رسائل الكندي الفلسفية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مى‏داند' به 'می‌داند'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏داند' به 'می‌داند')
خط ۴۷: خط ۴۷:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خلاصه مباحث برخی از رساله‎های کتاب عبارت است از:  
خلاصه مباحث برخی از رساله‎های کتاب عبارت است از:  
الف)- در فلسفه اولى‏: این رساله مفصل‏ترین رساله از رساله‏‌هاى کندى است که به دست ما رسیده است. کندى این رساله را براى خلیفه عباسى المعتصم باللّه که سال‏هاى خلافتش از 218 تا 227ق، بود، به رشته تحریر درآورده است. رساله، بعد از دعا براى معتصم، با بحث از فلسفه و غایت آن و روشى که فیلسوف باید در تفکر فلسفى در پیش گیرد، آغاز می‌شود. کندى، فلسفه را بر همه علوم مقدم مى‏داند و در بین اجزاى فلسفه، فلسفه اولى را برتر از دیگر اجزاى آن می‌نهد؛ زیرا شرافت علم به شرافت موضوع آن است و چون موضوع فلسفه اولى از نظر او حق اول و علت اولى است، پس خود آن نیز از جمیع علوم دیگر و سایر اجزاى فلسفه در رتبه بالاترى قرار دارد و فیلسوف تام کسى است که بر علم برتر احاطه دارد<ref>ر.ک: کندی، یعقوب بن اسحاق، ص3؛ مقدمه، ص5 </ref>.
الف)- در فلسفه اولى‏: این رساله مفصل‏ترین رساله از رساله‏‌هاى کندى است که به دست ما رسیده است. کندى این رساله را براى خلیفه عباسى المعتصم باللّه که سال‏هاى خلافتش از 218 تا 227ق، بود، به رشته تحریر درآورده است. رساله، بعد از دعا براى معتصم، با بحث از فلسفه و غایت آن و روشى که فیلسوف باید در تفکر فلسفى در پیش گیرد، آغاز می‌شود. کندى، فلسفه را بر همه علوم مقدم می‌داند و در بین اجزاى فلسفه، فلسفه اولى را برتر از دیگر اجزاى آن می‌نهد؛ زیرا شرافت علم به شرافت موضوع آن است و چون موضوع فلسفه اولى از نظر او حق اول و علت اولى است، پس خود آن نیز از جمیع علوم دیگر و سایر اجزاى فلسفه در رتبه بالاترى قرار دارد و فیلسوف تام کسى است که بر علم برتر احاطه دارد<ref>ر.ک: کندی، یعقوب بن اسحاق، ص3؛ مقدمه، ص5 </ref>.


او بحث خود را با بیان «مطالب علمى» چهارگانه، یعنى مطلب هل، مطلب ما، مطلب اىّ و مطلب لم، آغاز می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص30</ref>.
او بحث خود را با بیان «مطالب علمى» چهارگانه، یعنى مطلب هل، مطلب ما، مطلب اىّ و مطلب لم، آغاز می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص30</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:
از آنجا که پدیدآورنده اشیا، خود غیر منفعل است، پس همه امور و اشیا که پدیدآمده به‎وسیله او هستند، منفعل بشمار می‌آیند؛ بنابراین اولین شى‏ء پدیدآمده، بدون واسطه از او وجود یافته است و بقیه باواسطه - ‎بر اساس تفاوتى که در قرب و بعد نسبت به فاعل نخست دارند - ‎و چون همگى آن‏ها به‎لحاظ وجود استناد به پدیدآورنده نخست دارند، پس علت بلاواسطه یا باواسطه هرآنچه در عالم واقع می‌شود، او خواهد بود<ref>ر.ک: همان، ص75؛ همان، ص‎131</ref>.
از آنجا که پدیدآورنده اشیا، خود غیر منفعل است، پس همه امور و اشیا که پدیدآمده به‎وسیله او هستند، منفعل بشمار می‌آیند؛ بنابراین اولین شى‏ء پدیدآمده، بدون واسطه از او وجود یافته است و بقیه باواسطه - ‎بر اساس تفاوتى که در قرب و بعد نسبت به فاعل نخست دارند - ‎و چون همگى آن‏ها به‎لحاظ وجود استناد به پدیدآورنده نخست دارند، پس علت بلاواسطه یا باواسطه هرآنچه در عالم واقع می‌شود، او خواهد بود<ref>ر.ک: همان، ص75؛ همان، ص‎131</ref>.


د)- در آشکار ساختن تناهى جرم عالم:‏ این رساله، بهترین اثرى است که ویژگى مهم تفکر کندى، یعنى تفکرى واضح و مبتنى بر روش ریاضى را که بر اساس وضع و اثبات مقدمات و سپس استفاده از آن‏ها براى اثبات نتایج است، نشان مى‏دهد. کندى در آغاز این رساله، انگیزه خود را از استفاده از مقدمات ریاضى که براى عقل مأنوس و بى‏نیاز از برهان است بیان مى‎کند و آن را از جهتى عبارت از سدّ راه بر مخالف و از جهت دیگر تسهیل وصول به مقصود، مى‏داند.
د)- در آشکار ساختن تناهى جرم عالم:‏ این رساله، بهترین اثرى است که ویژگى مهم تفکر کندى، یعنى تفکرى واضح و مبتنى بر روش ریاضى را که بر اساس وضع و اثبات مقدمات و سپس استفاده از آن‏ها براى اثبات نتایج است، نشان مى‏دهد. کندى در آغاز این رساله، انگیزه خود را از استفاده از مقدمات ریاضى که براى عقل مأنوس و بى‏نیاز از برهان است بیان مى‎کند و آن را از جهتى عبارت از سدّ راه بر مخالف و از جهت دیگر تسهیل وصول به مقصود، می‌داند.


او پس از آنکه مقدار و مقادیر متجانس را تعریف مى‎کند، به ذکر مقدماتى که به‎منزله احکامى کلى درباره مقادیر متجانس مى‏باشند، مى‏پردازد. او این مقدمات را به‎ترتیب منطقى ذکر و هریک را با استدلال اثبات مى‎کند و در این کار از علائم ریاضى و مثال و بیان واضح بهره مى‏جوید. این مقدمات عبارتند از:
او پس از آنکه مقدار و مقادیر متجانس را تعریف مى‎کند، به ذکر مقدماتى که به‎منزله احکامى کلى درباره مقادیر متجانس مى‏باشند، مى‏پردازد. او این مقدمات را به‎ترتیب منطقى ذکر و هریک را با استدلال اثبات مى‎کند و در این کار از علائم ریاضى و مثال و بیان واضح بهره مى‏جوید. این مقدمات عبارتند از:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش