۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
با اين احوال فلسفى اين هشدارها را مورد توجه قرار نداد و چنانكه خودشان مىگويد: «خلاصه ما به مخالفتمان با بهائىها ادامه داديم. از طرف ديگر تعدادى از نمايندگان مجلس طرحى را آماده كردند كه به موجب آن اين فرقه، غير قانونى اعلام شود و پيروان آن از ادارات اخراج شوند».<ref>همان، ص 197</ref> | با اين احوال فلسفى اين هشدارها را مورد توجه قرار نداد و چنانكه خودشان مىگويد: «خلاصه ما به مخالفتمان با بهائىها ادامه داديم. از طرف ديگر تعدادى از نمايندگان مجلس طرحى را آماده كردند كه به موجب آن اين فرقه، غير قانونى اعلام شود و پيروان آن از ادارات اخراج شوند».<ref>همان، ص 197</ref> | ||
فعاليت فرقه بهائى توسط اداره كل سوم ساواك با دقت دنبال مىشد، ولى بهائىها بعد از حملات حجتالاسلام فلسفى و دستور شاه مبنى بر تخريب حظيرةالقدس مركز بهائيان در ايران احساس خطر كردند و در پى آن، ايادى، | فعاليت فرقه بهائى توسط اداره كل سوم ساواك با دقت دنبال مىشد، ولى بهائىها بعد از حملات حجتالاسلام فلسفى و دستور شاه مبنى بر تخريب حظيرةالقدس مركز بهائيان در ايران احساس خطر كردند و در پى آن، ايادى، پزشک مخصوص شاه مدتى از ايران خارج شد. بهائيت جهانى اين تصور را داشت كه ايران ارض موعود بهائيان به حساب مىآيد.<ref>مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، 1370، ص 374</ref> | ||
در نهايت جناب فلسفى مىگويد: «نتيجه مقاومت من تا پايان رمضان سال 34 راجع به بهائىها اين شد كه شاه از من خشمگين شود و لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پيامهاى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] قطع گرديد، بلكه از سوى امام جمعه تهران ديگر براى سخنرانى دعوت نشدم و پخش سخنرانىهايم از راديو ممنوع شد». | در نهايت جناب فلسفى مىگويد: «نتيجه مقاومت من تا پايان رمضان سال 34 راجع به بهائىها اين شد كه شاه از من خشمگين شود و لذا نه تنها ملاقاتم با شاه جهت ابلاغ پيامهاى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] قطع گرديد، بلكه از سوى امام جمعه تهران ديگر براى سخنرانى دعوت نشدم و پخش سخنرانىهايم از راديو ممنوع شد». |
ویرایش