۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در فصل اول، وضعيت جهان اسلام در ابعاد متعدد مطرح گرديده است كه عبارتند از: موقعيت برتر جهان اسلام (كه در آن، به ثروت مسلمين، ثروت كشور ايران، كثرت منابع شرق، حفظ امنيت منطقه، مالكيت مخازن بزرگ، قدرت جهان اسلام، غناى مسلمين و موقعيت سوق الجيشى ايران، اشاره شده است)؛ بيدارى ملل اسلامى؛ سران حكومتها و دولتهاى جهان اسلام؛ وحدت جهان اسلام و نارسايىها و معضلات جهان اسلام. | در فصل اول، وضعيت جهان اسلام در ابعاد متعدد مطرح گرديده است كه عبارتند از: موقعيت برتر جهان اسلام (كه در آن، به ثروت مسلمين، ثروت كشور ايران، كثرت منابع شرق، حفظ امنيت منطقه، مالكيت مخازن بزرگ، قدرت جهان اسلام، غناى مسلمين و موقعيت سوق الجيشى ايران، اشاره شده است)؛ بيدارى ملل اسلامى؛ سران حكومتها و دولتهاى جهان اسلام؛ وحدت جهان اسلام و نارسايىها و معضلات جهان اسلام. | ||
امام(ره) اسلام واقعى را، عامل بيدارى دانسته و بر اين باور است كه بايد ملت اسلام را بيدار و آگاه ساخته و تباين اسلام پيامبر(ص) و اولياى او(ع) را از اسلام ساختگى امثال معاويه و حكومتهاى غاصب و جائر دولتهاى دستنشانده استعمار، به آنان رساند و به دنيا فهماند كه اين اسلامى كه دولتهاى دستنشانده از آن دم مىزنند، اسلام ساخته و پرداخته سلاطين اموى و عباسى مىباشد كه در برابر قرآن و آيين مقدس پيامبر(ص)، درست شده است<ref>ر. | امام(ره) اسلام واقعى را، عامل بيدارى دانسته و بر اين باور است كه بايد ملت اسلام را بيدار و آگاه ساخته و تباين اسلام پيامبر(ص) و اولياى او(ع) را از اسلام ساختگى امثال معاويه و حكومتهاى غاصب و جائر دولتهاى دستنشانده استعمار، به آنان رساند و به دنيا فهماند كه اين اسلامى كه دولتهاى دستنشانده از آن دم مىزنند، اسلام ساخته و پرداخته سلاطين اموى و عباسى مىباشد كه در برابر قرآن و آيين مقدس پيامبر(ص)، درست شده است<ref>ر.ک: متن كتاب، ص6</ref> | ||
امام در سخنان خود به اين نكته اشاره دارند كه تا وحدت كلمه نباشد، تا رؤساى اسلام، وحدت كلمه در خودشان ايجاد نكنند، تا فكرى براى بدبختىهاى ملتهاى اسلام و غربت اسلام و قرآن نكنند، نمىتوانند سيادت كنند. ايشان معتقدند اگر اسلام را آن طورى كه هست به دنيا معرفى كنند و آن طورى كه هست عمل بكنند، سيادت از آن مسلمانان خواهد بود<ref>ر. | امام در سخنان خود به اين نكته اشاره دارند كه تا وحدت كلمه نباشد، تا رؤساى اسلام، وحدت كلمه در خودشان ايجاد نكنند، تا فكرى براى بدبختىهاى ملتهاى اسلام و غربت اسلام و قرآن نكنند، نمىتوانند سيادت كنند. ايشان معتقدند اگر اسلام را آن طورى كه هست به دنيا معرفى كنند و آن طورى كه هست عمل بكنند، سيادت از آن مسلمانان خواهد بود<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> | ||
در فصل دوم، اصول كلى در روابط با كشورها بر مبناى روابط برادرانه، حسنه و مسالمتآميز ذكر شده است. در اين فصل، موضع انقلاب اسلامى در مورد مسئله اسرائيل و رابطه انقلاب با نهضتهاى اسلامى نيز بيان گرديده است. امام(ره) در اين رابطه مىفرمايند: «ما دست خود را بهسوى كشورهاى عربى كه به مبارزات خود عليهاسرائيل ادامه مىدهند، دراز كرده و هميشه پشتيبان آنان در مقابل اسرائيل بودهايم. اميد است ملتهاى عرب از مبارزات ملت ايران دفاع نمايند»<ref>همان، ص63</ref> | در فصل دوم، اصول كلى در روابط با كشورها بر مبناى روابط برادرانه، حسنه و مسالمتآميز ذكر شده است. در اين فصل، موضع انقلاب اسلامى در مورد مسئله اسرائيل و رابطه انقلاب با نهضتهاى اسلامى نيز بيان گرديده است. امام(ره) در اين رابطه مىفرمايند: «ما دست خود را بهسوى كشورهاى عربى كه به مبارزات خود عليهاسرائيل ادامه مىدهند، دراز كرده و هميشه پشتيبان آنان در مقابل اسرائيل بودهايم. اميد است ملتهاى عرب از مبارزات ملت ايران دفاع نمايند»<ref>همان، ص63</ref> | ||
پيرامون نهضتهاى اسلامى و شعلهور شدن آتش انقلاب مقدس در سرزمين فلسطين و پديد آمدن دستاوردهاى فراوان به رهبرى «فتح»، نظر ايشان درباره برادرانى كه در سنگرگاهها و سرزمينهاى اشغالشده پايدارى مىكنند، پرسيده شده و ايشان چنين پاسخ دادهاند كه: «نخستين و آخرين نظر نسبت به برادران پايدار و رزمنده ما اين است كه به شكل پيگير و خستگىناپذير به پيكار خويش ادامه دهند؛ چه، آنكه زندگى؛ يعنى عقيده و مبارزه در راه آن؛ «إنّ الحيوة عقيدة وَ جَهادٌ» و ترديدى نيست كه از نظر شيوه تفكر اسلامى، مرگ از زندگى ذلتبار بهتر است و در وضع كنونى براى ما جز ادامه پيكار با همه نيروها و امكاناتمان راهى وجود ندارد تا عزت و شرافت خود و آيندگان را در طول تاريخ باعظمت اسلامى به دست آوريم». ايشان در اين رابطه، به آيات زير، تمسك جستهاند: ''' «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ» '''<ref>انفال: 60</ref>؛ ''' «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» '''<ref>محمد: 7</ref>؛ ''' «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» ''' (آل عمران: 139)؛ ''' «وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ» '''<ref>نساء: 104</ref><ref>ر. | پيرامون نهضتهاى اسلامى و شعلهور شدن آتش انقلاب مقدس در سرزمين فلسطين و پديد آمدن دستاوردهاى فراوان به رهبرى «فتح»، نظر ايشان درباره برادرانى كه در سنگرگاهها و سرزمينهاى اشغالشده پايدارى مىكنند، پرسيده شده و ايشان چنين پاسخ دادهاند كه: «نخستين و آخرين نظر نسبت به برادران پايدار و رزمنده ما اين است كه به شكل پيگير و خستگىناپذير به پيكار خويش ادامه دهند؛ چه، آنكه زندگى؛ يعنى عقيده و مبارزه در راه آن؛ «إنّ الحيوة عقيدة وَ جَهادٌ» و ترديدى نيست كه از نظر شيوه تفكر اسلامى، مرگ از زندگى ذلتبار بهتر است و در وضع كنونى براى ما جز ادامه پيكار با همه نيروها و امكاناتمان راهى وجود ندارد تا عزت و شرافت خود و آيندگان را در طول تاريخ باعظمت اسلامى به دست آوريم». ايشان در اين رابطه، به آيات زير، تمسك جستهاند: ''' «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ» '''<ref>انفال: 60</ref>؛ ''' «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» '''<ref>محمد: 7</ref>؛ ''' «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» ''' (آل عمران: 139)؛ ''' «وَ لا تَهِنُوا فِي ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ» '''<ref>نساء: 104</ref><ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref> | ||
در فصل سوم و چهارم، به تشكلها و نهادهاى جهان اسلام از جمله حج، سازمان كنفرانس اسلامى، حوزههاى علميه و مجمع عمومى مسلمين و نيز مبانى انديشه اسلامى اشاره شده است. امام(ره) مبانى انديشه اسلامى را در ايدئولوژى آن، قرآن و علما و مراجع اسلامى، جستجو نموده است<ref>همان، ص109-155</ref> | در فصل سوم و چهارم، به تشكلها و نهادهاى جهان اسلام از جمله حج، سازمان كنفرانس اسلامى، حوزههاى علميه و مجمع عمومى مسلمين و نيز مبانى انديشه اسلامى اشاره شده است. امام(ره) مبانى انديشه اسلامى را در ايدئولوژى آن، قرآن و علما و مراجع اسلامى، جستجو نموده است<ref>همان، ص109-155</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
فهرست تفصيلى و فهرست مآخذ كلام امام(ره) و منابع، در پايان كتاب آورده شده كه راهنماى مناسبى براى دسترسى به مطالب و مآخذ مورد نياز محققان است. | فهرست تفصيلى و فهرست مآخذ كلام امام(ره) و منابع، در پايان كتاب آورده شده كه راهنماى مناسبى براى دسترسى به مطالب و مآخذ مورد نياز محققان است. | ||
در پاورقىها به ذكر منابع<ref>ر. | در پاورقىها به ذكر منابع<ref>ر.ک: پاورقى، ص116</ref>و توضيح برخى مطالب متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص126</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش