الشيعة في عقائدهم و احكامهم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۷۱: خط ۷۱:
در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شيعيان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مى‌گردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سه‌گانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>همان، ص23</ref>
در فصل دوم، اصول مذهب شيعه، مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در اين فصل، به اين نكته اشاره دارد كه شيعيان، معتقدند اسلام بر سه اصل توحيد، نبوت و معاد استوار بوده و اين اسلام به واسطه اقرار به شهادتين، محقق مى‌گردد؛ اما قوام مذهب شيعه، به اضافه نمودن دو اصل اساسى ديگر به اصول سه‌گانه است كه عبارتند از: عدل و امامت.<ref>همان، ص23</ref>


توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نويسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق مى شود را بيان كرده است.<ref>همان، ص 26-30</ref>
توحيد و معناى آن، در فصل سوم، بررسى شده است. نويسنده در اين فصل، ضمن تعريف توحيد و بحث پيرامون معناى آن، به تشريح صفات ثبوتيه و سلبيه خداوند پرداخته و سپس فرق ميان صفات ذات، افعال و مجاز را كه مجازاً بر ذات اطلاق مى شود را بيان كرده است.<ref>همان، ص26-30</ref>


فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نويسنده چنين استدلال مى‌كند كه شيعيان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مى‌دانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمى‌گردد، كارى انجام نمى‌دهد، زيرا او بى‌نياز از فعل قبيح مى‌باشد.<ref>همان، ص32</ref>
فصل چهارم، در مورد عدل الهى است. در تشريح اين اصل، نويسنده چنين استدلال مى‌كند كه شيعيان نيز مانند تمام عقلاى عالم به عدالت خداوند و منزه بودن او از ظلم و فعل قبيح مانند كذب، تكليف به غير مقدور اعتقاد داشته و او را از هر گونه اخلال به واجب مبرا مى‌دانند و معتقدند كه خداوند به غير از حكمت و مصلحتى كه به عباد برمى‌گردد، كارى انجام نمى‌دهد، زيرا او بى‌نياز از فعل قبيح مى‌باشد.<ref>همان، ص32</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:
در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>همان، ص39</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>همان، ص42</ref>
در فصل پنجم، نبوت از ديدگاه شيعه بررسى شده.<ref>همان، ص39</ref>و در فصل ششم، از امامت بحث به ميان آمده است.<ref>همان، ص42</ref>


امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نويسنده در اين فصل، آيات ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» ''' و ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص 42-48</ref>
امامت نزد شيعه، عبارت است از زعامت در امور دين و دنيا و اين مقام، چيزى نيست جز نيابت از پيامبر(ص) در حفظ شريعت از افزايش و نقصان و اقامه حدود و دفع فساد. نويسنده در اين فصل، آيات ''' «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولى الأمر منكم» ''' و ''' «و أمرهم شورى بينهم» ''' را مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص42-48</ref>


در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>همان، ص49-59</ref>
در فصل هفتم، به تعداد ائمه(ع) و رواياتى كه به دوازده نفر بودن آنان اشاره دارد، پرداخته شده و اين نكته نيز گوشزد شده است كه اعتقاد به وجود حضرت مهدى(عج)، خاص شيعه نبوده و ساير مذاهب نيز به آن معتقدند.<ref>همان، ص49-59</ref>
خط ۸۳: خط ۸۳:
فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مى‌باشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمى‌شود؛ افضليت اهل بيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>همان، ص60-83</ref>
فصل هشتم و نهم، به مسأله خلافت پس از پيامبر(ص) اختصاص يافته و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: اختصاص خلافت پس از پيامبر(ص) به على(ع)؛ نزول آياتى كه در مورد آن حضرت مى‌باشد از جمله: آيه مباهله، تطهير، مودت و انذار؛ دلالت سنت بر اختصاص ولايت به [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از جمله حديث ولايت روز غدير، منزله، وصيت و محبت؛ وجود ده فضيلت در على(ع) كه در كس ديگرى يافت نمى‌شود؛ افضليت اهل بيت(ع) از انبياء به نص قرآن؛ اعتقاد شيعه پيرامون اصحاب پيامبر(ص) و همسران ايشان.<ref>همان، ص60-83</ref>


در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نويسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پايان رسانده است.<ref>همان، ص 84- 370</ref>
در ساير فصول كتاب، از ديگر اعتقادات و احكام مذهب تشيع بحث به ميان آمده و شبهات مطرح شده پيرامون هر يك به خوبى پاسخ داده شده است. نويسنده پس از طرح موضوع معاد به موضوع استنباط احكام شرعى پرداخته و تمامى مباحث فقهى از نجاسات و مطهرات گرفته تا بحث حدود و ديات را مطرح كرده است. در آخر نيز با تبيين موضوع زيارت و شفاعت، با تشريح ديدگاه شيعه در موضوع عصمت كتاب را به پايان رسانده است.<ref>همان، ص84- 370</ref>


== وضعيت كتاب==
== وضعيت كتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش