۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدر الدین' به 'صدرالدین') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''ابوالحسن، على بن ابىطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى بن كلاب'''، نخستين امام از ائمه اثنیعشر، دومين معصوم از چهارده معصوم(ع) و از ديدگاه اهلسنت خليفه چهارم از خلفاى راشدين است. آن حضرت دومين شخص عالم اسلام -پس از رسول اكرم(ص)- و وصى و ولى مطلق هستند و اعتقاد به امامت و وصايت و ولايت آن حضرت و يازده فرزند بزرگوارش يكى از اصول مذهب اماميه است. اما عدهاى از پيروان و معتقدان آن حضرت به ملاحظه كثرت فضايل و كرامات ايشان از جاده اعتدال منحرف شده و اعتقاداتى فوق اعتقادات شيعه اماميه درباره ايشان پيدا كردهاند. اين عده به غلات يعنى غلوكنندگان معروف شدهاند و هم در نظر اهل سنت و هم در نظر شيعه از جاده هدايت به دور افتادهاند و از اهل بدعت و ضلال محسوب مىگردند. | '''ابوالحسن، على بن ابىطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى بن كلاب'''، نخستين امام از ائمه اثنیعشر، دومين معصوم از چهارده معصوم(ع) و از ديدگاه اهلسنت خليفه چهارم از خلفاى راشدين است. آن حضرت دومين شخص عالم اسلام -پس از رسول اكرم(ص)- و وصى و ولى مطلق هستند و اعتقاد به امامت و وصايت و ولايت آن حضرت و يازده فرزند بزرگوارش يكى از اصول مذهب اماميه است. اما عدهاى از پيروان و معتقدان آن حضرت به ملاحظه كثرت فضايل و كرامات ايشان از جاده اعتدال منحرف شده و اعتقاداتى فوق اعتقادات شيعه اماميه درباره ايشان پيدا كردهاند. اين عده به غلات يعنى غلوكنندگان معروف شدهاند و هم در نظر اهل سنت و هم در نظر شيعه از جاده هدايت به دور افتادهاند و از اهل بدعت و ضلال محسوب مىگردند. | ||
[[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] به جز كنيه ابوالحسن به ابوتراب نيز معروف بود و اين كنيه را حضرت رسول(ص) به او داده بود و آن هنگامى بود كه او را بر روى | [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] به جز كنيه ابوالحسن به ابوتراب نيز معروف بود و اين كنيه را حضرت رسول(ص) به او داده بود و آن هنگامى بود كه او را بر روى خاک خوابيده ديده بود و او را بيدار كرده و گرد و خاک از پشت او برافشانده و فرموده بود تو ابوتراب هستى. آن حضرت اين كنيه را چون از جانب رسول اكرم(ص) به او داده شده بود بسيار دوست مىداشت و آن را بر كنيهها و القاب ديگر ترجيح مىداد. اما بنىاميه و دشمنان حضرت در اين كنيه نوعى تحقير و توهين مىديدند و به كسان خود دستور داده بودند كه آن را همچون دشنام و ناسزايى درباره او بكار برند. زياد بن ابيه و پسرش عبيداللّه بن زياد و حجاج بن يوسف ثقفى اين كنيه را درباره او بسيار بكار مىبردند. | ||
== نسب== | == نسب== | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
پس از رحلت حضرت رسول(ص) پيش از آنكه آن حضرت به | پس از رحلت حضرت رسول(ص) پيش از آنكه آن حضرت به خاک سپرده شود، بزرگان قريش و انصار در مدينه گرد آمدند و پس از مشاجره لفظى كوتاهى، با ابوبكر بيعت كردند. | ||
در اين موضوع ميان اهل سنت و شيعه سخن بسيار گفته شده است. اما دو امر در اينجا قطعى است: يكى آنكه با ابوبكر بيعت كردند و او به جانشينى پيغمبر اسلام(ص) برگزيده شد و ديگر آنكه شيعه از همان آغاز اين بيعت را درست ندانسته و جانشينى بلافصل حضرت رسول(ص) را حق [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مىدانند. پس نزاع ميان شيعه و سنى در واقعيت تاريخى كه خلافت ابوبكر پس از حضرت رسول باشد نيست، نزاع در مسأله تعيين حق است كه در اينجا يك مسأله اعتقادى دينى است. | در اين موضوع ميان اهل سنت و شيعه سخن بسيار گفته شده است. اما دو امر در اينجا قطعى است: يكى آنكه با ابوبكر بيعت كردند و او به جانشينى پيغمبر اسلام(ص) برگزيده شد و ديگر آنكه شيعه از همان آغاز اين بيعت را درست ندانسته و جانشينى بلافصل حضرت رسول(ص) را حق [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مىدانند. پس نزاع ميان شيعه و سنى در واقعيت تاريخى كه خلافت ابوبكر پس از حضرت رسول باشد نيست، نزاع در مسأله تعيين حق است كه در اينجا يك مسأله اعتقادى دينى است. |
ویرایش