومند در دين، و داراى همتى والا بود. گويند در آغاز طلبگى آن قدر فقير و تهىدست بود كه با نماز و روزه استيجارى زندگى روزمره خود را مىگذراند و با همين وضع درس مىخواند و تحصيل علم مىكرد. | عرب و عجم از او فرمان مىبردند و اوامرش را به جان و دل مىخريدند. در دين و دنيا بر همطرازانش تفوق و برترى داشت. در خانوادهاى كه به علم شهرت نداشت، پيدا شد، ولى بزرگترين عالم عصر شد. در عين حال كه وقار و هيبت و قدرت داشت، داراى تواضع و فروتنى و ملاطفت بسيار بود. در هيات ظاهريش با ديگران تفاوتى نداشت. او انسانى شجاع و نيرومند در دين، و داراى همتى والا بود. گويند در آغاز طلبگى آن قدر فقير و تهىدست بود كه با نماز و روزه استيجارى زندگى روزمره خود را مىگذراند و با همين وضع درس مىخواند و تحصيل علم مىكرد. | ||
- از استاد اعظم شيخ مرتضى انصارى نقل شده است كه فرمود: اگر كسى آن قواعد و اصولى را كه شيخ جعفر در كتاب كشف الغطايش جا داده است بداند، نزد من مجتهد خواهد بود. | - از [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|استاد اعظم شيخ مرتضى انصارى]] نقل شده است كه فرمود: اگر كسى آن قواعد و اصولى را كه شيخ جعفر در كتاب كشف الغطايش جا داده است بداند، نزد من مجتهد خواهد بود. | ||
- شيخ عبدالحسين تهرانى (ره) مىگويد: اگر مواظبت او را بر سنن و آداب و احكام ببينى و عبادت و مناجاتش را در سحرگاهان بشنوى، و گريه و زاريش را در دل شب بنگرى، مىبينى از همان كسانى است كه امير المؤمنين (ع ) براى يكى از اصحابش به نام احنف بن قيس تعريف مىكرد و تو را به شگفتى خواهد وا داشت. هنگامى كه ببينى او با آن مكانت و منزلت و همچنين با آن هيبت و وقارش در راه خدمت به بينوايان و بيچارگان و تهىدستان قرار دارد و در اين راه مايه مىگذارد و همواره در صدد چارهجويى براى مستمندان و فقيران است، و در اين باره داستانهاى زيادى از او نقل مىكنند كه اگر در يك جا گردآورى شود، كتابى ظريف خواهد بود. | - شيخ عبدالحسين تهرانى (ره) مىگويد: اگر مواظبت او را بر سنن و آداب و احكام ببينى و عبادت و مناجاتش را در سحرگاهان بشنوى، و گريه و زاريش را در دل شب بنگرى، مىبينى از همان كسانى است كه امير المؤمنين (ع ) براى يكى از اصحابش به نام احنف بن قيس تعريف مىكرد و تو را به شگفتى خواهد وا داشت. هنگامى كه ببينى او با آن مكانت و منزلت و همچنين با آن هيبت و وقارش در راه خدمت به بينوايان و بيچارگان و تهىدستان قرار دارد و در اين راه مايه مىگذارد و همواره در صدد چارهجويى براى مستمندان و فقيران است، و در اين باره داستانهاى زيادى از او نقل مىكنند كه اگر در يك جا گردآورى شود، كتابى ظريف خواهد بود. |
ویرایش