حدیث قافله‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اين‌جانب' به 'اينجانب'
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش')
جز (جایگزینی متن - 'اين‌جانب' به 'اينجانب')
خط ۶۵: خط ۶۵:
اين سفرنامه داراى اطلاعات جغرافيايى و مردم‌شناسى شهرها و روستاها و مناطقى است كه مؤلف از آن‌ها عبور كرده و يا چند روزى در آن سكونت داشته است. رفتار نامناسب حمله‌داران با حاجيان، حملات پى‌درپى دزدان و حراميان در ميان راه و غارت اموال زائران، بى‌آبى و يا كم‌آبى مناطق و شهرها و روستاهاى بين راه، راه‌هاى سخت و دشوار، شن‌زارها و سنگلاخ‌ها، درگيرى‌هاى مسلحانه با اشرار و قبايل در طول مسير رفت‌وبرگشت، فقر و محروميت مادى و فرهنگى مردم و از جمله بدگويى و فحاشى به يكديگر، رقص زنان در قبال دريافت پول اندك، آن هم براى حاجى‌ها، گرانى ارزاق عمومى در بسيارى نقاط، بدرفتارى با شيعيان و عجم‌ها در مدينه و انجام زيارت در قبال پرداخت وجه، روحيه تملق‌گويى و چاپلوسى درباريان در قبال حاكمان وقت، استفاده از روش‌هاى فريب‌كارانه براى فرار از پرداخت وجه به حمله‌داران، رياكارى و چشم و هم‌چشمى‌ها و... نكات خواندنى اين سفرنامه است <ref>همان، ص12-13</ref>.
اين سفرنامه داراى اطلاعات جغرافيايى و مردم‌شناسى شهرها و روستاها و مناطقى است كه مؤلف از آن‌ها عبور كرده و يا چند روزى در آن سكونت داشته است. رفتار نامناسب حمله‌داران با حاجيان، حملات پى‌درپى دزدان و حراميان در ميان راه و غارت اموال زائران، بى‌آبى و يا كم‌آبى مناطق و شهرها و روستاهاى بين راه، راه‌هاى سخت و دشوار، شن‌زارها و سنگلاخ‌ها، درگيرى‌هاى مسلحانه با اشرار و قبايل در طول مسير رفت‌وبرگشت، فقر و محروميت مادى و فرهنگى مردم و از جمله بدگويى و فحاشى به يكديگر، رقص زنان در قبال دريافت پول اندك، آن هم براى حاجى‌ها، گرانى ارزاق عمومى در بسيارى نقاط، بدرفتارى با شيعيان و عجم‌ها در مدينه و انجام زيارت در قبال پرداخت وجه، روحيه تملق‌گويى و چاپلوسى درباريان در قبال حاكمان وقت، استفاده از روش‌هاى فريب‌كارانه براى فرار از پرداخت وجه به حمله‌داران، رياكارى و چشم و هم‌چشمى‌ها و... نكات خواندنى اين سفرنامه است <ref>همان، ص12-13</ref>.


متأسفانه نويسنده در نگارش ضعيف بوده و سفرنامه وى مملو از غلطهاى نوشتارى است كه در نتيجه براى تصحيح و تنظيم آن با سختى‌ها و دشوارى‌هاى فراوان روبه‌رو گشتم و على‌رغم تلاش اين‌جانب و زحمات آقاى برزگر، كه تايپ اين سفرنامه را به عهده داشتند، متأسفانه باز برخى از كلمات، نامفهوم باقى ماند كه در پاورقى به آن اشاره شده است. در پاره‌اى موارد نيز تاريخ روزها و يا اسامى برخى شهرها و بركه‌هاى ميان راه را نادرست ذكر كرده كه بسيارى از آنها در متن و برخى نيز در پاورقى اصلاح گرديد و از آنجا كه متن سفرنامه از نظر ادبيات نگارشى قوى نيست، لذا بيش از اين ضرورتى براى روشن شدن دقيق كلمات در تمامى موارد احساس نكرده و به همين مقدار كه محتوا گويا و قابل استفاده گردد اكتفا نمودم <ref>همان، ص13</ref>.
متأسفانه نويسنده در نگارش ضعيف بوده و سفرنامه وى مملو از غلطهاى نوشتارى است كه در نتيجه براى تصحيح و تنظيم آن با سختى‌ها و دشوارى‌هاى فراوان روبه‌رو گشتم و على‌رغم تلاش اينجانب و زحمات آقاى برزگر، كه تايپ اين سفرنامه را به عهده داشتند، متأسفانه باز برخى از كلمات، نامفهوم باقى ماند كه در پاورقى به آن اشاره شده است. در پاره‌اى موارد نيز تاريخ روزها و يا اسامى برخى شهرها و بركه‌هاى ميان راه را نادرست ذكر كرده كه بسيارى از آنها در متن و برخى نيز در پاورقى اصلاح گرديد و از آنجا كه متن سفرنامه از نظر ادبيات نگارشى قوى نيست، لذا بيش از اين ضرورتى براى روشن شدن دقيق كلمات در تمامى موارد احساس نكرده و به همين مقدار كه محتوا گويا و قابل استفاده گردد اكتفا نمودم <ref>همان، ص13</ref>.


سفرنامه دوم، نسبت به سفرنامه پيشين، هم از نظر متن و هم از نظر محتوا، قوى‌تر و غنى‌تر است و نويسنده كه از درباريان و عناصر مورد توجه ناصرالدين شاه بوده، انديشه‌هاى خوب و مترقيانه‌اى داشته و نسبت به وضعيت اقتصادى و فرهنگى آن زمان حساس و دلسوز بوده است؛ به‌عنوان نمونه در رابطه با صنعت فرش ايران و مشكلاتى كه در زمينه عدم مرغوبيت و كاسته‌شدن از كيفيت آن پيش آمده، مى‌نويسد: «افسوس كه غالب الوان معدنى، فرنگى شده و غير ثابت... كاش غدغن سختى از جانب اولياى دولت مى‌شد كه رنگ‌هاى جوهر فرنگى را ابداً در صنايع ايران استعمال نكنند...» <ref>همان، ص14</ref>.
سفرنامه دوم، نسبت به سفرنامه پيشين، هم از نظر متن و هم از نظر محتوا، قوى‌تر و غنى‌تر است و نويسنده كه از درباريان و عناصر مورد توجه ناصرالدين شاه بوده، انديشه‌هاى خوب و مترقيانه‌اى داشته و نسبت به وضعيت اقتصادى و فرهنگى آن زمان حساس و دلسوز بوده است؛ به‌عنوان نمونه در رابطه با صنعت فرش ايران و مشكلاتى كه در زمينه عدم مرغوبيت و كاسته‌شدن از كيفيت آن پيش آمده، مى‌نويسد: «افسوس كه غالب الوان معدنى، فرنگى شده و غير ثابت... كاش غدغن سختى از جانب اولياى دولت مى‌شد كه رنگ‌هاى جوهر فرنگى را ابداً در صنايع ايران استعمال نكنند...» <ref>همان، ص14</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش