بوارق القهر في تفسير سورة الدهر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۵۲: خط ۵۲:
و در صفحه 185 به قرائت مشهور در ''' «و دانية عليهم» ''' اشاره دارد و برخى وجوه ذكر شده در كتب تفسير را بيان مى‌دارد.
و در صفحه 185 به قرائت مشهور در ''' «و دانية عليهم» ''' اشاره دارد و برخى وجوه ذكر شده در كتب تفسير را بيان مى‌دارد.


روش كلى وى بدين‌ترتيب است كه: ابتدا آنچه به قلب وى از معناى آيه و فرازهاى آن، خطور مى‌نمايد، مطرح نموده سپس اقوال ديگر مفسرين را بدون ذكر قائل، بيان مى‌دارد؛ مانند تفسير ''' «الانسان» ''' در صفحه 15 و 16 ذهن جوّال و نقّاد مفسر به وى امكان نقد و تحليل مطالب و گفته‌هاى مختلف را داده و در مقاطع گوناگون تفسير، اثر آن مشاهده مى‌شود، مانند: نقد برخى صوفيه در عدم اراده ظاهر قرآن ص 305، اشاره به برخى عقادى نصارى مانند حرنانيين، برخى عرفا مانند سهروردى، قيصرى، محى‌الدين ابن عربى، مؤيد‌الدين جندى، پرداخته، در مواردى نقادى مى‌نمايد، جهت مطالعه مى‌توان به صفحات 57-59-75-96،20،51 مراجعه نمود.
روش كلى وى بدين‌ترتيب است كه: ابتدا آنچه به قلب وى از معناى آيه و فرازهاى آن، خطور مى‌نمايد، مطرح نموده سپس اقوال ديگر مفسرين را بدون ذكر قائل، بيان مى‌دارد؛ مانند تفسير ''' «الانسان» ''' در صفحه 15 و 16 ذهن جوّال و نقّاد مفسر به وى امكان نقد و تحليل مطالب و گفته‌هاى مختلف را داده و در مقاطع گوناگون تفسير، اثر آن مشاهده مى‌شود، مانند: نقد برخى صوفيه در عدم اراده ظاهر قرآن ص305، اشاره به برخى عقادى نصارى مانند حرنانيين، برخى عرفا مانند سهروردى، قيصرى، محى‌الدين ابن عربى، مؤيد‌الدين جندى، پرداخته، در مواردى نقادى مى‌نمايد، جهت مطالعه مى‌توان به صفحات 57-59-75-96،20،51 مراجعه نمود.


مفسر مطالب خود را بعد از مطالب اوليه در هر مقطع در قالب عنوانهاى «بوارق» و «تنبيهات» بيان مى‌دارد، در «بوارق» مطالب و نكته‌هاى ظريف كلامى، فلسفى، عرفانى و گاهى ادبى را گوشزد مى‌نمايد و نام تفسير برگرفته از اين عنوان است،يعنى نكات ظريف و حكيمانه و لطيف.
مفسر مطالب خود را بعد از مطالب اوليه در هر مقطع در قالب عنوانهاى «بوارق» و «تنبيهات» بيان مى‌دارد، در «بوارق» مطالب و نكته‌هاى ظريف كلامى، فلسفى، عرفانى و گاهى ادبى را گوشزد مى‌نمايد و نام تفسير برگرفته از اين عنوان است،يعنى نكات ظريف و حكيمانه و لطيف.


ملا حبيب الله از شيوه تبيين قرآن به قرآن غافل نبوده و در مقاطع گوناگون جهت روشن شدن معانى قرآنى از آيات ديگر بهره مى‌برد. همچنين گاهى به بررسى روايات پرداخته در آشكار نمودن معانى آيات و بررسى ديدگاه قرآن از آنها كمك مى‌گيرد، مانند: ص 25 و 23 در تفسير آيات به آيات و شرح حديث معرفت در ص 9، شرح حديث«ان الشقى شقى في بطن امه..» ص 153، و ذكر برخى روايات در ص 27.
ملا حبيب الله از شيوه تبيين قرآن به قرآن غافل نبوده و در مقاطع گوناگون جهت روشن شدن معانى قرآنى از آيات ديگر بهره مى‌برد. همچنين گاهى به بررسى روايات پرداخته در آشكار نمودن معانى آيات و بررسى ديدگاه قرآن از آنها كمك مى‌گيرد، مانند: ص25 و 23 در تفسير آيات به آيات و شرح حديث معرفت در ص9، شرح حديث«ان الشقى شقى في بطن امه..» ص153، و ذكر برخى روايات در ص27.


جهت روشن شدن بيشتر بيانات خود از شعرهاى عربى و فارسى نيز غافل نبوده و در مسائل گوناگون به آنها استشهاد مى‌كند مانند: استفاده از شعرهاى منسوب به [[امام على(ع)|حضرت علی‌ عليه‌السلام]] در ص 51 و شعرهاى فارسى در ص 137. و نيز در تبيين ديدگاه خود از مقاطع ادعيه ائمه عليهم‌السلام نيز استمداد جسته به نقل آن مبادرت مى‌ورزد؛ مانند: ص 136 و 137.
جهت روشن شدن بيشتر بيانات خود از شعرهاى عربى و فارسى نيز غافل نبوده و در مسائل گوناگون به آنها استشهاد مى‌كند مانند: استفاده از شعرهاى منسوب به [[امام على(ع)|حضرت علی‌ عليه‌السلام]] در ص51 و شعرهاى فارسى در ص137. و نيز در تبيين ديدگاه خود از مقاطع ادعيه ائمه عليهم‌السلام نيز استمداد جسته به نقل آن مبادرت مى‌ورزد؛ مانند: ص136 و 137.


مفسر، تمثيلى بودن برخى بيانات قرآن در خصوص نعمتهاى بهشتى را در مقاطعى بيان مى‌دارد كه گوياى قبول آن نظريه مى‌تواند باشد؛ مانند ص 191 و نقل كلام شيخ محمد غزالى در ص 193.
مفسر، تمثيلى بودن برخى بيانات قرآن در خصوص نعمتهاى بهشتى را در مقاطعى بيان مى‌دارد كه گوياى قبول آن نظريه مى‌تواند باشد؛ مانند ص191 و نقل كلام شيخ محمد غزالى در ص193.


لازم به يادآورى است كه با وجو رويكرد عرفانى، مفسر نقدهاى مختلفى به تأويلات صوفيه وارد مى‌داند و از اين باب به لعن آنها مى‌پردازد؛ مانند: ص 304 به بعد در تأويل اقامه نماز، حج، زكات، وضو و..و در اين باب به كتاب «قماميس الدرر» اثر مؤلف، ارجاع مى‌دهد.
لازم به يادآورى است كه با وجو رويكرد عرفانى، مفسر نقدهاى مختلفى به تأويلات صوفيه وارد مى‌داند و از اين باب به لعن آنها مى‌پردازد؛ مانند: ص304 به بعد در تأويل اقامه نماز، حج، زكات، وضو و..و در اين باب به كتاب «قماميس الدرر» اثر مؤلف، ارجاع مى‌دهد.


مسئله جبر و اختيار و ديدگاه «لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين» نيز از نقطه‌نظر ايشان، دور نيفتاده و آن را ذيل ''' «و ما تشاؤون الاّ ان يشاء الله» ''' به‌طور تفصيل در صفحات 310 به‌بعد، مورد بحث قرار داده‌اند.
مسئله جبر و اختيار و ديدگاه «لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين» نيز از نقطه‌نظر ايشان، دور نيفتاده و آن را ذيل ''' «و ما تشاؤون الاّ ان يشاء الله» ''' به‌طور تفصيل در صفحات 310 به‌بعد، مورد بحث قرار داده‌اند.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش