۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ الاسلام' به 'شيخالاسلام') |
|||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR00698.jpg|بندانگشتی|صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] | [[پرونده:NUR00698.jpg|بندانگشتی|صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | صدرا | ||
صدرالمتالهین | صدرالمتالهین | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | ابراهيم بن يحيى قوامى | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | روز نهم جمادیالاول سال ۹۷۹ قمری (هفدهم مهر ۹۵۰، ۱۵۷۱ میلادی) | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |شیراز محله قوام | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1050 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]]؛ [[میرفندرسکی، ابوالقاسم|میرفندرسکی]]؛ [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]] | ||
[[تقریرات فلسفه امام خمینی قدسسره]] | |||
[[ | [[الـجوهر النضید في شرح منطق التجرید]] | ||
[[ | [[مفاتيح الغيب (ملاصدرا)]] | ||
|-class= | |||
[[الشواهد الربوبیة في المناهج السلوکیة]] | |||
[[عرشیه]] | |||
[[حکمة الإشراق]] | |||
[[المبدا و المعاد (صدر المتالهین)]] | |||
[[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)]] | |||
[[رساله سه اصل]] | |||
|- class="articleCode" | |||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00698AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۳: | خط ۵۶: | ||
'''صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی'''، ملقب به '''صدرالمتألهین''' یا '''ملا صدرا''' متأله و فیلسوف در نهم جمادیالاولی 979ق، در شیراز، دیده به جهان گشود. | '''صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی'''، ملقب به '''صدرالمتألهین''' یا '''ملا صدرا''' متأله و فیلسوف در نهم جمادیالاولی 979ق، در شیراز، دیده به جهان گشود. | ||
== ولادت | == ولادت == | ||
آنچه به يقين از او مىدانيم اين است كه او در شيراز، از پدرى صالح به نام ابراهيم بن يحيى قوامى متولد شده است و گفتهاند: ابراهیم، از وزيران دولت فارس به مركزيت شيراز و از خاندان محترم قوامى بود و صاحب فرزند پسر نمىشد، لذا نذر كرد درصورتىكه خداى متعال به او پسرى صالح و موحد ببخشد، به فقيران و اهل علم، بسيار كمك كند. آرزوى وى در وجود محمد، تحقق يافت. اين فرزند، در دامن پدر، با عزت و كرامت آموزش ديد و پدر، او را به فراگيرى دانش تشويق نمود. | آنچه به يقين از او مىدانيم اين است كه او در شيراز، از پدرى صالح به نام ابراهيم بن يحيى قوامى متولد شده است و گفتهاند: ابراهیم، از وزيران دولت فارس به مركزيت شيراز و از خاندان محترم قوامى بود و صاحب فرزند پسر نمىشد، لذا نذر كرد درصورتىكه خداى متعال به او پسرى صالح و موحد ببخشد، به فقيران و اهل علم، بسيار كمك كند. آرزوى وى در وجود محمد، تحقق يافت. | ||
== تحصيلات == | |||
اين فرزند، در دامن پدر، با عزت و كرامت آموزش ديد و پدر، او را به فراگيرى دانش تشويق نمود. | |||
وقتى پدر وفات يافت، محمد براى تكميل تحصيلات خود به اصفهان كه مركز دانش و دولت در عهد صفويه بود، مهاجرت كرد. از بررسى زندگى وی، مشخص مىشود كه هنگام هجرت به اصفهان، از مقام علمى و عملى ممتازى برخوردار بوده است، زيرا در ابتداى ورود به حوزه اصفهان، در درس [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] شركت نمود؛ درحالىكه هركسى، شايستگى حاضر شدن در درس شيخ بهائى، شيخالاسلام آن زمان را نداشت. | وقتى پدر وفات يافت، محمد براى تكميل تحصيلات خود به اصفهان كه مركز دانش و دولت در عهد صفويه بود، مهاجرت كرد. از بررسى زندگى وی، مشخص مىشود كه هنگام هجرت به اصفهان، از مقام علمى و عملى ممتازى برخوردار بوده است، زيرا در ابتداى ورود به حوزه اصفهان، در درس [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] شركت نمود؛ درحالىكه هركسى، شايستگى حاضر شدن در درس شيخ بهائى، شيخالاسلام آن زمان را نداشت. | ||
خط ۶۷: | خط ۸۳: | ||
مرحله دوم، دوره گوشهنشينى و دورى از مردم و روى آوردن به عبادت و ریاضت در بعضى از كوههاى دوردست واقع در كهك، از روستاهاى قم، مىباشد. اين گوشهنشينى، مدت پانزده سال به طول انجاميد. | مرحله دوم، دوره گوشهنشينى و دورى از مردم و روى آوردن به عبادت و ریاضت در بعضى از كوههاى دوردست واقع در كهك، از روستاهاى قم، مىباشد. اين گوشهنشينى، مدت پانزده سال به طول انجاميد. | ||
صدر المتألهين، شرح گوشهنشینی خود را در مقدمه «اسفار» با عباراتی مسجع و زیبا، با این مضامین، بيان نموده است: «من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز، شعلههای آتش جهالت و گمراهی برافروختهتر و بدحالی و نامردی، فراگیرتر میشود، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معركه بیرون كشیدم و از دنیای خمودی و جمود و ناسپاسی به گوشهای پناه بردم و در انزوای گمنامی و شكستهحالی پنهان شدم. دل از آرزوها بریدم و همراه شكستهدلان بر ادای واجبات، كمر بستم و كوتاهیهای گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم. نه درسی گفتم و نه كتابی تألیف نمودم، زیرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشكالات و شبهات و... نیازمند تصفیه روح و اندیشه، تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال، پایداری اوضاع و احوال و آسایش خاطر از كدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی كه گوش میشنود و چشم میبیند، چگونه چنین فراغتی ممكن است... ناچار از همراهی با مردم، دل كندم و از انس با آنان مأیوس گشتم تا آنجا كه دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انكار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بیاعتنا شدم، آنگاه روی فطرت بهسوی سببساز حقیقی نموده، با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذراندم؛ سرانجام در اثر طول مجاهدت و كثرت ریاضت، نور الهی در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت، انوار ملكوتی بر آن افاضه شد و اسرار نهانی جبروت بر وی گشود و در پی آن به اسراری دست یافتم كه در گذشته نمیدانستم و رمزهایی برایم كشف شد كه به آنگونه، از طریق برهان نیافته بودم و هرچه از اسرار الهی، حقایق ربوبی، ودیعههای عرشی و رمز و راز صمدی را که با كمك عقل و برهان میدانستم، با شهود و عیان، روشنتر یافتم. در اینجا بود كه عقلم آرام گرفت و استراحت یافت و نسیم انوار حق، صبح و عصر و شب و روز بر آن وزید و آنچنان به حق نزدیك شد كه همواره با او به مناجات نشست»<ref>اسفار، ج 1، ص 7</ref> | |||
مرحله سوم، مرحله خلق آثار ارزشمند برهانی، عرفانی و قرآنی است. كتاب «اسفار»، نخستين و گرانمایهترین محصول این دوره و مشتمل بر همه افكار و نظريههاى جديد و مكاشفات عرفانى ملا صدرا و اساس ديگر نوشتههاى اوست. | مرحله سوم، مرحله خلق آثار ارزشمند برهانی، عرفانی و قرآنی است. كتاب «اسفار»، نخستين و گرانمایهترین محصول این دوره و مشتمل بر همه افكار و نظريههاى جديد و مكاشفات عرفانى ملا صدرا و اساس ديگر نوشتههاى اوست. | ||
خط ۷۳: | خط ۸۹: | ||
== مكتب فلسفى صدرا == | == مكتب فلسفى صدرا == | ||
به نظر | به نظر صدر المتألهين، دانش از دو راه به دست مىآيد: | ||
#گفتوگو و فراگيرى و آموزش كه بر پایه قياسها و مقدمات منطقى، استوار است؛ | #گفتوگو و فراگيرى و آموزش كه بر پایه قياسها و مقدمات منطقى، استوار است؛ | ||
#علم لدنى كه از راه الهام و كشف و حدس به دست مىآيد. | #علم لدنى كه از راه الهام و كشف و حدس به دست مىآيد. | ||
علم لدنى، تنها با | علم لدنى، تنها با پاک گرداندن نفس از شهوتها و لذتها و رهايى از آلودگيها و ناپاکيهاى دنيا به دست میآيد. اینها باعث میشود که زنگارها از دل زدوده گردد و حقايق اشيا، در آن انعكاس یابد؛ چه، نفس آدمى، آنگاه كه دارای سرشت و طبيعت ثانوى شود، با عقل فعال متحد مىگردد. | ||
از دیدگاه صدرا، علم لدنی، قویتر و محکمتر از دیگر علوم است و دسترسی به آن محال نیست؛ چرا که انبيا و اوصيا و اوليا و عرفا به آن دست یافتهاند. صدرا، گرچه، علم شهودی و لدنی را بسیار ستایش میکند و بسنده کردن به مباحث برهانی را فراوان نکوهش مینماید، بااینهمه، معتقد است که انسان به هر دو علم نیازمند است و باید برهان و عرفان را با هم جمع نماید؛ چنانكه خود وی، جمع نموده و تنها كسى است كه در این جمع، موفق بوده و به درجهاى رسيده كه هيچيك از فلاسفه و عرفای اسلامى به آن نرسيده است؛ چنانکه خود در جاهای متعدد به این معنا تصریح و تأکید کرده است. | از دیدگاه صدرا، علم لدنی، قویتر و محکمتر از دیگر علوم است و دسترسی به آن محال نیست؛ چرا که انبيا و اوصيا و اوليا و عرفا به آن دست یافتهاند. صدرا، گرچه، علم شهودی و لدنی را بسیار ستایش میکند و بسنده کردن به مباحث برهانی را فراوان نکوهش مینماید، بااینهمه، معتقد است که انسان به هر دو علم نیازمند است و باید برهان و عرفان را با هم جمع نماید؛ چنانكه خود وی، جمع نموده و تنها كسى است كه در این جمع، موفق بوده و به درجهاى رسيده كه هيچيك از فلاسفه و عرفای اسلامى به آن نرسيده است؛ چنانکه خود در جاهای متعدد به این معنا تصریح و تأکید کرده است. | ||
ملا صدرا پيوسته از كسانى كه يكى از دو شيوه را به كار مىبرند، بدگويى | ملا صدرا پيوسته از كسانى كه يكى از دو شيوه را به كار مىبرند، بدگويى میكند مانند سخنى چنانكه در «مفاتيح الغيب»، ص 3 و در «اسفار»، ج 1، ص 4، مینویسد: «به سخنان بيهوده صوفيه مشغول نباش و به گفتههاى فيلسوفنمايان اعتماد مكن» و در مقدمه «تفسير سوره فاتحه الكتاب»، از گروه نخست، به بدعتگذار گمراهكننده و از گروه دوم، به تعطيلگران گمراه تعبير كرد است؛ بنابراین، فلسفهای كه او ديگران را به آن فرامىخواند و بر آن پافشارى مىكند، عبارت است از جمع ميان روش مشائيان و اشراقيان و ايجاد وفاق ميان اين دو شيوه. | ||
با تأمل در آثار صدرالمتألهين، به این حقیقت میرسیم که وی شرع و عقل را نه مخالف با یکدیگر که مؤالف با همدیگر، نه در برابر هم که در بر هم میداند و هر دو را روشنگر یک حقیقت میخواند؛ بهگونهای که میتوان آثار دینی او را شرح فلسفه وی با زبان شریعت، یا بگو شرح برهان با زبان قرآن دانست و آثار فلسفی او را تفسیر شریعت با زبان فلسفه، یا بگو تفسیر قرآن با زبان برهان خواند. حال اگر این ویژگی (تطابق قرآن و برهان) را به ویژگی پیشین (جمع میان عرفان و برهان) ضمیمه کنیم، به این نتیجه بدیهی میرسیم که صدر المتألهین، بنای عظیم حکمت متعالیه را در مثلثی که یک ضلع آن، قرآن، یک ضلع آن، عرفان و ضلع دیگرش برهان است، طراحی و مهندسی نموده است. بالاتر از این، باید گفت: تثلیث (که یک حقیقت در عین یکی بودن، سهتاست)، گرچه در جهان تکوین و در زمینه اعتقاد به آفریننده هستی، عقیدهای است مردود و شرکآمیز، ولی در عالم تبیین و در محدوده ابراز حقیقت، واقعیتی است مشهود و بسیار عزیز که در مکتب فلسفی ملا صدرا تجلی یافته است. | با تأمل در آثار صدرالمتألهين، به این حقیقت میرسیم که وی شرع و عقل را نه مخالف با یکدیگر که مؤالف با همدیگر، نه در برابر هم که در بر هم میداند و هر دو را روشنگر یک حقیقت میخواند؛ بهگونهای که میتوان آثار دینی او را شرح فلسفه وی با زبان شریعت، یا بگو شرح برهان با زبان قرآن دانست و آثار فلسفی او را تفسیر شریعت با زبان فلسفه، یا بگو تفسیر قرآن با زبان برهان خواند. حال اگر این ویژگی (تطابق قرآن و برهان) را به ویژگی پیشین (جمع میان عرفان و برهان) ضمیمه کنیم، به این نتیجه بدیهی میرسیم که صدر المتألهین، بنای عظیم حکمت متعالیه را در مثلثی که یک ضلع آن، قرآن، یک ضلع آن، عرفان و ضلع دیگرش برهان است، طراحی و مهندسی نموده است. بالاتر از این، باید گفت: تثلیث (که یک حقیقت در عین یکی بودن، سهتاست)، گرچه در جهان تکوین و در زمینه اعتقاد به آفریننده هستی، عقیدهای است مردود و شرکآمیز، ولی در عالم تبیین و در محدوده ابراز حقیقت، واقعیتی است مشهود و بسیار عزیز که در مکتب فلسفی ملا صدرا تجلی یافته است. | ||
خط ۸۸: | خط ۱۰۴: | ||
== جایگاه علمی ملا صدرا == | == جایگاه علمی ملا صدرا == | ||
برای پی بردن به مقام علمی وی، به گفتار استاد محمدرضا مظفر، گوش فرادهید: «سخن گفتن از صدرالدين، محمد بن ابراهيم قوامى، | برای پی بردن به مقام علمی وی، به گفتار استاد محمدرضا مظفر، گوش فرادهید: «سخن گفتن از صدرالدين، محمد بن ابراهيم قوامى، نویسنده كتاب اسفار كه در بين مردم به ملا صدرا و در ميان شاگردان مكتبش به صدر المتألهين مشهور است، برایم بسى لذتبخش است. من از زمره كسانى هستم كه از عقل و خرد، روح بلند، نيروى مقاومت، آزادانديشى، بيان نيكو، كمال و پختگى انديشهها و صراحت در ابراز عقايد و افكار اين مرد بزرگ، با وجود تكفير و آن همه آزار كه در حق وى رفته است، شگفتزدهام. ويژگىهايى كه برشمردم، پيش از آنكه از تاريخ زندگى او درك كنم، از نوشتهها و كتابهايش احساس نمودهام. | ||
صدر المتألهين، از زمره فيلسوفان بزرگ متألهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصه وجود مىنهد. در سه سده گذشته، وى، بزرگترين فيلسوف اسلامى است كه در فلسفه يونانى و اسلامى سرآمد و بنيانگذار مكتبى فلسفى بوده است. فراگيرى و پژوهش فلسفى ما همواره بر آثار او مبتنى بوده، بهخصوص اسفار كه از مهمترين كتابهاى فلسفى قديم و جديد به شمار مىآيد و بنيان ديگر آثار او، بر آن نهاده شده است. افتخار فلاسفه پس از او در اين است كه در آثارشان از نوشتههاى او بهره بگيرند و خود را شاگرد مكتب او برشمارند؛ چنانكه حتى فلاسفه بزرگ نيز به اين اتصال و ارتباط خود با [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] افتخار مىكنند. از استاد بزرگ خود، محمدحسين اصفهانى، شنيدم كه مىگفت: اگر بدانم كسى رموز اسفار را مىفهمد، براى شاگردى به نزد او خواهم رفت؛ هرچند، در دوردستترين نقطه جهان باشد. | |||
گويى افتخار استاد چنين است كه فقط او به درجه فهم رموز اسفار رسيده يا به پايهاى از معرفت دست يافته است كه عجز خود را از رسيدن به كنه مقاصد عالى آن درك كرده است. | گويى افتخار استاد چنين است كه فقط او به درجه فهم رموز اسفار رسيده يا به پايهاى از معرفت دست يافته است كه عجز خود را از رسيدن به كنه مقاصد عالى آن درك كرده است. | ||
همچنين بر اين باورم كه | همچنين بر اين باورم كه صدر المتألهين، يكى از بزرگان فلسفه اسلامى است. او و [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابى]] و ابن سينا و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصيرالدين طوسى]]، همگى از بزرگان فلسفه اسلامى به شمار مىآيند. بنيان فلسفه اسلامى، بر آراى آنها نهاده شده و صدر المتألهين كه آخرين فيلسوف بزرگ اسلامى محسوب مىگردد، آثار و آراى ديگران را تفسير نموده و بزرگترين فيلسوف اسلامى است؛ گرچه در عرفان و مكاشفه نيز سرآمد است». | ||
== معروفترین اساتید صدرا == | |||
#شیخ بهاءالدین جبل عاملی؛ | |||
#[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|محمدباقر میرداماد]]. | |||
== معروفترین شاگردان صدرا == | |||
#[[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|ملا محسن فیض کاشانی]]؛ | |||
#[[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|ملا عبدالرزاق لاهیجی]]. | |||
== وفات == | == وفات == | ||
صدر المتألهین | صدر المتألهین بارها با پای پياده به زیارت بیتالله شتافت، ولی در آغاز یا پایان هفتمین سفر، در سال 1050ق، در سن 70 سالگی، در شهر بصره، رنجور گشت و به شوق طوف در فضای عالم قدس، تختهبند تن را فکند و غبار بدن را از چهره جان زدود و پاک و آزاد به دیار همیشهپایدار یار شتافت. | ||
به قولی، پیکر او را به شهر نجف بردند و در طرف چپ صحن حرم [[امام على(ع)]]، به خاک سپردند. | به قولی، پیکر او را به شهر نجف بردند و در طرف چپ صحن حرم [[امام على(ع)]]، به خاک سپردند. | ||
== | == آثار == | ||
آثار صدرا را بالغ بر پنجاه دانستهاند که برخی از آنها عبارتند از: | |||
{{ستون-شروع|3}} | |||
#الاسفار الاربعه یا الحكمه المتعاليه فى الاسفار العقليه؛ | #الاسفار الاربعه یا الحكمه المتعاليه فى الاسفار العقليه؛ | ||
#المبدأ و المعاد؛ | #المبدأ و المعاد؛ | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۴۶: | ||
#رساله القضاء و القدر؛ | #رساله القضاء و القدر؛ | ||
#رساله الواردات القلبيه؛ | #رساله الواردات القلبيه؛ | ||
#رساله | #رساله اکسیر العارفين؛ | ||
#رساله حشر العوالم؛ | #رساله حشر العوالم؛ | ||
#رساله خلق الاعمال؛ | #رساله خلق الاعمال؛ | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۶۸: | ||
#زاد المسافر (زاد السالک)؛ | #زاد المسافر (زاد السالک)؛ | ||
#رساله فی إصاله جعل الوجود؛ | #رساله فی إصاله جعل الوجود؛ | ||
# | #التنقيح في المنطق (اللمعات الإشراقیه فی الفنون المنطقیه)؛ | ||
#الخلسه؛ | #الخلسه؛ | ||
#دیباجه عرش التقدیس؛ | #دیباجه عرش التقدیس؛ | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۷۷: | ||
#شرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام»؛ | #شرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام»؛ | ||
#الحرکه الجوهریه؛ | #الحرکه الجوهریه؛ | ||
#دیوان شعر (جمعآوری ملا محسن فیض). | #دیوان شعر (جمعآوری ملا محسن فیض). | ||
{{پایان}} | |||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]] | [[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]] | ||
خط ۱۸۱: | خط ۲۰۲: | ||
[[المبدا و المعاد (صدر المتالهین)]] | [[المبدا و المعاد (صدر المتالهین)]] | ||
[[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)|أسرار | [[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)|أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)]] | ||
[[رساله سه اصل]] | [[رساله سه اصل]] | ||
خط ۱۹۱: | خط ۲۱۲: | ||
[[مجموعه رسائل فلسفی صدر المتألهین]] | [[مجموعه رسائل فلسفی صدر المتألهین]] | ||
[[المظاهر | [[المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية في أسرار العلوم الكمالیة]] | ||
[[المظاهر الإلهية]] | |||
[[کسر أصنام الجاهلیة]] | [[کسر أصنام الجاهلیة]] | ||
خط ۱۹۹: | خط ۲۲۲: | ||
[[سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسیة - اجوبة المسائل]] | [[سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسیة - اجوبة المسائل]] | ||
[[رسالة | [[رسالة في الحدوث]] | ||
[[شرح بر زاد المسافر صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی]] | [[شرح بر زاد المسافر صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی]] | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۴۸: | ||
[[اسرار الآیات]] | [[اسرار الآیات]] | ||
[[المظاهر | [[المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية]] | ||
[[الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه (ارشاد)]] | [[الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه (ارشاد)]] | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۵۴: | ||
[[مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا)]] | [[مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا)]] | ||
[[ترجمه و تفسیر الشواهد | [[ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیة]] | ||
[[أسرار | [[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)]] | ||
[[شرح و تعلیقه صدر المتالهین بر الهیات شفا]] | [[شرح و تعلیقه صدر المتالهین بر الهیات شفا]] | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۷۰: | ||
[[الواردات القلبیة فی معرفة الربوبیة]] | [[الواردات القلبیة فی معرفة الربوبیة]] | ||
[[ | [[التنقيح في المنطق]] | ||
[[الشفاء (الالهیات) و تعلیقات صدر المتألهین علیها]] | [[الشفاء (الالهیات) و تعلیقات صدر المتألهین علیها]] | ||
خط ۲۸۳: | خط ۳۰۶: | ||
[[رسالة الأصول الثلاثة، رؤوس الشيطان في علاقة الفقيه بالسلطان]] | [[رسالة الأصول الثلاثة، رؤوس الشيطان في علاقة الفقيه بالسلطان]] | ||
[[العرشية]] | [[عرشية (الحكمة العرشية)]] | ||
[[المبدأ و المعاد]] | [[المبدأ و المعاد]] | ||
خط ۳۰۸: | خط ۳۳۱: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
ویرایش