۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شمس الدین' به 'شمسالدین') |
|||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
{{شعر}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|''امشب ز غمت ميان خون خواهم خفت''|2=''وز بستر عافيت برون خواهم خفت''}} | {{ب|''امشب ز غمت ميان خون خواهم خفت''|2=''وز بستر عافيت برون خواهم خفت''}} | ||
{{ب|''باور نكنى خيال خود را بفرست''|2=''تا درنگرد كه بى تو چون خواهم خفت''}} | {{ب|''باور نكنى خيال خود را بفرست''|2=''تا درنگرد كه بى تو چون خواهم خفت''}} | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
{{شعر}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|''هر دوست كه دم زد از وفا دشمن شد''|2=''هر پاكروى كه بود تردامن شد''}} | {{ب|''هر دوست كه دم زد از وفا دشمن شد''|2=''هر پاكروى كه بود تردامن شد''}} | ||
{{ب|''گويند شب آبستن غيب است عجب''|2=''چون مرد نديد از كه آبستن شد''}} | {{ب|''گويند شب آبستن غيب است عجب''|2=''چون مرد نديد از كه آبستن شد''}} | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
واژههاى كليدى در اشعار حافظ: در ديوان حافظ كلمات و معانى دشوار فراوانى يافت مىشود كه هر يك نقش اساسى و عمدهاى را در بيان و انتقال پيامها و انديشههاى عميق برعهده دارد؛ بهعنوان نقطه شروع براى آشكار شدن و درك اين مفاهيم، ابتدا بايد با سير ورود تدريجى آنها در ادبيات عرفانى كه از سده ششم و با آثار سنايى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و ديگران آغاز گرديده، آشنا شد. از جمله مهمترين آنها مىتوان به واژهگانى چون «رند» و «صوفى» و «مى» اشاره كرد: | واژههاى كليدى در اشعار حافظ: در ديوان حافظ كلمات و معانى دشوار فراوانى يافت مىشود كه هر يك نقش اساسى و عمدهاى را در بيان و انتقال پيامها و انديشههاى عميق برعهده دارد؛ بهعنوان نقطه شروع براى آشكار شدن و درك اين مفاهيم، ابتدا بايد با سير ورود تدريجى آنها در ادبيات عرفانى كه از سده ششم و با آثار سنايى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و ديگران آغاز گرديده، آشنا شد. از جمله مهمترين آنها مىتوان به واژهگانى چون «رند» و «صوفى» و «مى» اشاره كرد: | ||
{{شعر}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|''خدا را كم نشين با خرقهپوشان''|2=''رخ از رندان بىسامان مپوشان''}} | {{ب|''خدا را كم نشين با خرقهپوشان''|2=''رخ از رندان بىسامان مپوشان''}} | ||
{{ب|''در اين خرقه بسى آلودگى هست''|2=''خوشا وقت قباى مىفروشان''}} | {{ب|''در اين خرقه بسى آلودگى هست''|2=''خوشا وقت قباى مىفروشان''}} |
ویرایش