۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محقق حلی، جعفر بن حسن' به 'حلی، جعفر بن حسن') |
جز (جایگزینی متن - ')ر' به ') ر') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
در ادامه به حكم وطى در دبر زن نامحرم اشاره كرده و شروط اجراى حد و رجم براى زناى محصنه را اختيار، علم و بلوغ دانسته و موارد سقوط حد همراه با وجود شبهه را بررسى نموده است. | در ادامه به حكم وطى در دبر زن نامحرم اشاره كرده و شروط اجراى حد و رجم براى زناى محصنه را اختيار، علم و بلوغ دانسته و موارد سقوط حد همراه با وجود شبهه را بررسى نموده است. | ||
وى اجراى حد براى مصاديق كلى زنا را عدم اكراه در مرد و زن دانسته و در صورت اكراه بر عمل زنا، مهرالمثل و محلق شدن فرزند به شخص مكره را ثابت مىداند. تعريف احصان و زناى محصنه و شرايط وقوع چنين زنايى مانند بلوغ، حريت، عقد دايم بودن زنى كه مرتكب زناى محصنه شده، و امه نبودن (كنيز نبودن)را جداگانه بررسى نموده و مسلمان بودن را جزء شرايط احصان و زناى محصنه ندانسته و موارد رجم،يا سنگسار و موارد شلاق زدن در مورد ارتكاب به زناى محصنه را، با مراجعه به ادله روايى، مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. وى در همين راستا موارد سقوط حد در زناى محصنه، مفهوم احصان در مورد زن را مورد بحث و بررسى قرار داده و حكم طلاق رجعى زن و زناى او پس از طلاق رجعى را بيان مىكند. | وى اجراى حد براى مصاديق كلى زنا را عدم اكراه در مرد و زن دانسته و در صورت اكراه بر عمل زنا، مهرالمثل و محلق شدن فرزند به شخص مكره را ثابت مىداند. تعريف احصان و زناى محصنه و شرايط وقوع چنين زنايى مانند بلوغ، حريت، عقد دايم بودن زنى كه مرتكب زناى محصنه شده، و امه نبودن (كنيز نبودن) را جداگانه بررسى نموده و مسلمان بودن را جزء شرايط احصان و زناى محصنه ندانسته و موارد رجم،يا سنگسار و موارد شلاق زدن در مورد ارتكاب به زناى محصنه را، با مراجعه به ادله روايى، مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. وى در همين راستا موارد سقوط حد در زناى محصنه، مفهوم احصان در مورد زن را مورد بحث و بررسى قرار داده و حكم طلاق رجعى زن و زناى او پس از طلاق رجعى را بيان مىكند. | ||
اجراى حد زنا براى شخص كور، راههاى اثبات زنا با اقرار، بينه و علم قاضى، نحوه اجراى حد، شرايط اقرار كردن به زنا و چهار بار بودن اقرار، سقوط حد در صورتىكه اقرار چهار مرتبه نباشد، كيفيت اقرار شخص لال و گرفتن دو مترجم براى او و احكام قذف و نسبت دادن به افراد، از موضوعات ديگر اين منبع فقهى است. در مباحث بعدى، احكام بوسيدن، هم بستر شدن، و معانقه بيان شده و احكام اجراى حد براى زنى كه حامله مىباشد و احكام اجراى حد براى شخصى كه ابتدا به زنا اقرار كرده، سپس منكر آن مىشود بيان گرديده است. در ادامه مباحث كتاب ساير شروط اجراى حد براى زنا و لواط، مساحقه و قيادت به شرح ذيل مورد بحث و بررسى فقهى قرار گرفته است:اثبات زنا با بينه و شهادت چهار مرد عادل، حساب كردن دو زن شاهد به جاى يك مرد شاهد، شرايط شهادت دادن بر زنا، حكم توبه كردن فرد پس از ارتكاب زنا، اقسام حد، حكم شرعى زناى با محارم سببى و نسبى و رضاعى، حكم زنا كردن با بچهها و ديوانگان، احكام زنا كردن با زنان ذمّى، كيفيت اجراى سنگسار، احكام شرعى لواط و حد آن، شرايط اجراى حد براى لواط، كيفيت اقرار به لواط و اثبات آن، كيفيت اجراى حد براى انجام لواط، حكم لواط كردن با عبديا غلام، احكام مساحقه و اجراى حد براى زنانى كه مساحقه مىكنند، كيفيت اجراى حد براى فردى كه ترتيب انجام عمل زنا را مىدهد (قيادت)، و فروعات فقهى مربوط به مباحث مزبور. | اجراى حد زنا براى شخص كور، راههاى اثبات زنا با اقرار، بينه و علم قاضى، نحوه اجراى حد، شرايط اقرار كردن به زنا و چهار بار بودن اقرار، سقوط حد در صورتىكه اقرار چهار مرتبه نباشد، كيفيت اقرار شخص لال و گرفتن دو مترجم براى او و احكام قذف و نسبت دادن به افراد، از موضوعات ديگر اين منبع فقهى است. در مباحث بعدى، احكام بوسيدن، هم بستر شدن، و معانقه بيان شده و احكام اجراى حد براى زنى كه حامله مىباشد و احكام اجراى حد براى شخصى كه ابتدا به زنا اقرار كرده، سپس منكر آن مىشود بيان گرديده است. در ادامه مباحث كتاب ساير شروط اجراى حد براى زنا و لواط، مساحقه و قيادت به شرح ذيل مورد بحث و بررسى فقهى قرار گرفته است:اثبات زنا با بينه و شهادت چهار مرد عادل، حساب كردن دو زن شاهد به جاى يك مرد شاهد، شرايط شهادت دادن بر زنا، حكم توبه كردن فرد پس از ارتكاب زنا، اقسام حد، حكم شرعى زناى با محارم سببى و نسبى و رضاعى، حكم زنا كردن با بچهها و ديوانگان، احكام زنا كردن با زنان ذمّى، كيفيت اجراى سنگسار، احكام شرعى لواط و حد آن، شرايط اجراى حد براى لواط، كيفيت اقرار به لواط و اثبات آن، كيفيت اجراى حد براى انجام لواط، حكم لواط كردن با عبديا غلام، احكام مساحقه و اجراى حد براى زنانى كه مساحقه مىكنند، كيفيت اجراى حد براى فردى كه ترتيب انجام عمل زنا را مىدهد (قيادت)، و فروعات فقهى مربوط به مباحث مزبور. |
ویرایش