۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
جز (جایگزینی متن - 'اینباره' به 'اینباره') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مؤلف مىگوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کردهاند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مىشود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref>. | مؤلف مىگوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کردهاند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مىشود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref>. | ||
از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسهکننده مىگوید: برخى آن را واجب کفایى دانستهاند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در | از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسهکننده مىگوید: برخى آن را واجب کفایى دانستهاند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در اینباره به حدیث براء بن عازب از پیامبر(ص) استدلال میکنند. اما خود مؤلف بر این عقیده است که معناى فرمایش پیامبر(ص)، استحباب و فضیلت داشتن اینگونه اعمال است، نه وجوب عینى یا کفایى داشتن<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>. | ||
مؤلف بهمناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مىشود که قابل توجه است، از جمله این بیت: | مؤلف بهمناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مىشود که قابل توجه است، از جمله این بیت: |
ویرایش