۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'شیخالاسلام' به 'شیخالاسلام') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==تولد، تحصیلات و موقعیت اجتماعی== | ==تولد، تحصیلات و موقعیت اجتماعی== | ||
سال تولد او دقیقاً معلوم نیست و در کتب اصحاب تراجم در این رابطه چیزی ذکر نشده است. زادگاهش شیراز بوده و در اوان جوانی به نجف اشرف کوچ کرد و در آنجا نشو و نما یافت. وی در نجف تحصیلات خود را به انجام رسانید و علوم و معارف الهی را کسب نمود و در علوم و فنون مختلف صاحبنظر شد. بعد از اتمام مراحل تحصیل، به شهر مقدس قم منتقل شد و در آنجا به مقام زعامت و مرجعیت نائل آمد و مرتبه | سال تولد او دقیقاً معلوم نیست و در کتب اصحاب تراجم در این رابطه چیزی ذکر نشده است. زادگاهش شیراز بوده و در اوان جوانی به نجف اشرف کوچ کرد و در آنجا نشو و نما یافت. وی در نجف تحصیلات خود را به انجام رسانید و علوم و معارف الهی را کسب نمود و در علوم و فنون مختلف صاحبنظر شد. بعد از اتمام مراحل تحصیل، به شهر مقدس قم منتقل شد و در آنجا به مقام زعامت و مرجعیت نائل آمد و مرتبه شیخالاسلام و امامت جمعه و جماعت را در این شهر عهدهدار گردید. او در میان اقشار مختلف مردم محبوبیتی فراوان داشت و دستوراتش را همگان پیروی میکردند<ref>ر.ک: مبلغی، محمدرضا، مجله: نامه قم</ref>. | ||
او نماز جمعه میخواند و به تارکین آن انکار شدید داشت. معاند مذاق فلاسفه و صوفیه بوده و بین او و ملا خلیل قزوینی که نماز جمعه را در زمان غیبت حرام میدانسته، جریانی واقع شد. همچنین در مسئله تصوف نیز مکاتباتی بین او و یکی از علمای نامی وقت، به عمل آمد و رسالهای در رد صوفیه نوشته و جمعی از عرفا و علما را رد کرده است؛ بلکه میگویند که در چند رساله خود سماع و خرقهپوشی و پشمینهپوشی و چلهنشینی و عزلت و انتفاع از مردم و به زبان آوردن لفظ طریقت و حقیقت و قول به عشق حقیقی و مکاشفات عرفانیه و نظایر اینها را از بدعتهای مهلکه شمرده است<ref>ر.ک: درگاهی، حسین؛ طارمی، حسن، صفحه یازدهم</ref>. | او نماز جمعه میخواند و به تارکین آن انکار شدید داشت. معاند مذاق فلاسفه و صوفیه بوده و بین او و ملا خلیل قزوینی که نماز جمعه را در زمان غیبت حرام میدانسته، جریانی واقع شد. همچنین در مسئله تصوف نیز مکاتباتی بین او و یکی از علمای نامی وقت، به عمل آمد و رسالهای در رد صوفیه نوشته و جمعی از عرفا و علما را رد کرده است؛ بلکه میگویند که در چند رساله خود سماع و خرقهپوشی و پشمینهپوشی و چلهنشینی و عزلت و انتفاع از مردم و به زبان آوردن لفظ طریقت و حقیقت و قول به عشق حقیقی و مکاشفات عرفانیه و نظایر اینها را از بدعتهای مهلکه شمرده است<ref>ر.ک: درگاهی، حسین؛ طارمی، حسن، صفحه یازدهم</ref>. |
ویرایش