دواداری، ابوبکر بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک'
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '')
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک')
خط ۳۶: خط ۳۶:
«ابن دوادارى، يا ابن دواةدارى، ابوبكر بن عبدالله بن آيبك دوادارى» فرزند جمال‌الدين عبدالله از بزرگان دستگاه امير سيف‌الدين بَلَبان (بُلبان) رومى و جدّش عزالدين آيبك استاددار معظَّمى (د 646ق/ 1248م) فرمانرواى شهرك صرخد (واقع در حوران) بود. جمال‌الدين عبدالله پدر ابن‌دوادارى در محله باطليه قاهره اقامت داشت و فرزندش ابوبكر در همين محله زاده شد و پرورش يافت.
«ابن دوادارى، يا ابن دواةدارى، ابوبكر بن عبدالله بن آيبك دوادارى» فرزند جمال‌الدين عبدالله از بزرگان دستگاه امير سيف‌الدين بَلَبان (بُلبان) رومى و جدّش عزالدين آيبك استاددار معظَّمى (د 646ق/ 1248م) فرمانرواى شهرك صرخد (واقع در حوران) بود. جمال‌الدين عبدالله پدر ابن‌دوادارى در محله باطليه قاهره اقامت داشت و فرزندش ابوبكر در همين محله زاده شد و پرورش يافت.


جمال‌الدين‌از 699ق1300/م تا 710ق1310/م حكومت ايالت عُريان را بر عهده داشت. پس از كناره‌گيرى از اين سمت، سلطان او را ميان ماندن در قاهره يا رفتن به شام مخيّر ساخت و او شام را برگزيد و همراه فرزندش ابوبكر بدانجا رفت. جمال‌الدين در دمشق به سمت مهماندارى منصوب گشت و سپس شغل بازرسى ديوانها (مُشدّالدّواوين) نيز به او داده شد. وى به اين كار علاقه‌اى نداشت و در فرصتى كه به دست آورد، آن را رها كرد، اما تا سال713ق1313/م كه درگذشت، در سمت مهماندارى باقى ماند. سرانجام در مأموريتى كه به وادى زرقاء اردن رفته بود، از اسب فرو افتاد و مرد. پيكرش را به اذرعات در حوران بردند و در كنار گور پدر و مادرش به خاك سپردند.
جمال‌الدين‌از 699ق1300/م تا 710ق1310/م حكومت ايالت عُريان را بر عهده داشت. پس از كناره‌گيرى از اين سمت، سلطان او را ميان ماندن در قاهره يا رفتن به شام مخيّر ساخت و او شام را برگزيد و همراه فرزندش ابوبكر بدانجا رفت. جمال‌الدين در دمشق به سمت مهماندارى منصوب گشت و سپس شغل بازرسى ديوانها (مُشدّالدّواوين) نيز به او داده شد. وى به اين كار علاقه‌اى نداشت و در فرصتى كه به دست آورد، آن را رها كرد، اما تا سال713ق1313/م كه درگذشت، در سمت مهماندارى باقى ماند. سرانجام در مأموريتى كه به وادى زرقاء اردن رفته بود، از اسب فرو افتاد و مرد. پيكرش را به اذرعات در حوران بردند و در كنار گور پدر و مادرش به خاک سپردند.


از زندگانى ابوبكر بن عبدالله بن دوادارى جز آنچه او خود در جاى‌جاى كتابهايش آورده، اطلاع مهمى در دست نيست. احتمالاً در دهه‌هاى آخر سده 7ق13/م زاده شده است. او خود گفته است كه در محله باطليه قاهره متولد شده و سالهاى كودكى و جوانى را در آنجا گذرانده، آنگاه همراه پدرش به دمشق رفته و تا زمانى كه پدرش در قيد حيات بوده، در همان شهر مى‌زيسته است. گر چه نمى‌دانيم كه آيا بعدها به قاهره بازگشته يا نه، ولى به احتمال قوى با ناصرالدين محمد بن منصور قلاوون از مماليك بحرى مصر ارتباط داشته، زيرا در مقدمه كنزالدرر با لحن ستايش‌آميزى از اين سلطان سخن رانده و كتاب تاريخ خود را به نام او ناميده است.
از زندگانى ابوبكر بن عبدالله بن دوادارى جز آنچه او خود در جاى‌جاى كتابهايش آورده، اطلاع مهمى در دست نيست. احتمالاً در دهه‌هاى آخر سده 7ق13/م زاده شده است. او خود گفته است كه در محله باطليه قاهره متولد شده و سالهاى كودكى و جوانى را در آنجا گذرانده، آنگاه همراه پدرش به دمشق رفته و تا زمانى كه پدرش در قيد حيات بوده، در همان شهر مى‌زيسته است. گر چه نمى‌دانيم كه آيا بعدها به قاهره بازگشته يا نه، ولى به احتمال قوى با ناصرالدين محمد بن منصور قلاوون از مماليك بحرى مصر ارتباط داشته، زيرا در مقدمه كنزالدرر با لحن ستايش‌آميزى از اين سلطان سخن رانده و كتاب تاريخ خود را به نام او ناميده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش