۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمد کاظم' به 'محمدکاظم') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR01069J1.jpg|بندانگشتی|الإسلام و التناسخ]] | [[پرونده:NUR01069J1.jpg|بندانگشتی|الإسلام و التناسخ]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |الإسلام و التناسخ | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر کتاب | |نامهای دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[مکی، محمدکاظم]] (محقق) | ||
[[مکی عاملی، حسین یوسف]] (نويسنده) | [[مکی عاملی، حسین یوسف]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BL 515 /5الف7م* | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |اسلام - عقاید | ||
تناسخ | تناسخ | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار الزهراء | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishYear" | 1411 هـ.ق یا 1991 م | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE1069AUTOMATIONCODE<br> | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''الإسلام و التناسخ''' كه از دو جزء تشكيل شده جزء دوم تألیف [[مکی عاملی، حسین یوسف|علامه سيد حسين يوسف مكّى]] مىباشد كه نام ديگر آن هم ابطال التناسخ مىباشد. جزء اول هم كه پيشگفتارى براى ورود به بحث اصلى تناسخ مىباشد، به قلم محمد كاظم مكّى است. | |||
موضوع كتاب مسالۀ تناسخ و انتقال و بازگشت روح است، از بدنى به بدن ديگر، به واسطه پيوندى كه ميان روح و بدن وجود دارد و اين بازگشت به دنيا براى زندگى جديد و از سر گرفتن تكامل است مىباشد. | موضوع كتاب مسالۀ تناسخ و انتقال و بازگشت روح است، از بدنى به بدن ديگر، به واسطه پيوندى كه ميان روح و بدن وجود دارد و اين بازگشت به دنيا براى زندگى جديد و از سر گرفتن تكامل است مىباشد. | ||
خط ۵۲: | خط ۴۸: | ||
كتاب همان گونه كه در آغاز آمد، از دو جزء تشكيل شده كه جزء اول پيشگفتار مىباشد. | كتاب همان گونه كه در آغاز آمد، از دو جزء تشكيل شده كه جزء اول پيشگفتار مىباشد. | ||
در اين پيشگفتار، زندگىنامه علامه سيد حسين يوسف | در اين پيشگفتار، زندگىنامه [[مکی عاملی، حسین یوسف|علامه سيد حسين يوسف مكى]]، تاريخچه نظريه تناسخ و اقسام تناسخ، كتابهايى كه در مورد نظريه تناسخ نگاشته شده، آمده است. | ||
جزء دوم كه همان كتاب اسلام و تناسخ يا ابطال تناسخ مىباشد، عناوين آن عبارتند از: | جزء دوم كه همان كتاب اسلام و تناسخ يا ابطال تناسخ مىباشد، عناوين آن عبارتند از: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۱: | ||
كتاب فوق يكى از كتبى مىباشد كه در ردّ بر نظريه تناسخ نوشته شده است. علامه سيد حسين يوسف مكى روش خود را در تألیف كتاب اين گونه نهاده كه اول آراء قائلين به تناسخ از فلاسفه و مادىگراها و ديگران از فرق و مذاهب را برحسب زمان تاريخ آنها آورده و سپس با تكيه بر ادله اسلامى كه قرآن و سنّت مىباشد، به ردّ آنها مىپردازد. او در تفسير آيات قرآن به تفاسير | كتاب فوق يكى از كتبى مىباشد كه در ردّ بر نظريه تناسخ نوشته شده است. [[مکی عاملی، حسین یوسف|علامه سيد حسين يوسف مكى]] روش خود را در تألیف كتاب اين گونه نهاده كه اول آراء قائلين به تناسخ از فلاسفه و مادىگراها و ديگران از فرق و مذاهب را برحسب زمان تاريخ آنها آورده و سپس با تكيه بر ادله اسلامى كه قرآن و سنّت مىباشد، به ردّ آنها مىپردازد. او در تفسير آيات قرآن به تفاسير [[مجمع البيان في تفسير القرآن|طبرسى]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و [[تفسير الصافي|صافى]] مراجعه و رأى اسلام را در اين خصوص مىآورد و او به طريق فلاسفه كه براى ردّ اين نظريه بر عقل محض تكيه مىكند، اعتماد نكرده، زيرا عقل را از شناخت كنه روح بدون استعانت از علم انبياء و اولياى الهى(ع) قاصر و ناتوان مىداند. | ||
علامه سيد حسين يوسف مكى در آخر كتاب مىآورد كه درست است هيچ يك از انديشمندان اسلامى عقيده تناسخ را نپذيرفتهاند و آن را ردّ نمودهاند؛ ولى اين مسئله هيچ ارتباطى به مسئله جاودانه بودن انسان، جهان پس از مرگ به دو مقطع عالم برزخ و عالم قيامت و معاد جسمانى ندارد و آيات و روايات زيادى در رابطه با زنده شدن انسان در قيامت وجود دارد. | [[مکی عاملی، حسین یوسف|علامه سيد حسين يوسف مكى]] در آخر كتاب مىآورد كه درست است هيچ يك از انديشمندان اسلامى عقيده تناسخ را نپذيرفتهاند و آن را ردّ نمودهاند؛ ولى اين مسئله هيچ ارتباطى به مسئله جاودانه بودن انسان، جهان پس از مرگ به دو مقطع عالم برزخ و عالم قيامت و معاد جسمانى ندارد و آيات و روايات زيادى در رابطه با زنده شدن انسان در قيامت وجود دارد. | ||
علامه سيد حسين يوسف مكى انگيزه خود را در رابطه با نوشتن اين كتاب اين گونه آورده: سؤالات زيادى درباره نظريه تناسخ مطرح و اهل علم زيادى به اينجانب مراجعه نمودند و درخواست نمودند كه در اين رابطه شما مطلبى تهيّه و منتشر نمائيد، لذا من براى پاسخ به آن سؤالات و اجابت درخواست برادران دينى به تحرير اين كتاب پرداختم. | [[مکی عاملی، حسین یوسف|علامه سيد حسين يوسف مكى]] انگيزه خود را در رابطه با نوشتن اين كتاب اين گونه آورده: سؤالات زيادى درباره نظريه تناسخ مطرح و اهل علم زيادى به اينجانب مراجعه نمودند و درخواست نمودند كه در اين رابطه شما مطلبى تهيّه و منتشر نمائيد، لذا من براى پاسخ به آن سؤالات و اجابت درخواست برادران دينى به تحرير اين كتاب پرداختم. | ||
==نظريه تناسخ== | ==نظريه تناسخ== | ||
خط ۸۲: | خط ۷۸: | ||
و نظريه تناسخ در فلسفه يونان در مرحله افلاطونى تبلور و چهره ديگرى يافت.افلاطون به زنده شدن مردگان قائل و معتقد بود كه نفس از عالم ديگرى آمده كه مرده به آنجا سفر مىكند. | و نظريه تناسخ در فلسفه يونان در مرحله افلاطونى تبلور و چهره ديگرى يافت.افلاطون به زنده شدن مردگان قائل و معتقد بود كه نفس از عالم ديگرى آمده كه مرده به آنجا سفر مىكند. | ||
نفس با مرگ جسد نمىميرد و به مكان ديگر و در مرحله ديگرى سير مىنمايد. بدون ترديد اين نگرش درباره نفس در مساله تناسخ و قرائتهايى كه از آن مىشد، تاثير نهاد، چنانكه شاگرد او [[ارسطو]] و سالهاى بعد در ميان نوافلاطونيان و فلوطين (270-205 ميلادى) كه در مصر و اسكندريه زندگى مىكرد، به تناسخ معتقد شد كه براساس آن، انسان با تقمّص(انتقال روح از جسدى به جسد ديگر) متولد مىگردد. با ظهور اسلام كه در رابطه با روح و جاودانگى آن و نيز مسالۀ برانگيخته شدن در روز رستاخيز راى واضح و روشنى داشت نويسندگان و انديشمندان مسلمان در مواجهه با نظريه تناسخ به تنوير و تبيين ابعاد مساله پرداختند و تأليفاتى در اين خصوص به رشته تحرير درآوردند. تأليفات نگاشته شده به دو دسته تقسيم مىشوند؛ دسته اول مربوط به علماى كلام مىباشد و دسته دوم مربوط به علماى فلسفه. امّا از ميان فيلسوفان اسلامى كسانى؛ چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]](339 هجرى)، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]](429 هجرى) و سهروردى و بالاخره [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] به طرح اين مسئله پرداختند. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] درباره تناسخ و اصطلاحات مربوط به آن، در آثار مختلف خود؛ چون حكمت متعاليه، المبداء و المعاد، شرح هدايه و تعليقه بر حكمت اشراق سخن گفته و با قاطعيت آن را چه به صورت انتقال روح به بدن انسان يا حيوان ديگر و چه انتقال به نبات يا جماد ديگر نفى مىكند. خلاصه اينكه نويسندگان مسلمان از هر دو دسته (متكلم و فيلسوف) بر نظريه تناسخ خط بطلان كشيدهاند و كتب زيادى به نام ابطال تناسخ منتشر كردهاند، هم به زبان فارسى و هم به زبان عربى. | نفس با مرگ جسد نمىميرد و به مكان ديگر و در مرحله ديگرى سير مىنمايد. بدون ترديد اين نگرش درباره نفس در مساله تناسخ و قرائتهايى كه از آن مىشد، تاثير نهاد، چنانكه شاگرد او [[ارسطو]] و سالهاى بعد در ميان نوافلاطونيان و فلوطين (270-205 ميلادى) كه در مصر و اسكندريه زندگى مىكرد، به تناسخ معتقد شد كه براساس آن، انسان با تقمّص(انتقال روح از جسدى به جسد ديگر) متولد مىگردد. با ظهور اسلام كه در رابطه با روح و جاودانگى آن و نيز مسالۀ برانگيخته شدن در روز رستاخيز راى واضح و روشنى داشت نويسندگان و انديشمندان مسلمان در مواجهه با نظريه تناسخ به تنوير و تبيين ابعاد مساله پرداختند و تأليفاتى در اين خصوص به رشته تحرير درآوردند. تأليفات نگاشته شده به دو دسته تقسيم مىشوند؛ دسته اول مربوط به علماى كلام مىباشد و دسته دوم مربوط به علماى فلسفه. امّا از ميان فيلسوفان اسلامى كسانى؛ چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]](339 هجرى)، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]](429 هجرى) و [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] و بالاخره [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] به طرح اين مسئله پرداختند. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] درباره تناسخ و اصطلاحات مربوط به آن، در آثار مختلف خود؛ چون حكمت متعاليه، المبداء و المعاد، شرح هدايه و تعليقه بر حكمت اشراق سخن گفته و با قاطعيت آن را چه به صورت انتقال روح به بدن انسان يا حيوان ديگر و چه انتقال به نبات يا جماد ديگر نفى مىكند. خلاصه اينكه نويسندگان مسلمان از هر دو دسته (متكلم و فيلسوف) بر نظريه تناسخ خط بطلان كشيدهاند و كتب زيادى به نام ابطال تناسخ منتشر كردهاند، هم به زبان فارسى و هم به زبان عربى. | ||
==نسخه شناسى== | ==نسخه شناسى== | ||
خط ۸۸: | خط ۸۴: | ||
كتاب الاسلام و التناسخ تألیف علاّمه سيد حسين يوسف مكّى و ويرايش و پيشگفتار محمد كاظم مكّى، به زبان عربى چاپ اول بوسيله دار الزهراء بيروت لبنان به تاريخ 1411 هجرى قمرى 1991 ميلادى در 177 صفحه مىباشد. | كتاب الاسلام و التناسخ تألیف علاّمه سيد حسين يوسف مكّى و ويرايش و پيشگفتار محمد كاظم مكّى، به زبان عربى چاپ اول بوسيله دار الزهراء بيروت لبنان به تاريخ 1411 هجرى قمرى 1991 ميلادى در 177 صفحه مىباشد. | ||
== پیوندها == | == پیوندها == | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/10565 مطالعه کتاب الإسلام و التناسخ در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/10565 مطالعه کتاب الإسلام و التناسخ در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] |
ویرایش