ابن ملقن، عمر بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بدر الدين' به 'بدرالدين'
جز (جایگزینی متن - 'تقى‌ الدين' به 'تقى‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'بدر الدين' به 'بدرالدين')
خط ۴۲: خط ۴۲:
ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى، فقه را از مشاهير شافعى، مانند تقى‌الدين سبكى، جمال‌الدين [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] و عز الدين ابن جماعه؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌ الدين رشيدى و حديث را از ابوالفتح ابن سيد الناس، قطب‌ الدين حلبى و ديگران فرا گرفت. آن‌گاه ملازمت زين‌ الدين رحبى و علاءالدين مغلطاى را اختيار كرد، تا اين‌كه در 770ق‌به منظور اخذ حديث، به دمشق سفر كرد و درآن‌جا از شاگردان فخرالدين ابن‌بخارى، مانند ابن اميله و جز او تحصيل علم كرد. در قاهره و دمشق از مزّى و شمس‌الدين عسقلانى و عده‌اى ديگر از علماى زمان خود اجازه روايت كسب نمود.
ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى، فقه را از مشاهير شافعى، مانند تقى‌الدين سبكى، جمال‌الدين [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] و عز الدين ابن جماعه؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌ الدين رشيدى و حديث را از ابوالفتح ابن سيد الناس، قطب‌ الدين حلبى و ديگران فرا گرفت. آن‌گاه ملازمت زين‌ الدين رحبى و علاءالدين مغلطاى را اختيار كرد، تا اين‌كه در 770ق‌به منظور اخذ حديث، به دمشق سفر كرد و درآن‌جا از شاگردان فخرالدين ابن‌بخارى، مانند ابن اميله و جز او تحصيل علم كرد. در قاهره و دمشق از مزّى و شمس‌الدين عسقلانى و عده‌اى ديگر از علماى زمان خود اجازه روايت كسب نمود.


منصب مهم و قابل ذكرى كه به وى محول شده باشد در زندگيش ديده نمى‌شود، جز آن‌كه در برهه‌اى سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندى بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌ الدين برقوق در نظر داشت او را به جاى بدر الدين ابن ابى البقاء در منصب قضاى قاهره بگمارد، ولى ابن ابى البقاء از اين موضوع آگاه شد و توطئه‌اى ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌اى از علما، وى مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از اين شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد.
منصب مهم و قابل ذكرى كه به وى محول شده باشد در زندگيش ديده نمى‌شود، جز آن‌كه در برهه‌اى سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندى بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌ الدين برقوق در نظر داشت او را به جاى بدرالدين ابن ابى البقاء در منصب قضاى قاهره بگمارد، ولى ابن ابى البقاء از اين موضوع آگاه شد و توطئه‌اى ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌اى از علما، وى مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از اين شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد.


وى کتابخانه‌اى تشكيل داد و در آنجا کتاب‌هاى مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسه فاضليه را گردآورد. متأسفانه اين کتابخانه با بسيارى از يادداشت‌هاى خود او، در اواخر عمرش دچار آتش‌سوزى شد و اكثر آن‌ها از بين رفت. وى بعد از اين واقعه دچار اندوه بزرگى شد و فراموشى بر او مستولى گرديد. وى سرانجام در 6 ربيع الاول 804ق/ 14 اكتبر 1401م، در قاهره وفات يافت.
وى کتابخانه‌اى تشكيل داد و در آنجا کتاب‌هاى مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسه فاضليه را گردآورد. متأسفانه اين کتابخانه با بسيارى از يادداشت‌هاى خود او، در اواخر عمرش دچار آتش‌سوزى شد و اكثر آن‌ها از بين رفت. وى بعد از اين واقعه دچار اندوه بزرگى شد و فراموشى بر او مستولى گرديد. وى سرانجام در 6 ربيع الاول 804ق/ 14 اكتبر 1401م، در قاهره وفات يافت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش