ابن نباته، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فضل الله' به 'فضل‌الله'
جز (جایگزینی متن - 'شرف‌ الدين' به 'شرف‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'فضل الله' به 'فضل‌الله')
خط ۵۰: خط ۵۰:
ابن نباته، از همان نوجوانى به ادب مايل‌تر بود و در اين راه چندان كوشيد تا از همگنان پيشى گرفت. اين گرايش، نخستين بار در ديدار با ابن دقيق العيد و پيش از 700ق، در او پيدا شد. عاملى، از پاره‌اى اشعار كه ميان ابن نباته و ابن دقيق العيد مبادله شده، ياد كرده است.
ابن نباته، از همان نوجوانى به ادب مايل‌تر بود و در اين راه چندان كوشيد تا از همگنان پيشى گرفت. اين گرايش، نخستين بار در ديدار با ابن دقيق العيد و پيش از 700ق، در او پيدا شد. عاملى، از پاره‌اى اشعار كه ميان ابن نباته و ابن دقيق العيد مبادله شده، ياد كرده است.


از همان آغاز در مصر به مدح بزرگان پرداخت. خاندان فضل الله عمرى را كه در ديوان‌هاى سلاطين مصر و شام منصب‌هاى مهم داشتند، مدح گفت.
از همان آغاز در مصر به مدح بزرگان پرداخت. خاندان فضل‌الله عمرى را كه در ديوان‌هاى سلاطين مصر و شام منصب‌هاى مهم داشتند، مدح گفت.


در حدود سال 715ق، به شام سفر كرد و در دمشق رحل اقامت افكند. از اين تاريخ، فصل مهمى از زندگى او آغاز مى‌شود كه نزديك نيم قرن به درازا مى‌انجامد. وى شايد در جست‌وجوى زندگى فراخ‌تر به شام مهاجرت كرده باشد، زيرا بارها در اشعارش از تنگدستى ناليده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه عوامل سياسى نيز در اين كار دخيل بوده باشد؛ چه، مى‌دانيم كه او با سلطان الناصر محمد، سر سازش نداشت و در سراسر اين مدت، به شهادت ديوانش، حتى يك مديحه براى او نسرود. افزون بر اين، بسا كه با ابوالفداء كه در همان سال به قاهره آمده بود، به طريقى آشنايى يافته و مقدمات اين سفر فراهم شده باشد. به‌هرتقدير، وى در آنجا به پدرش كه پيش از اين به دمشق رفته و عهده‌دار دارالحديث نوريه شده بود، پيوست و پدر، هر آنچه را كسب مى‌كرد، هزينه فرزندان جمال‌الدين مى‌كرد، اما جمال‌الدين نيز خود بى‌كار ننشست و در پى كسب مال، به مدح بزرگان دمشق پرداخت.
در حدود سال 715ق، به شام سفر كرد و در دمشق رحل اقامت افكند. از اين تاريخ، فصل مهمى از زندگى او آغاز مى‌شود كه نزديك نيم قرن به درازا مى‌انجامد. وى شايد در جست‌وجوى زندگى فراخ‌تر به شام مهاجرت كرده باشد، زيرا بارها در اشعارش از تنگدستى ناليده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه عوامل سياسى نيز در اين كار دخيل بوده باشد؛ چه، مى‌دانيم كه او با سلطان الناصر محمد، سر سازش نداشت و در سراسر اين مدت، به شهادت ديوانش، حتى يك مديحه براى او نسرود. افزون بر اين، بسا كه با ابوالفداء كه در همان سال به قاهره آمده بود، به طريقى آشنايى يافته و مقدمات اين سفر فراهم شده باشد. به‌هرتقدير، وى در آنجا به پدرش كه پيش از اين به دمشق رفته و عهده‌دار دارالحديث نوريه شده بود، پيوست و پدر، هر آنچه را كسب مى‌كرد، هزينه فرزندان جمال‌الدين مى‌كرد، اما جمال‌الدين نيز خود بى‌كار ننشست و در پى كسب مال، به مدح بزرگان دمشق پرداخت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش