۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسولالله') |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
نويسنده در اين اثر، سعى نموده تا با الهام از كتاب تاريخ «مرآة الزمان» اثر جمالالدين عبدالرحمن بن جوزى، آن را خلاصه كرده و در برخى موارد مطالبى نيز به آن بيفزايد. | نويسنده در اين اثر، سعى نموده تا با الهام از كتاب تاريخ «مرآة الزمان» اثر جمالالدين عبدالرحمن بن جوزى، آن را خلاصه كرده و در برخى موارد مطالبى نيز به آن بيفزايد. | ||
وى در بيان وقايع تاريخى، به ذكر تمامى جزئيات آن واقعه پرداخته است؛ بهعنوان مثال، وى در بيان واقعه آتشسوزى مسجد | وى در بيان وقايع تاريخى، به ذكر تمامى جزئيات آن واقعه پرداخته است؛ بهعنوان مثال، وى در بيان واقعه آتشسوزى مسجد رسولالله(ص)، دقيقا به اين نكته اشاره دارد كه آتش از كدام ضلع مسجد آغاز شده، چگونه ادامه پيدا كرده و چه خساراتى به بارآورده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/10 متن كتاب، ص 10]</ref> | ||
از جمله ويژگىهاى اين اثر، آن است كه نويسنده در خلال گزارش وقايع تاريخى، شرح حال مختصرى از بزرگان و عالمانى كه در هر سال وفات يافتهاند، ارائه نموده است. | از جمله ويژگىهاى اين اثر، آن است كه نويسنده در خلال گزارش وقايع تاريخى، شرح حال مختصرى از بزرگان و عالمانى كه در هر سال وفات يافتهاند، ارائه نموده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
نويسنده مىگويد، در روز دوشنبه جمادىالآخر اين سال، صداى مهيبى، همانند صداى رعد را چندين مرتبه در شهر مدينه شنيده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/5 همان، ص 5]</ref> | نويسنده مىگويد، در روز دوشنبه جمادىالآخر اين سال، صداى مهيبى، همانند صداى رعد را چندين مرتبه در شهر مدينه شنيده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/5 همان، ص 5]</ref> | ||
از ديگر وقايع اين سال كه نويسنده به ذكر جزئيات آن پرداخته، عبارت است از: مرگ ابراهيم بن اونبا بن عبدالله صوابى الامير مجاهدالدين والى دمشق و به ولايت رسيدن امير حسامالدين بن ابى على به جاى او؛ آتش گرفتن مسجد | از ديگر وقايع اين سال كه نويسنده به ذكر جزئيات آن پرداخته، عبارت است از: مرگ ابراهيم بن اونبا بن عبدالله صوابى الامير مجاهدالدين والى دمشق و به ولايت رسيدن امير حسامالدين بن ابى على به جاى او؛ آتش گرفتن مسجد رسولالله(ص)؛ رسيدن پيكى از جانب ملك الناصر به نام كمالالدين عمر بن عديم به خدمت خليفه المستعصم بالله در شوال؛ مرگ عبدالعظيم بن عبدالواحد بن ظافر بن عبدالله بن محمد بن جعفر بن حسن ابومحمد عدوانى مصرى (متولد 589ق، در مصر)، معروف به ابن ابى الاصبع، يكى از شعراى معروف كه داراى تصانيف زيادى بود، در بيست و سوم شوال؛ مرگ عبدالله بن حسن بن حسن بن على بن عبدالباقى بن محاسن، معروف به شيخ عمادالدين نحاس دمشقى در بيست و دوم صفر (وى يكى از فضلا و صلحا بوده و در محرم سال 572ق، در مصر متولد شده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18348/1/6 همان، ص 6]</ref> | ||
سال 655ق، در حالى آغاز شد كه خليفه و ملوك سابق، به ترتيب آنچه كه قبلا گفته شد، در حكومت خود باقى بودند. نويسنده در اين قسمت، ابتدا به بيان وقايع كوچك و بزرگى كه در اين سال اتفاق افتاده، از جمله: رفتن ملك العزيز بن ملك الناصر در ماه رمضان به نزد هلاكوخان؛ قتل ملك المعز؛ بركنارى تاجالدين ابن بنت الاعز از قضاوت قاهره و نصب بدرالدين سنجارى به جاى وى؛ دخول امير عزالدين ايبك در سيزدهم شوال به قاهره و... پرداخته و در ادامه، بزرگانى كه در اين سال، دار فانى را وداع كردند، نام برده است كه برخى از ايشان، عبارتند از: | سال 655ق، در حالى آغاز شد كه خليفه و ملوك سابق، به ترتيب آنچه كه قبلا گفته شد، در حكومت خود باقى بودند. نويسنده در اين قسمت، ابتدا به بيان وقايع كوچك و بزرگى كه در اين سال اتفاق افتاده، از جمله: رفتن ملك العزيز بن ملك الناصر در ماه رمضان به نزد هلاكوخان؛ قتل ملك المعز؛ بركنارى تاجالدين ابن بنت الاعز از قضاوت قاهره و نصب بدرالدين سنجارى به جاى وى؛ دخول امير عزالدين ايبك در سيزدهم شوال به قاهره و... پرداخته و در ادامه، بزرگانى كه در اين سال، دار فانى را وداع كردند، نام برده است كه برخى از ايشان، عبارتند از: |
ویرایش