۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(غنی سازی متن) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
مؤلف علت تأليف اين كتاب را وجود مطالب عاليه از علم كلام در كتاب مواقف و مستور بودن آنها مىداند كه جمعى از دوستان از او خواسته بودند كه اين مطالب را روشن سازد.او مىگويد«كتاب المواقف الذى احتوى من اصوله (علم الكلام) و قواعده على اهمها و اولاها و من شعبه و فوائده على الطفها و اسناها و...فاجتمع الى نفر من اجلة الاحباب المتطلعين الى سرائر الكتاب و اقترحوا على أن اكشف لهم عن مخدارته الاستار و ابرز لهم من نقاب الحجاب هاتيك الاسرار ليجتلوها بأعينهم متبرجات بزينتها متبخرات بمحاسن فطرتها... | مؤلف علت تأليف اين كتاب را وجود مطالب عاليه از علم كلام در كتاب مواقف و مستور بودن آنها مىداند كه جمعى از دوستان از او خواسته بودند كه اين مطالب را روشن سازد.او مىگويد«كتاب المواقف الذى احتوى من اصوله (علم الكلام) و قواعده على اهمها و اولاها و من شعبه و فوائده على الطفها و اسناها و...فاجتمع الى نفر من اجلة الاحباب المتطلعين الى سرائر الكتاب و اقترحوا على أن اكشف لهم عن مخدارته الاستار و ابرز لهم من نقاب الحجاب هاتيك الاسرار ليجتلوها بأعينهم متبرجات بزينتها متبخرات بمحاسن فطرتها... | ||
و شرحته بحمد الله سبحانه شرحا يذلل من شوارده صحابها و يميط عن خرائده نقابها...» | و شرحته بحمد الله سبحانه شرحا يذلل من شوارده صحابها و يميط عن خرائده نقابها...»<ref>متن کتاب، ج1 ص 4</ref> | ||
تأليف اين كتاب، شوال سال 807 ه.ق در يكى از توابع سمرقند تمام گشته است. | تأليف اين كتاب، شوال سال 807 ه.ق در يكى از توابع سمرقند تمام گشته است. | ||
| خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
مؤلف در مباحث امامت بيشتر از آنكه كلماتش را براساس استدلال منطقى بيان كند براساس تعصبات فرقهاى بيان نموده است.او در تفضيل دادن خلفا مخصوصا ابوبكر بر امير مومنان على(ع)، دلايل متقنى را كه شيعه بر نصب امامت از جانب نص پيغمبر (مانند غدير خم و آيه التطهير و...) و موارد اشتباههاى تاريخى ابوبكر چه قبل از اسلام كه در حالت كفر بوده و چه بعد از اسلام، مانند غصب فدك و عفو خالد بن وليد قاتل مالك بن نويره (او كسى بود كه بعد از قتل اين مسلمان در همان شب با همسر او جمع شد)همه را با رديههاى پوچ جواب مىدهد.مثلا در مورد عفو خالد مىگويد: فأنّه نقل انّ خالدا انما قتل مالكا لأنه ارتد و ردّ على قومه صدقاتهم لما بلغه وفاة رسول الله و خاطب خالدا بأنه مات صاحبك فعلم خالد قصده أنه ليس صاحبا له فتيقن ردته (هنگامى كه مالك صدقات قوم را بعد از وفات پيغمبر برگرداند و به خالد گفت صاحب تو مرده و خالد يقين كرد او مرتد شده است) و يا در مورد تزويج زن او مىگويد: | مؤلف در مباحث امامت بيشتر از آنكه كلماتش را براساس استدلال منطقى بيان كند براساس تعصبات فرقهاى بيان نموده است.او در تفضيل دادن خلفا مخصوصا ابوبكر بر امير مومنان على(ع)، دلايل متقنى را كه شيعه بر نصب امامت از جانب نص پيغمبر (مانند غدير خم و آيه التطهير و...) و موارد اشتباههاى تاريخى ابوبكر چه قبل از اسلام كه در حالت كفر بوده و چه بعد از اسلام، مانند غصب فدك و عفو خالد بن وليد قاتل مالك بن نويره (او كسى بود كه بعد از قتل اين مسلمان در همان شب با همسر او جمع شد)همه را با رديههاى پوچ جواب مىدهد.مثلا در مورد عفو خالد مىگويد: فأنّه نقل انّ خالدا انما قتل مالكا لأنه ارتد و ردّ على قومه صدقاتهم لما بلغه وفاة رسول الله و خاطب خالدا بأنه مات صاحبك فعلم خالد قصده أنه ليس صاحبا له فتيقن ردته (هنگامى كه مالك صدقات قوم را بعد از وفات پيغمبر برگرداند و به خالد گفت صاحب تو مرده و خالد يقين كرد او مرتد شده است) و يا در مورد تزويج زن او مىگويد: | ||
فلعلّها كانت مطلقة قد انقضت عدتها الاّ انها كانت محبوسة عنده (شايد زن او مطلقه گرديده و در خانه او محبوس شده است) | فلعلّها كانت مطلقة قد انقضت عدتها الاّ انها كانت محبوسة عنده (شايد زن او مطلقه گرديده و در خانه او محبوس شده است).<ref>همان، ج8 ص 358</ref>با اين احتمالات بعيد مىخواهد خطاهاى مسلم ابوبكر را ترميم كند و همچنين در قضيه غدير خم بعد از نقل روايت چنين مىگويد:الجواب مع صحة الحديث و دعوى الضرورة في العلم بصحته لكونه متواترا مكابرة كيف و لم ينقله اكثر اصحاب الحديث كالبخارى و مسلم و...و لأن عليا لم يكن يوم الغدير مع النبى فانه كان باليمن اولا.اصل حديث را كه از روايات صحيحه و متواتره است زير سئوال مىبرد و اين سخن كه على(ع) در روز غدير در يمن بوده را نيز جزء ادلۀ كذب حديث مىشمرد،<ref>همان ج 8 ص 360 و 361</ref> | ||
در جاى ديگر در قضيه اخوت كه حضرت رسول اكرم امير مومنان را مفتخر به برادرى خود مىكند، اين افتخار بزرگ را دليلى براى علو رتبه و افضليت على(ع) نمىداند در آنجا كه مىگويد:التاسع انهعليهالسلام لما آخى بين الصحابة اتخذه اخا لنفسه قيل لا دلالة اذ لعل ذلك لزيادة شفقته عليه للقرابة و زيادة الالفة و الخدمة. | در جاى ديگر در قضيه اخوت كه حضرت رسول اكرم امير مومنان را مفتخر به برادرى خود مىكند، اين افتخار بزرگ را دليلى براى علو رتبه و افضليت على(ع) نمىداند در آنجا كه مىگويد:التاسع انهعليهالسلام لما آخى بين الصحابة اتخذه اخا لنفسه قيل لا دلالة اذ لعل ذلك لزيادة شفقته عليه للقرابة و زيادة الالفة و الخدمة.<ref>همان، ج 8 ص 368</ref> و در آخر بحث كه شايد خود نيز به پوشالى بودن استدلالات غير منطقى خود مظنون شده است ادعا مىكند چون گذشتگان بر ما حكم كردهاند كه افضل صحابه اول ابوبكر بعد عمر و سپس عثمان و على هستند پس ما نيز چشممان را بر حقيقت مىبنديم و پيرو كوركورانه بزرگانمان مىشويم.آنجا كه مىگويد:لكنا وجدتا السلف قالوا بأنّ افضل ابوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على و حسن ظننا بهم يقضى بانهم لو لم يعرفوا ذلك لما أطبقوا عليه فوجب علينا اتباعهم في ذلك.<ref>همان، ج8 ص 372</ref> | ||
==نسخهشناسى== | ==نسخهشناسى== | ||
| خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
جلد اول 291 ص، جلد دوم 219 ص، جلد سوم 199 ص، جلد چهارم 203 ص، جلد پنجم 295 ص جلد ششم 294 ص، جلد هفتم 261 ص و جلد هشتم 401 ص. | جلد اول 291 ص، جلد دوم 219 ص، جلد سوم 199 ص، جلد چهارم 203 ص، جلد پنجم 295 ص جلد ششم 294 ص، جلد هفتم 261 ص و جلد هشتم 401 ص. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
ویرایش