المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
جز (جایگزینی متن - 'ابى طالب' به 'ابى‌طالب')
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۹۹: خط ۹۹:
در نقل روايات، گاهى از گفتار ائمه اهل بيت(ع) آغاز مى‌كند. معمولاً هنگامى‌كه اظهار نظر مى‌كند، آن را با عنوان قال القاضى ابومحمد مطرح مى‌كند. اين روش، به تفسير املائى مى‌ماند تا انشايى و مى‌رساند كه وى تفسير خود را بر جمع شاگردان املا مى‌كرده و آنان مى‌نوشته‌اند؛ مانند: فرّاء در «معانى القرآن».
در نقل روايات، گاهى از گفتار ائمه اهل بيت(ع) آغاز مى‌كند. معمولاً هنگامى‌كه اظهار نظر مى‌كند، آن را با عنوان قال القاضى ابومحمد مطرح مى‌كند. اين روش، به تفسير املائى مى‌ماند تا انشايى و مى‌رساند كه وى تفسير خود را بر جمع شاگردان املا مى‌كرده و آنان مى‌نوشته‌اند؛ مانند: فرّاء در «معانى القرآن».


ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظه‌كارانه عمل كرده است؛ مثلاً در تفسير آيه ''' «و انذر عشيرتك الاقربين» '''.<ref>شعراء 214</ref>ج 4، ص 245، روايت وارده را به‌طور سربسته و ابهام‌گونه نقل كرده است.
ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظه‌كارانه عمل كرده است؛ مثلاً در تفسير آيه ''' «و انذر عشيرتك الاقربين» '''.<ref>شعراء 214</ref>ج 4، ص245، روايت وارده را به‌طور سربسته و ابهام‌گونه نقل كرده است.


همچنين ذيل آيه تطهير.<ref>احزاب، آيه 33</ref>جلد 4، ص 384، شأن نزول آن را درباره اهل بيت(ع) (5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مى‌دهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر(ص) خطاب به ام‌سلمه (انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است.
همچنين ذيل آيه تطهير.<ref>احزاب، آيه 33</ref>جلد 4، ص384، شأن نزول آن را درباره اهل بيت(ع) (5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مى‌دهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر(ص) خطاب به ام‌سلمه (انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است.


ذيل آيه مربوط به خاتم‌بخشى [[امام على(ع)|على(ع)]]، اقوال مفسرين را در اين خصوص كه [[امام على(ع)|على(ع)]] هنگام نزول آيه، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد، مى‌آورد و روايت مى‌كند كه «پيامبر(ص) پس از نزول آيه از خانه بيرون آمد، سائلى را ديد و از او پرسيد: كسى به تو چيزى داده است؟ عرض كرد:آرى، آن مرد نمازگزار، اين انگشترى نقره را در حال ركوع به من بخشيد. حضرت نگاه كرد و ديد آن‌كه مرد به او اشاره مى‌كند، على(ع) است. آن‌گاه گفت: الله اكبر و آيه را بر مردم خواند». ابن عطيه سپس طبق شيوه خود، با سكوت از كنار قضيه مى‌گذرد.<ref>جلد 2، ص 208 و 209 ذيل آيه 55 مائده</ref>
ذيل آيه مربوط به خاتم‌بخشى [[امام على(ع)|على(ع)]]، اقوال مفسرين را در اين خصوص كه [[امام على(ع)|على(ع)]] هنگام نزول آيه، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد، مى‌آورد و روايت مى‌كند كه «پيامبر(ص) پس از نزول آيه از خانه بيرون آمد، سائلى را ديد و از او پرسيد: كسى به تو چيزى داده است؟ عرض كرد:آرى، آن مرد نمازگزار، اين انگشترى نقره را در حال ركوع به من بخشيد. حضرت نگاه كرد و ديد آن‌كه مرد به او اشاره مى‌كند، على(ع) است. آن‌گاه گفت: الله اكبر و آيه را بر مردم خواند». ابن عطيه سپس طبق شيوه خود، با سكوت از كنار قضيه مى‌گذرد.<ref>جلد 2، ص208 و 209 ذيل آيه 55 مائده</ref>


ايشان درباره تلاش تفسيرى خود در مقدمه مى‌نويسد: «در اين كتاب بسيارى از علوم مورد نياز تفسير را بيان داشته‌ام؛ زيرا تفسير قرآن جز با بيان جميع علوم مؤثر در تفسير ممكن نيست، اين علوم از اين قرارند: حكم (احكام) نحو، لغت، معنا و قرائت به جهت دورى از خطا. تتبع فراوانى در الفاظ انجام داده و فكر و انديشه‌ام را منحصر به تفسير نمودم، جميع قرائات را آورده، معانى مختلف و جميع محتملات الفاظ را با تلاش خود به‌دست آورده، بيان كرده‌ام».
ايشان درباره تلاش تفسيرى خود در مقدمه مى‌نويسد: «در اين كتاب بسيارى از علوم مورد نياز تفسير را بيان داشته‌ام؛ زيرا تفسير قرآن جز با بيان جميع علوم مؤثر در تفسير ممكن نيست، اين علوم از اين قرارند: حكم (احكام) نحو، لغت، معنا و قرائت به جهت دورى از خطا. تتبع فراوانى در الفاظ انجام داده و فكر و انديشه‌ام را منحصر به تفسير نمودم، جميع قرائات را آورده، معانى مختلف و جميع محتملات الفاظ را با تلاش خود به‌دست آورده، بيان كرده‌ام».
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
#تفسير و مفسران، آیت‌الله معرفت، ج 2، صفحه 190.
#تفسير و مفسران، آیت‌الله معرفت، ج 2، صفحه 190.
#المفسرون حياتهم و منهجهم، [[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]]، صفحه 622.
#المفسرون حياتهم و منهجهم، [[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]]، صفحه 622.
#دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]]، ج 1، ص 751 و ص 127.
#دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، به كوشش [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدين خرمشاهى]]، ج 1، ص751 و ص127.
#دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، به كوشش موسوى بجنوردى، ج 4، ص 314.
#دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، به كوشش موسوى بجنوردى، ج 4، ص314.
#تفسير و مفسرون، ذهبى، ج 1، ص 238.
#تفسير و مفسرون، ذهبى، ج 1، ص238.
#مناهج المفسرين، منيع عبدالحليم محمود، ص 125.
#مناهج المفسرين، منيع عبدالحليم محمود، ص125.


== پیوندها ==
== پیوندها ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش