۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سيد عبدالحسين شرفالدين''' (1290-1377ق)، فقیه، اصولی، ادیب، محدث و مجتهد و مدافع تقریب مذاهب | '''سيد عبدالحسين شرفالدين''' (1290-1377ق)، فقیه، اصولی، ادیب، محدث و مجتهد و مدافع تقریب مذاهب | ||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
يكساله بود كه پدرش تصميم گرفت برای گذراندن مراحل عالی تحصيل به نجف اشرف مهاجرت كند و به اين ترتيب، سيد عبدالحسين بههمراه پدر و مادر، راهی آن ديار شد. شش سال داشت كه در نجف اشرف به مكتبخانه رفت تا قرآن را از معلمان متدين و عالم فراگيرد. | يكساله بود كه پدرش تصميم گرفت برای گذراندن مراحل عالی تحصيل به نجف اشرف مهاجرت كند و به اين ترتيب، سيد عبدالحسين بههمراه پدر و مادر، راهی آن ديار شد. شش سال داشت كه در نجف اشرف به مكتبخانه رفت تا قرآن را از معلمان متدين و عالم فراگيرد. | ||
در هشتسالگی و پس از بازگشت خانواده به جبل عامل، در محضر پدر عالم و روحانی خود، به خواندن ادبيات عرب پرداخت و سالها به فراگيری صرف، نحو، لغت، معانی، بيان، بديع، شعر، انشاء، تاريخ و خط مشغول شد و با تمرين و ممارست معلوماتش را به كمال رسانيد. پس از آنكه در ادبيات، منطق و اصول فقه معلومات لازم و ضروری را كسب كرد، در محضر پدر به تحصيل فقه پرداخت و با عزمی جزم كتابهای فقهی | در هشتسالگی و پس از بازگشت خانواده به جبل عامل، در محضر پدر عالم و روحانی خود، به خواندن ادبيات عرب پرداخت و سالها به فراگيری صرف، نحو، لغت، معانی، بيان، بديع، شعر، انشاء، تاريخ و خط مشغول شد و با تمرين و ممارست معلوماتش را به كمال رسانيد. پس از آنكه در ادبيات، منطق و اصول فقه معلومات لازم و ضروری را كسب كرد، در محضر پدر به تحصيل فقه پرداخت و با عزمی جزم كتابهای فقهی «[[نجاة العباد (با حاشیه یزدی و صدر اصفهانی)|نجاة العباد]]»، «[[المختصر النافع في فقه الإمامية|المختصر النافع في الفقه الإمامية]]» و «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (محشی حسینی شیرازی)|شرائع الإسلام]]» را بهنحو شايستهای فراگرفت. | ||
سيد علاوه بر اين كتابها در زمينههای ادبيات، تاريخ، تفسير، فقه، اصول، منطق، اخلاق، اعتقادات و... با شور و شوق جوشانی به مطالعات دامنهدار و عميقی دست زد، استعداد درخشان خويش را پروراند و به دانستنیهای سرشاری نائل آمد. در همين سالها بود كه وی به پيشنهاد پدر و مادر، با دختر عموی خويش پيمان زناشويی بست. | سيد علاوه بر اين كتابها در زمينههای ادبيات، تاريخ، تفسير، فقه، اصول، منطق، اخلاق، اعتقادات و... با شور و شوق جوشانی به مطالعات دامنهدار و عميقی دست زد، استعداد درخشان خويش را پروراند و به دانستنیهای سرشاری نائل آمد. در همين سالها بود كه وی به پيشنهاد پدر و مادر، با دختر عموی خويش پيمان زناشويی بست. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در سال 1310ق، بههمراه مادر، همسر و برادرش رخت سفر به عراق بربست و در پی توصيه پدربزرگش آيتالله سيد هادی صدر و ديگر آشنايانش، بههمراه خانوادهاش به سامرا رفت. شرفالدين پس از گفتگو و تبادل نظر با دايی فرزانه و عالم خود آيتالله [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]]، تحصيلات فقهی و اصولی خويش را در نزد دو استاد معروف حوزه علميه سامرا، شيخ حسن كربلايی (متوفی 1322ق) و شيخ باقر حيدر (متوفی 1333ق) آغاز كرد. همچنين هر صبح جمعه، وی با شور و رغبت وصفناپذيری، پای درس اخلاق حكيم الهی آيتالله شيخ فتحعلی سلطانآبادی حضور میيافت و دل عطشناكش را از آن سرچمشه عشق حق سيراب میساخت. | در سال 1310ق، بههمراه مادر، همسر و برادرش رخت سفر به عراق بربست و در پی توصيه پدربزرگش آيتالله سيد هادی صدر و ديگر آشنايانش، بههمراه خانوادهاش به سامرا رفت. شرفالدين پس از گفتگو و تبادل نظر با دايی فرزانه و عالم خود آيتالله [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]]، تحصيلات فقهی و اصولی خويش را در نزد دو استاد معروف حوزه علميه سامرا، شيخ حسن كربلايی (متوفی 1322ق) و شيخ باقر حيدر (متوفی 1333ق) آغاز كرد. همچنين هر صبح جمعه، وی با شور و رغبت وصفناپذيری، پای درس اخلاق حكيم الهی آيتالله شيخ فتحعلی سلطانآبادی حضور میيافت و دل عطشناكش را از آن سرچمشه عشق حق سيراب میساخت. | ||
پس از گذشت يك سال و در هنگامی كه مرجع تقليد شيعيان جهان آيتالله ميرزای شيرازی بنا به عللی سامرا را به قصد نجف ترك كرد، شرفالدين نيز با ديگر عالمان و مدرسان حوزه عمليه سامرا، راهی نجف، ديار عشق و قبله طالبان علم شد. وی برای تحصيل دورههای عالی فقه، اصول، حديث، كلام و... سالها پای درس عالمان و فقيهان بزرگ حوزه علميه نجف، از جمله: | پس از گذشت يك سال و در هنگامی كه مرجع تقليد شيعيان جهان [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|آيتالله ميرزای شيرازی]] بنا به عللی سامرا را به قصد نجف ترك كرد، شرفالدين نيز با ديگر عالمان و مدرسان حوزه عمليه سامرا، راهی نجف، ديار عشق و قبله طالبان علم شد. وی برای تحصيل دورههای عالی فقه، اصول، حديث، كلام و... سالها پای درس عالمان و فقيهان بزرگ حوزه علميه نجف، از جمله: | ||
# آقا رضا اصفهانی (متوفی 1322ق)؛ | # آقا رضا اصفهانی (متوفی 1322ق)؛ | ||
# شيخ محمدطه نجف (متوفی 1323ق)؛ | # شيخ محمدطه نجف (متوفی 1323ق)؛ | ||
# [[آخوند خراسانى]] (متوفی 1329ق)؛غ | # [[آخوند خراسانى]] (متوفی 1329ق)؛غ | ||
# شيخالشريعه اصفهانی (متوفی 1303ق)؛ | # [[شریعت اصفهانی، فتحالله|شيخالشريعه اصفهانی]] (متوفی 1303ق)؛ | ||
# شيخ عبدالله مازندرانی (متوفی 1330ق)؛ | # شيخ عبدالله مازندرانی (متوفی 1330ق)؛ | ||
# [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی]] (متوفی 1337ق)؛ | # [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سید محمدکاظم طباطبائی یزدی]] (متوفی 1337ق)؛ | ||
# [[میرزا حسین نوری]] (متوفی 1320ق). | # [[میرزا حسین نوری]] (متوفی 1320ق). | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
شرفالدين، بهمثابه عالمی آگاه به زمان، روشنبين و آشنا به حقايق اصيل مكتب آسمانی اسلام، از روزگار جوانی، از اوضاع نابسامان و آشفته آن روز جوامع اسلامی و اختلافات بيهوده و تأسفبار مسلمانان رنج میبرد. او نهتنها به اصلاح و سازندگی جوامع شيعی میانديشيد، بلكه از آغاز اقدامهای اجتماعی و دينی خود، در انديشه اصلاح و عزتبخشی به همه ممالك اسلامی و ايجاد اتحاد و برادری در بين فرقههای مختلف مسلمانان بود. وی نيم قرن تمام با همه توان علمی و معنویاش و با قلم، بيان و عمل صادقانهاش، در متحد ساختن امت محمد(ص) كوشيد و از هيچ سعی و تلاشی دريغ نورزيد. | شرفالدين، بهمثابه عالمی آگاه به زمان، روشنبين و آشنا به حقايق اصيل مكتب آسمانی اسلام، از روزگار جوانی، از اوضاع نابسامان و آشفته آن روز جوامع اسلامی و اختلافات بيهوده و تأسفبار مسلمانان رنج میبرد. او نهتنها به اصلاح و سازندگی جوامع شيعی میانديشيد، بلكه از آغاز اقدامهای اجتماعی و دينی خود، در انديشه اصلاح و عزتبخشی به همه ممالك اسلامی و ايجاد اتحاد و برادری در بين فرقههای مختلف مسلمانان بود. وی نيم قرن تمام با همه توان علمی و معنویاش و با قلم، بيان و عمل صادقانهاش، در متحد ساختن امت محمد(ص) كوشيد و از هيچ سعی و تلاشی دريغ نورزيد. | ||
نخستين گام بلند و سنگين وی در راه وحدت امت اسلامی، تأليف كتاب گرانقدر | |||
نخستين گام بلند و سنگين وی در راه وحدت امت اسلامی، تأليف كتاب گرانقدر «[[الفصول المهمة في تأليف الأمة]]» بود كه در سال 1327ق، در شهر صور به زيور طبع درآمد. از اين تاريخ تا پايان عمر (1377ق)، همواره به دنبال تحقق اين آرمان الهی خويش حركت كرد و به نتايج درخشان و ثمربخشی دست يافت. | |||
در اواخر سال 1329ق، برای ديدار از مصر و آشنايی با علمای دينی، دانشمندان، متفكران و نويسندگان آن ديار و مساعد كردن زمينه ايجاد اتحاد ملت اسلام، راهی آن ديار شد. وی دريافته بود كه بهترين نقطه حركتش دانشگاه «الأزهر»، بزرگترين مركز علمی و دينی مسلمانان اهل سنت است. | در اواخر سال 1329ق، برای ديدار از مصر و آشنايی با علمای دينی، دانشمندان، متفكران و نويسندگان آن ديار و مساعد كردن زمينه ايجاد اتحاد ملت اسلام، راهی آن ديار شد. وی دريافته بود كه بهترين نقطه حركتش دانشگاه «الأزهر»، بزرگترين مركز علمی و دينی مسلمانان اهل سنت است. | ||
دست تقدير، شرفالدين را با مفتی بزرگ و استاد معروف دانشگاه الأزهر، شيخ سليم بشری مالكی، آشنا كرد. ثمره اين آشنايی علمی و مذهبی، مباحثات و مكاتبات شورانگيز و شگفتیزايی بود كه در تاريخ اسلام میتواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست يافتن به حقايق و وقايع تاريخ، سرمشق عالمان و متفكران مسلمان باشد. | دست تقدير، شرفالدين را با مفتی بزرگ و استاد معروف دانشگاه الأزهر، شيخ سليم بشری مالكی، آشنا كرد. ثمره اين آشنايی علمی و مذهبی، مباحثات و مكاتبات شورانگيز و شگفتیزايی بود كه در تاريخ اسلام میتواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست يافتن به حقايق و وقايع تاريخ، سرمشق عالمان و متفكران مسلمان باشد. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۷: | ||
روز بازگشت شرفالدين به وطن، از ايام بهيادماندنی تاريخ لبنان است. مردم مبارز و مسلمانی كه حدود يك سال از نعمت حضور عينی رهبر دينی و انقلابیخود محروم بودند، به هنگام بازگشت شكوهمند او، تمام احساسات درونی خويش را با شور و هيجان و تظاهرات و شعر و خطابه اظهار میكردند. | روز بازگشت شرفالدين به وطن، از ايام بهيادماندنی تاريخ لبنان است. مردم مبارز و مسلمانی كه حدود يك سال از نعمت حضور عينی رهبر دينی و انقلابیخود محروم بودند، به هنگام بازگشت شكوهمند او، تمام احساسات درونی خويش را با شور و هيجان و تظاهرات و شعر و خطابه اظهار میكردند. | ||
شرفالدين مردانه با استيلای بيگانگان غربی به مخالفت برخاست و تا خروج آخرين عمال آنان از لبنان و به رسميت شناختن استقلال اين كشور در سال 1945م، مبارزه كرد. در دورانی كه او با سلطه فرانسه در لبنان مبارزه میكرد، فلسطين تحت سيطره انگلستان قرار داشت و هنوز مسئله فلسطين بهصورتی كه بعد از سال 1948م، مطرح شد، درنيامده بود، ولی زمينه آن آماده میشد. در آن دوران، شرفالدين مهاجرت يهوديان جهان به خاك فلسطين را برای آينده آن كشور خطرناك میدانست و به همين جهت، همواره خطر يهوديان صهيونيست را برای فلسطين تذكر میداد. | شرفالدين مردانه با استيلای بيگانگان غربی به مخالفت برخاست و تا خروج آخرين عمال آنان از لبنان و به رسميت شناختن استقلال اين كشور در سال 1945م، مبارزه كرد. در دورانی كه او با سلطه فرانسه در لبنان مبارزه میكرد، فلسطين تحت سيطره انگلستان قرار داشت و هنوز مسئله فلسطين بهصورتی كه بعد از سال 1948م، مطرح شد، درنيامده بود، ولی زمينه آن آماده میشد. در آن دوران، شرفالدين مهاجرت يهوديان جهان به خاك فلسطين را برای آينده آن كشور خطرناك میدانست و به همين جهت، همواره خطر يهوديان صهيونيست را برای فلسطين تذكر میداد. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۶: | ||
پس از پايان مراسم حج، شرفالدين با هموطنانش و در ميان مشايعت، احترام و اكرام دولتمردان عربستان، به جبل عامل عزيمت كرد. | پس از پايان مراسم حج، شرفالدين با هموطنانش و در ميان مشايعت، احترام و اكرام دولتمردان عربستان، به جبل عامل عزيمت كرد. | ||
در اواخر سال 1355ق، پا در ركاب سفر نهاد و به عراق رفت. ابتدا وارد بغداد شد و سپس برای زيارت امامان معصوم(ع) عازم نجف، كاظمين، سامرا و كربلا گرديد. | در اواخر سال 1355ق، پا در ركاب سفر نهاد و به عراق رفت. ابتدا وارد بغداد شد و سپس برای زيارت امامان معصوم(ع) عازم نجف، كاظمين، سامرا و كربلا گرديد. | ||
شرفالدين از تهران به قم عزيمت كرد تا مرقد پاك حضرت فاطمه معصومه(ع)، دخت والاگهر امام موسی كاظم(ع) را زيارت كند و از نزديك با حوزه علميه و علما و فقهای قم كه بهسختی تحت فشار اختناق و استبداد رضاخانی بودند، آشنا شود. پس از اين زيارت و ديدار، رخت سفر به ديار خراسان كشيد و عازم شهر شهادت، مشهد مقدس شد و بوسه به آستان قدس حضرت امام رضا(ع)زد... و به آرزوی ديرين خويش دست يافت. سفر شرفالدين به ايران، نزديك به يك ماه طول كشيد و در اوايل سال 1356ق، به وطن خود بازگشت. | در واپسين روزهای سال 1355ق، مقارن 1315ش، شرفالدين از عراق راهی ايران شد تا مرقد هشتمين پيشوای شيعيان، [[امام رضا(ع)|حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع)]] را زيارت كند. در تهران عده زيادی از علما، روحانيون و شخصيتهای علمی و دينی از او استقبال كردند. همچنين مردم ديندار و عالمان شهر به ديدار و زيارت او شتافتند و به اكرام و احترامش همت گماشتند. | ||
شرفالدين از تهران به قم عزيمت كرد تا مرقد پاك حضرت فاطمه معصومه(ع)، دخت والاگهر امام موسی كاظم(ع) را زيارت كند و از نزديك با حوزه علميه و علما و فقهای قم كه بهسختی تحت فشار اختناق و استبداد رضاخانی بودند، آشنا شود. پس از اين زيارت و ديدار، رخت سفر به ديار خراسان كشيد و عازم شهر شهادت، مشهد مقدس شد و بوسه به آستان قدس [[امام رضا(ع)|حضرت امام رضا(ع)]]<nowiki/>زد... و به آرزوی ديرين خويش دست يافت. سفر شرفالدين به ايران، نزديك به يك ماه طول كشيد و در اوايل سال 1356ق، به وطن خود بازگشت. | |||
==سرچشمه هدايت == | ==سرچشمه هدايت == |
ویرایش