۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
«دكتر ياكوب ادوارد پولاك» در سال 1818م در منطقه بوهمياى آلمان به دنيا آمد. از اولين | «دكتر ياكوب ادوارد پولاك» در سال 1818م در منطقه بوهمياى آلمان به دنيا آمد. از اولين پزشکان خارجى بود كه به دعوت ميرزا تقى خان اميركبير وارد ايران شد تا به تدريس پزشکى و جراحى در دارالفنون بپردازد. | ||
وى گرچه معلم طب و جراحى بود، ولى خود سمت خويش را داروسازى نوشته است. ظاهراً استخدام او هم به عنوان معلم داروسازى يا حكمت كه مجموعه معلومات طبى آن عصر بوده، صورت گرفته است. كتابهاى مهمى نيز در اين زمينه به دستيارى شاگردان خود تأليف كرد كه معرّف هميشگى اوست. او در ميانه سالهاى 1860- 1851م در ايران زيسته و در سال 1855م پس از مرگ دكتر كلوله و پيش از استخدام دكتر طلوزان، به عنوان طبيب مخصوص ناصرالدين شاه انجام وظيفه مىكرده است. او پس از ده سال اقامت در ايران به وطن خود بازگشت و كتابى درباره ايران نوشت، به نام «ايران، سرزمين و مردم آن». او علاوه بر اين كتاب، آثار ديگرى نيز درباره ايران انتشار داده است. او در سال 1883م بار ديگر به ايران سفر كرد و به مطالعه و تحقيق در منطقه الوند پرداخت. | وى گرچه معلم طب و جراحى بود، ولى خود سمت خويش را داروسازى نوشته است. ظاهراً استخدام او هم به عنوان معلم داروسازى يا حكمت كه مجموعه معلومات طبى آن عصر بوده، صورت گرفته است. كتابهاى مهمى نيز در اين زمينه به دستيارى شاگردان خود تأليف كرد كه معرّف هميشگى اوست. او در ميانه سالهاى 1860- 1851م در ايران زيسته و در سال 1855م پس از مرگ دكتر كلوله و پيش از استخدام دكتر طلوزان، به عنوان طبيب مخصوص ناصرالدين شاه انجام وظيفه مىكرده است. او پس از ده سال اقامت در ايران به وطن خود بازگشت و كتابى درباره ايران نوشت، به نام «ايران، سرزمين و مردم آن». او علاوه بر اين كتاب، آثار ديگرى نيز درباره ايران انتشار داده است. او در سال 1883م بار ديگر به ايران سفر كرد و به مطالعه و تحقيق در منطقه الوند پرداخت. | ||
وى در مريضخانه دولتى كه نخستين بيمارستان مدرن ايران بود، به كار | وى در مريضخانه دولتى كه نخستين بيمارستان مدرن ايران بود، به كار پزشکى مىپرداخت و اولين كتاب مرجع آناتومى را در ايران نوشت كه توسط يكى از شاگردانش به نام ميرزا محمدحسين افشار به فارسى ترجمه شد. | ||
وى در مدتى كه در ايران بود، فارسى را فراگرفته و به روانى صحبت مىكرد. او به مناطق مختلف ايران سفر كرد و تمام چيزهايى را كه مىديد، در خاطراتش به رشته تحرير درآورد. كتاب خاطراتش در سال 1982 به فارسى نيز ترجمه شد. | وى در مدتى كه در ايران بود، فارسى را فراگرفته و به روانى صحبت مىكرد. او به مناطق مختلف ايران سفر كرد و تمام چيزهايى را كه مىديد، در خاطراتش به رشته تحرير درآورد. كتاب خاطراتش در سال 1982 به فارسى نيز ترجمه شد. |
ویرایش