۱۰۲٬۱۱۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منابع ==' به '== منابع مقاله ==') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11263J1.jpg | |||
| عنوان =سمط العلی للحضرة العلیا در تاریخ قراختائیان کرمان که در فاصله ۷۱۵ - ۷۲۰ قمری نوشته شده | |||
| عنوانهای دیگر =در تاریخ قراختائیان کرمان که در فاصله 715-720 قمری نوشته شده | |||
| | |||
در تاریخ قراختاییان کرمان | در تاریخ قراختاییان کرمان | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[اقبال آشتیانی، عباس]] (مصحح) | |||
[[منشی کرمانی، ناصرالدین]] ( | [[منشی کرمانی، ناصرالدین]] (نویسنده) | ||
[[قزوینی، محمد]] (زير نظر) | [[قزوینی، محمد]] (زير نظر) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DSR 943 /ن2س8 1328 | ||
| موضوع = | |||
ایران - تاریخ - قراختائیان، 619 - 703ق. | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
نثر فارسی - قرن 8ق. | نثر فارسی - قرن 8ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | اساطير | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1362 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11263AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =2 | |||
''' | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11263 | |||
| کتابخوان همراه نور =11263 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''سِمط العُلى للحضرة العليا: در تاریخ قراختائیان کرمان''' اثر [[منشی کرمانی، ناصرالدین|ناصرالدين منشى کرمانى]]، به زبان فارسى، در تاريخ ملوك قراختاى کرمان است كه از 619 تا 703 حكومت كردند؛ به همراه مختصرى در سابقه احوال کرمان تا تاريخ استيلاى قراختاييان بر آن ديار. | |||
مؤلف، از 716 - 715ق، به تأليف كتاب پرداخته و تاريخ شاهى خواجه شهابالدين را بناى كار خود قرار داده است و ذيل وقايع را بعد از انقراض عهد پادشاه خاتون تا تاريخ فوق كشانده و كتاب خود را، درحقيقت بهعنوان ذيل تاريخ شاهى به نام «امير ايسن قتلغ نويان»، از امراى بزرگ اولجايتو و ابوسعيد، تأليف نموده است و بعد از اينكه قطبالدين، پسر ناصرالدين محمد به ايالت کرمان آمد، خود را تحت حمايت او كشيده و تتمه كتاب را در سال 720، به نام او و وزيرش خواجه ابوسعيد، در ذكر وقايعى كه در طى چهار - پنج سال اخير در کرمان رخ داده بود، به رشته تحرير درآورده است. | مؤلف، از 716 - 715ق، به تأليف كتاب پرداخته و تاريخ شاهى خواجه شهابالدين را بناى كار خود قرار داده است و ذيل وقايع را بعد از انقراض عهد پادشاه خاتون تا تاريخ فوق كشانده و كتاب خود را، درحقيقت بهعنوان ذيل تاريخ شاهى به نام «امير ايسن قتلغ نويان»، از امراى بزرگ اولجايتو و ابوسعيد، تأليف نموده است و بعد از اينكه قطبالدين، پسر ناصرالدين محمد به ايالت کرمان آمد، خود را تحت حمايت او كشيده و تتمه كتاب را در سال 720، به نام او و وزيرش خواجه ابوسعيد، در ذكر وقايعى كه در طى چهار - پنج سال اخير در کرمان رخ داده بود، به رشته تحرير درآورده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
مقدمه مصحح([[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]]) آغازگر كتاب بوده و مطالب، در سه بخش كلى بيان شده است: | مقدمه مصحح([[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]]) آغازگر كتاب بوده و مطالب، در سه بخش كلى بيان شده است: | ||
خط ۶۷: | خط ۵۲: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه، بعد از بيان شرح حال مفصلى از مؤلف، به کیفیت چاپ كتاب و ديگر آثار مؤلف، مانند«درة الاخبار» و «لمعة الانوار»، اشاره مىكند. | |||
مقدمه، بعد از بيان شرح حال مفصلى از مؤلف، به | |||
خطبه، بعد از حمد و ثناى خداوند متعال، به نعت رسول اكرم(ص) پرداخته و بعد از ذكر نام خلفاى راشدين، تاريخ بسيار مختصرى از بنى اميه و بنى عباس را بيان كرده و سپس حكومتهايى را كه در ايران بر سر كار بودهاند، مانند طاهريان، سلجوقيان و خوارزمشاهيان را به همراه سلاطين آنها نام مىبرد. در پايان، به حمله چنگيزخان مغول و شكست خوارزمشاهيان اشاره كرده و ملوك قراختاى را كه حاكم کرمان بودهاند، معرفى مىكند. | خطبه، بعد از حمد و ثناى خداوند متعال، به نعت رسول اكرم(ص) پرداخته و بعد از ذكر نام خلفاى راشدين، تاريخ بسيار مختصرى از بنى اميه و بنى عباس را بيان كرده و سپس حكومتهايى را كه در ايران بر سر كار بودهاند، مانند طاهريان، سلجوقيان و خوارزمشاهيان را به همراه سلاطين آنها نام مىبرد. در پايان، به حمله چنگيزخان مغول و شكست خوارزمشاهيان اشاره كرده و ملوك قراختاى را كه حاكم کرمان بودهاند، معرفى مىكند. | ||
در خطبه كه متعلق به قرن هشتم است، از چهار خليفه نام برده مىشود، اما وقتى به نام | در خطبه كه متعلق به قرن هشتم است، از چهار خليفه نام برده مىشود، اما وقتى به نام مبارک [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) مىرسد، يك صفحه ادامه مىيابد و در لابهلاى خطبه، بر تقدم ايشان بر سه خليفه ديگر تأكيد مىشود. موقعى كه به زمان نگارش كتاب نگاه مىكنيم، مىبينيم كه ايران در آستانه تحول مذهب از تسنن به تشيع است و مىتوان شاهد اين تحول در خطبه يك كتاب غير سياسى بود كه هر گاه نام [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مىآيد، جامعه، گرايش خود را به تشيع نشان مىدهد. | ||
در باب تاريخ کرمان آمده است كه چون گشتاسب بن لهراسب از اصطخر فارس به عزيمت تفرج به سمت کرمان رفت، چون به حومه بردسير رسيد و آن حدود را مستعد قبول عمارت يافت، دهكده و آتشخانهاى در آنجا بنا نمود و زمينهايى كه اكنون(زمان تأليف كتاب) به شاهيجان و گازرگاه معروف است، در آنجا آباد گرديد. در عهد ساسانى، اردشير بابكان به قصد شكار به مرغزار بردسير خراميد و در حومه آن به شكار پرداخته و آن موضع را، «نخجيران» نام نهاد و مدت يك سال در آن نواحى اقامت كرده و فرمان به ساخت گنبد گنج و قلعه شهر در آن ديار داد. | در باب تاريخ کرمان آمده است كه چون گشتاسب بن لهراسب از اصطخر فارس به عزيمت تفرج به سمت کرمان رفت، چون به حومه بردسير رسيد و آن حدود را مستعد قبول عمارت يافت، دهكده و آتشخانهاى در آنجا بنا نمود و زمينهايى كه اكنون(زمان تأليف كتاب) به شاهيجان و گازرگاه معروف است، در آنجا آباد گرديد. در عهد ساسانى، اردشير بابكان به قصد شكار به مرغزار بردسير خراميد و در حومه آن به شكار پرداخته و آن موضع را، «نخجيران» نام نهاد و مدت يك سال در آن نواحى اقامت كرده و فرمان به ساخت گنبد گنج و قلعه شهر در آن ديار داد. | ||
خط ۸۳: | خط ۶۶: | ||
در زمان خليفه سوم، عبدالله بن عامر بن كريز، حاكم کرمان مىشود و گويا تا زمان عمر بن عبدالعزيز حاكم مانده است. | در زمان خليفه سوم، عبدالله بن عامر بن كريز، حاكم کرمان مىشود و گويا تا زمان عمر بن عبدالعزيز حاكم مانده است. | ||
سپس بناهايى كه در زمان حكام بنى اميه - عمر بن عبدالعزيز و عبدالملك مروان - در کرمان ساخته شده، مانند مسجد جامع و... ذكر گرديده و حاكمان کرمان، از جمله ابوعلى محمد بن الياس، يسع بن ابوعلى، | سپس بناهايى كه در زمان حكام بنى اميه - عمر بن عبدالعزيز و عبدالملك مروان - در کرمان ساخته شده، مانند مسجد جامع و... ذكر گرديده و حاكمان کرمان، از جمله ابوعلى محمد بن الياس، يسع بن ابوعلى، عضدالدوله، بهاءالدوله ابونصر، ابى كالنجار بن بهاءالدوله، ابى على نوشتكين و... تا زمان قراختاييان به همراه اعمالى كه انجام دادهاند، به ترتيب زمان روى كار آمدن، بيان مىشوند. | ||
در اين اثر، مفهوم «ايرانزمين»، بهصورت برجستهاى نمود يافته است. ايرانى كه در اينجا از آن بحث مىشود، منحصر به دوره مغول(زمان تأليف كتاب) نبوده، بلكه در مورد سلسلههاى متأخرتر نيز مفهوم ايرانزمين، براى قلمرو تحت سلطه حكام آن به كار رفته است. | در اين اثر، مفهوم «ايرانزمين»، بهصورت برجستهاى نمود يافته است. ايرانى كه در اينجا از آن بحث مىشود، منحصر به دوره مغول(زمان تأليف كتاب) نبوده، بلكه در مورد سلسلههاى متأخرتر نيز مفهوم ايرانزمين، براى قلمرو تحت سلطه حكام آن به كار رفته است. | ||
خط ۹۱: | خط ۷۴: | ||
باب دوم، در ذكر سلاطين قراختاى مىباشد. مؤلف، ايشان را چنين معرفى مىكند: «سلطانان قراختاى، خسروانى بودند مؤيد به توفيق، مظفر به تأييد، همه تختنشينان ديندار و كامكاران نيكوكار و حاميان حومه اريحيت و راعيان رمه رعيت و آساد غياض مردى و ازهار رياض مرزى و متتبعان احكام قويم و منتهجان صراط مستقيم.»(ص 22)، سپس آنان را يك به يك، به ترتيب زمان روى كار آمدن نام برده و مشخصات، ويژگىها و اعمالى را كه انجام دادهاند، بيان مىكند به اين شرح: | باب دوم، در ذكر سلاطين قراختاى مىباشد. مؤلف، ايشان را چنين معرفى مىكند: «سلطانان قراختاى، خسروانى بودند مؤيد به توفيق، مظفر به تأييد، همه تختنشينان ديندار و كامكاران نيكوكار و حاميان حومه اريحيت و راعيان رمه رعيت و آساد غياض مردى و ازهار رياض مرزى و متتبعان احكام قويم و منتهجان صراط مستقيم.»(ص 22)، سپس آنان را يك به يك، به ترتيب زمان روى كار آمدن نام برده و مشخصات، ويژگىها و اعمالى را كه انجام دادهاند، بيان مىكند به اين شرح: | ||
#سلطان نصرة الدنيا والدين، ابوالفارس، قتلغ سلطان براق حاجب كه فردى سائس( | #سلطان نصرة الدنيا والدين، ابوالفارس، قتلغ سلطان براق حاجب كه فردى سائس(سياستمدار) و دانا و از اولاد گوركان بزرگ بود كه بعد از شكست دادن شجاعالدين، ملك کرمان، حاكم آنجا مىشود؛ | ||
#ابوالفتح، محمد بن خميتبور تاينگو برهان، داماد قتلغ سلطان و ولىعهد او كه بعد از وى، بدون مانع و منازع والى کرمان گرديد و خواجه ضياء الملك، مكينالدين، وزير او شده و در زمان وى جماعتى از امراء خوارزمشاهى به کرمان حمله مىكنند كه به دست او شكست خورده و به شيراز مىگريزند؛ | #ابوالفتح، محمد بن خميتبور تاينگو برهان، داماد قتلغ سلطان و ولىعهد او كه بعد از وى، بدون مانع و منازع والى کرمان گرديد و خواجه ضياء الملك، مكينالدين، وزير او شده و در زمان وى جماعتى از امراء خوارزمشاهى به کرمان حمله مىكنند كه به دست او شكست خورده و به شيراز مىگريزند؛ | ||
#ابوالمظفر، قتلغ سلطان خواجه جوق كه از او به سلطانى نيكوكار، پرهيزگار، عفيف و كمآزار ياد مىشود كه در روز دوشنبه بيست و هشتم شعبان 333ق، بر سرير سلطنت کرمان تكيه مىزند و با آنكه در جزئيات امور جهاندارى سادهدل، بىغرور و آسانگذار بود، مدت پانزده سال در امن و آسايش، حكمرانى مىكند؛ | #ابوالمظفر، قتلغ سلطان خواجه جوق كه از او به سلطانى نيكوكار، پرهيزگار، عفيف و كمآزار ياد مىشود كه در روز دوشنبه بيست و هشتم شعبان 333ق، بر سرير سلطنت کرمان تكيه مىزند و با آنكه در جزئيات امور جهاندارى سادهدل، بىغرور و آسانگذار بود، مدت پانزده سال در امن و آسايش، حكمرانى مىكند؛ | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۰۰: | ||
== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: تاریخ ایران]] | [[رده: تاریخ ایران]] |