اخلاق و مذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مهٔ ۲۰۱۸
لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'محمد تقی' به 'محمدتقی')
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR19988J1.jpg|بندانگشتی|اخلاق و مذهب]]
[[پرونده:NUR19988J1.jpg|بندانگشتی|اخلاق و مذهب]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|اخلاق و مذهب
! نام کتاب!! data-type="bookName" |اخلاق و مذهب
|-
|-
|نام‌های دیگر کتاب  
|نام‌های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|
| data-type="otherBookNames" |
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[جعفری تبریزی، محمدتقی]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[جعفری تبریزی، محمدتقی]] (نويسنده)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|فارسی
| data-type="language" |فارسی
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏BJ‎‏ ‎‏47‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏7‎‏الف‎‏3
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏‎‏BJ‎‏ ‎‏47‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏7‎‏الف‎‏3
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|دین و اخلاق
| data-type="subject" |دین و اخلاق
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|موسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفری
| data-type="publisher" |موسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفری
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|تهران - ایران
| data-type="publishPlace" |تهران - ایران
|-
|-
|سال نشر  
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1379 هـ.ش  
| data-type="publishYear" | 1379 هـ.ش  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE19988AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE19988AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>




== معرفى اجمالى==
'''اخلاق و مذهب''' اثر فارسى [[جعفری تبریزی، محمدتقی|علامه محمدتقى جعفرى]]، پيرامون بررسى رابطه ميان اخلاق و مذهب است.
 
 
«اخلاق و مذهب» اثر فارسى علامه محمدتقى جعفرى، پيرامون بررسى رابطه ميان اخلاق و مذهب است.


== ساختار==
== ساختار==
خط ۶۸: خط ۶۵:


در فصل سوم، اخلاق در زمان معاصر بررسى شده است. به نظر عده زيادى از مردم امروزى، ايده اخلاقى به كلى رو به سقوط رفته و كوشش براى ترويج اخلاق و روش‌هاى اخلاقى، به نتيجه قابل توجهى نخواهد رسيد. براى اثبات اين مدعا، عوامل متعددى مطرح شده از جمله اينكه:
در فصل سوم، اخلاق در زمان معاصر بررسى شده است. به نظر عده زيادى از مردم امروزى، ايده اخلاقى به كلى رو به سقوط رفته و كوشش براى ترويج اخلاق و روش‌هاى اخلاقى، به نتيجه قابل توجهى نخواهد رسيد. براى اثبات اين مدعا، عوامل متعددى مطرح شده از جمله اينكه:
 
# پيشرفت علوم روانى اثبات مى‌كند كه اخلاق، پندارى بيش نبوده و تمام كوشش‌هاى انسان مصروف اشباع غرايز طبيعى خود مى‌باشد.
1- پيشرفت علوم روانى اثبات مى‌كند كه اخلاق، پندارى بيش نبوده و تمام كوشش‌هاى انسان مصروف اشباع غرايز طبيعى خود مى‌باشد.
# پديده‌هاى اقتصادى و نقشى كه آن‌ها در رهبرى نفوس انسانى به عهده گرفته‌اند، از قبيل اجتماع در مؤسسات صنعتى و حالت رياضى گرفتن پديده‌هاى اقتصادى، مسائل اخلاقى را تحت‌الشعاع قرار داده است.
 
# تقويت نيروى عقلانى، شكست نهايى را بر روش‌هاى اخلاقى وارد آورده است.
2- پديده‌هاى اقتصادى و نقشى كه آن‌ها در رهبرى نفوس انسانى به عهده گرفته‌اند، از قبيل اجتماع در مؤسسات صنعتى و حالت رياضى گرفتن پديده‌هاى اقتصادى، مسائل اخلاقى را تحت‌الشعاع قرار داده است.
# اختلاط و آميزش اقوام و ملل گوناگون با يكديگر كه داراى ايده‌ها و نفسانيات و اخلاقيات مختلف مى‌باشند، باعث از بين رفتن روش اخلاقى مشترك خواهد بود.
 
3- تقويت نيروى عقلانى، شكست نهايى را بر روش‌هاى اخلاقى وارد آورده است.
 
4- اختلاط و آميزش اقوام و ملل گوناگون با يكديگر كه داراى ايده‌ها و نفسانيات و اخلاقيات مختلف مى‌باشند، باعث از بين رفتن روش اخلاقى مشترك خواهد بود.
 
با ملاحظه اين علل، متفكران درباره پديد اخلاق، نظريات مختلفى ابراز مى‌كنند. گروهى مى‌گويند: اين‌گونه سقوط اخلاقى، يك پديده انسانى جبرى است كه نمى‌توان از آن جلوگيرى به عمل آورد. همين گروه، به دو دسته تقسيم مى‌شوند:
با ملاحظه اين علل، متفكران درباره پديد اخلاق، نظريات مختلفى ابراز مى‌كنند. گروهى مى‌گويند: اين‌گونه سقوط اخلاقى، يك پديده انسانى جبرى است كه نمى‌توان از آن جلوگيرى به عمل آورد. همين گروه، به دو دسته تقسيم مى‌شوند:


خط ۸۴: خط ۷۶:


بنابراين مطالب، نويسنده معتقد است كه در بررسى اخلاق دوران معاصر، مسائل متعددى را بايستى منظور نمود. از جمله اين مسائل است:
بنابراين مطالب، نويسنده معتقد است كه در بررسى اخلاق دوران معاصر، مسائل متعددى را بايستى منظور نمود. از جمله اين مسائل است:
 
# آيا پيشرفت علوم روانى، توانسته است پديده‌اى به نام اخلاق را از روان‌هاى انسانى حذف كند؟
1- آيا پيشرفت علوم روانى، توانسته است پديده‌اى به نام اخلاق را از روان‌هاى انسانى حذف كند؟
# آيا دگرگون شدن اوضاع اجتماعى ما در دوران معاصر- مخصوصاً پديده‌هاى اقتصادى- مى‌تواند پديده اخلاق را بى‌ارزش نموده و سقوط آن را مانند يك اصل قلمداد نمايد؟
 
# آيا شكست اخلاق با پيشرفت فعاليت‌هاى عقلانى رابطه مستقيم دارد يا غير مستقيم؟
2- آيا دگرگون شدن اوضاع اجتماعى ما در دوران معاصر- مخصوصاً پديده‌هاى اقتصادى- مى‌تواند پديده اخلاق را بى‌ارزش نموده و سقوط آن را مانند يك اصل قلمداد نمايد؟
# آيا اختلاط اقوام و ملل مى‌تواند عامل اساسى براى از بين رفتن اخلاق بوده باشد؟
 
3- آيا شكست اخلاق با پيشرفت فعاليت‌هاى عقلانى رابطه مستقيم دارد يا غير مستقيم؟
 
4- آيا اختلاط اقوام و ملل مى‌تواند عامل اساسى براى از بين رفتن اخلاق بوده باشد؟
 
نويسنده براى بررسى اين سؤالات، ابتدا به دنبال ارائه تعريف صحيحى از اخلاق بوده و سپس بر اساس آن تعريف، سؤالات فوق را بررسى نموده است.
نويسنده براى بررسى اين سؤالات، ابتدا به دنبال ارائه تعريف صحيحى از اخلاق بوده و سپس بر اساس آن تعريف، سؤالات فوق را بررسى نموده است.


خط ۱۰۲: خط ۸۹:


نويسنده معتقد است در جملات اپيكور، دو مسأله مهم را بايد بررسى نمود:
نويسنده معتقد است در جملات اپيكور، دو مسأله مهم را بايد بررسى نمود:
 
# واقعيت فلسفه اپيكور، چنان نيست كه بعضى‌ها گمان كرده‌اند كه اين شخص به كلى منكر ماوراى لذايذ محسوسه جسمانى بوده، بلكه بالاتر از اين، منكر هرگونه حقيقت ماوراى محسوس مى‌باشد.
1- واقعيت فلسفه اپيكور، چنان نيست كه بعضى‌ها گمان كرده‌اند كه اين شخص به كلى منكر ماوراى لذايذ محسوسه جسمانى بوده، بلكه بالاتر از اين، منكر هرگونه حقيقت ماوراى محسوس مى‌باشد.
# وى به صراحت مى‌گويد: «يك فرضيه واقعى راجع به اميال، آن است كه بتواند اميال را معلول تندرستى جسم و آرامش روانى بداند».
 
2- وى به صراحت مى‌گويد: «يك فرضيه واقعى راجع به اميال، آن است كه بتواند اميال را معلول تندرستى جسم و آرامش روانى بداند».
 
ب) مكتب سعادت عمومى كه مى‌گويد: «آنچه كه براى روش انسانى سزاوار مى‌باشد، اين است كه انسان بايستى بزرگ‌ترين سعادت را براى انسان‌ها بخواهد و خود را در راه سعادت عمومى فانى بداند».
ب) مكتب سعادت عمومى كه مى‌گويد: «آنچه كه براى روش انسانى سزاوار مى‌باشد، اين است كه انسان بايستى بزرگ‌ترين سعادت را براى انسان‌ها بخواهد و خود را در راه سعادت عمومى فانى بداند».


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش