منطق نوین؛ مشتمل بر اللمعات المشرقية في الفنون المنطقية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR15792J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
|data-type='otherBookNames'|التنبیه
|data-type='otherBookNames'|التنبیه


اللمعات المشرقیه فی فنون المنطقیه. فارسی
اللمعات المشرقیه فی فنون المنطقیه. فارسی
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
خط ۴۵: خط ۴۵:




«منطق نوين»، يكى از آثار سودمند حكيم بزرگ، صدرالمتألهين شيرازى (979 - 1050ق) است كه استاد دكتر عبدالمحسن مشكوةالدينى متن عربى آن را همراه با ترجمه و شرح فارسى منتشر ساخته است. نام كامل اين كتاب، عبارت است از «منطق نوين مشتمل بر: اللمعات المشرقية في الفنون المنطقية». در اين اثر، يك دوره كامل منطق از تعريف منطق و تصور و تصديق تا قياس و برهان و مغالطه، بيان شده است.
«'''منطق نوين'''»، يكى از آثار سودمند حكيم بزرگ، '''[[صدرالمتألهين شيرازى]]''' (979 - 1050ق) است كه استاد '''[[دكتر عبدالمحسن مشكوةالدينى]]''' متن عربى آن را همراه با ترجمه و شرح فارسى منتشر ساخته است. نام كامل اين كتاب، عبارت است از «منطق نوين مشتمل بر: اللمعات المشرقية في الفنون المنطقية». در اين اثر، يك دوره كامل منطق از تعريف منطق و تصور و تصديق تا قياس و برهان و مغالطه، بيان شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۷۱: خط ۷۱:
ب) علاوه بر مسائل متداول كه در ساير كتب منطق نوشته شده است، نكاتى كه نتيجه دقت نظر و آراء مختص به خود مصنف عظيم الشأن است، در اين رساله ايراد گرديده و از جمله شرط وحدت حمل در تناقض و تفاوت سالبة المحمول با سالبه محصله و معدوله...؛
ب) علاوه بر مسائل متداول كه در ساير كتب منطق نوشته شده است، نكاتى كه نتيجه دقت نظر و آراء مختص به خود مصنف عظيم الشأن است، در اين رساله ايراد گرديده و از جمله شرط وحدت حمل در تناقض و تفاوت سالبة المحمول با سالبه محصله و معدوله...؛


ج) از مزاياى اين رساله آن است كه مسائل منطقى را با بيانى محكم و مستدل و با ذكر دليل ثابت نموده است (منطق نوين، مقدمه، ص ششم - هفتم).
ج) از مزاياى اين رساله آن است كه مسائل منطقى را با بيانى محكم و مستدل و با ذكر دليل ثابت نموده است <ref>منطق نوين، مقدمه، ص ششم - هفتم</ref>.


2. دكتر مشكوةالدينى يادآور شده است كه مصنف اين رساله، مطابق روشى كه در كتب فلسفى خود دارد در اينجا نيز در عين اينكه مسائل منطقى را به سبك و روش اهل تحصيل و مانند ساير كتب منطقى بيان نموده، بيشتر به مشرب اشراق توجه دارد... اين رساله به سبك كتاب «حكمة الإشراق» نوشته شده و در بعضى از موارد با عبارات «شرح حكمة الإشراق» با اندك اختصار و تصرفى مطابقه دارد و بعضى از موارد مزبور كه از روى آن تصحيح شده در ذيل صفحات محل آن تعيين گرديده است. بعضى از عبارات كتاب «اسفار» نيز در اين رساله ديده مى‌شود و از جمله يكى از لمعات اين رساله كه با يكى دو كلمه كم و زياد با عبارت «اسفار» مطابقت دارد (همان، مقدمه، ص هفتم).
2. دكتر مشكوةالدينى يادآور شده است كه مصنف اين رساله، مطابق روشى كه در كتب فلسفى خود دارد در اينجا نيز در عين اينكه مسائل منطقى را به سبك و روش اهل تحصيل و مانند ساير كتب منطقى بيان نموده، بيشتر به مشرب اشراق توجه دارد... اين رساله به سبك كتاب «حكمة الإشراق» نوشته شده و در بعضى از موارد با عبارات «شرح حكمة الإشراق» با اندك اختصار و تصرفى مطابقه دارد و بعضى از موارد مزبور كه از روى آن تصحيح شده در ذيل صفحات محل آن تعيين گرديده است. بعضى از عبارات كتاب «اسفار» نيز در اين رساله ديده مى‌شود و از جمله يكى از لمعات اين رساله كه با يكى دو كلمه كم و زياد با عبارت «اسفار» مطابقت دارد <ref>همان، مقدمه، ص هفتم</ref>.


3. نويسنده در مورد ترجمه كتاب نوشته است كه فهم جملات و عبارات اين رساله كه در نهايت فشردگى و اختصار است قدرى مشكل به نظر مى‌رسد و براى همه كس به‌خصوص براى مبتديان قابل استفاده نيست؛ به اين جهت ترجمه گرديد تا با مراجعه به آن، مطالب اصل به‌خوبى درك شود. در ترجمه سعى كامل به عمل آمد كه حتى المقدور از حدود اصل تجاوزى نشده و با عين عبارت قابل تطبيق باشد؛ به اين جهت اگر در بعضى از موارد، جملات غير سليس به كار برده شده باشد، از جهت رعايت امانت در ترجمه است كه وظيفه هر مترجمى مى‌باشد و كسى كه وارد كار ترجمه باشد مطلع است كه اين كار، به‌خصوص در مورد متون فنى و موجز تا چه حدى مشكل است (همان، مقدمه، ص نهم).
3. نويسنده در مورد ترجمه كتاب نوشته است كه فهم جملات و عبارات اين رساله كه در نهايت فشردگى و اختصار است قدرى مشكل به نظر مى‌رسد و براى همه كس به‌خصوص براى مبتديان قابل استفاده نيست؛ به اين جهت ترجمه گرديد تا با مراجعه به آن، مطالب اصل به‌خوبى درك شود. در ترجمه سعى كامل به عمل آمد كه حتى المقدور از حدود اصل تجاوزى نشده و با عين عبارت قابل تطبيق باشد؛ به اين جهت اگر در بعضى از موارد، جملات غير سليس به كار برده شده باشد، از جهت رعايت امانت در ترجمه است كه وظيفه هر مترجمى مى‌باشد و كسى كه وارد كار ترجمه باشد مطلع است كه اين كار، به‌خصوص در مورد متون فنى و موجز تا چه حدى مشكل است <ref>همان، مقدمه، ص نهم</ref>.


4. دكتر مشكوةالدينى علاوه بر ترجمه متن عربى، از جهت اينكه فهم مقاصد كتاب ملا صدرا بدون مراجعه به كتب مبسوط ممكن نيست، شرح مفصلى بر آن افزوده است و براى توضيح مطالب به كتب خود مصنف از قبيل تعليقات شفا و تعليقات حكمة الإشراق و كتاب اسفار و مآخذ خود مصنف كه متن و شرح حكمة الاشراق و متن و شرح منطق اشارات است و كتب ديگر مراجعه كرده است (همان، مقدمه، ص نهم - دهم).
4. دكتر مشكوةالدينى علاوه بر ترجمه متن عربى، از جهت اينكه فهم مقاصد كتاب ملا صدرا بدون مراجعه به كتب مبسوط ممكن نيست، شرح مفصلى بر آن افزوده است و براى توضيح مطالب به كتب خود مصنف از قبيل تعليقات شفا و تعليقات حكمة الإشراق و كتاب اسفار و مآخذ خود مصنف كه متن و شرح حكمة الاشراق و متن و شرح منطق اشارات است و كتب ديگر مراجعه كرده است <ref>همان، مقدمه، ص نهم - دهم</ref>.


5. مترجم در ترجمه فارسى كوشيده است كه امانت را مراعات كند و معنا و پيام نويسنده به‌خوبى منتقل شود، ولى شايد بتوان گفت كه از نظر زبان و ادبيات فارسى چندان كه بايد و شايد شيوا نيست. به نظر مى‌رسد قلم شارح در قسمت شرح بهتر و شيواتر از قسمت ترجمه است و مطالب را روشن‌تر نوشته است. البته شايد اين موضوع به اين جهت باشد كه شرح دكتر عبدالمحسن مشكوةالدينى بسيار مفصل است و خودش را به عبارات متن محدود نكرده؛ به‌طورى‌كه شرح ايشان از نظر حجم بيش از ده برابر متن اصلى است.
5. مترجم در ترجمه فارسى كوشيده است كه امانت را مراعات كند و معنا و پيام نويسنده به‌خوبى منتقل شود، ولى شايد بتوان گفت كه از نظر زبان و ادبيات فارسى چندان كه بايد و شايد شيوا نيست. به نظر مى‌رسد قلم شارح در قسمت شرح بهتر و شيواتر از قسمت ترجمه است و مطالب را روشن‌تر نوشته است. البته شايد اين موضوع به اين جهت باشد كه شرح دكتر عبدالمحسن مشكوةالدينى بسيار مفصل است و خودش را به عبارات متن محدود نكرده؛ به‌طورى‌كه شرح ايشان از نظر حجم بيش از ده برابر متن اصلى است.


6. شارح حتى المقدور در ترتيب مطالب شرح پيروى از متن اصلى كرده و فقط در چند مورد، نظم آن را بر هم زده، از جمله اقسام قضايا كه مواد قياس و استقراء و تمثيل مى‌باشند، با صناعات خمس مخلوط است و چون اين مبحث دو قسمت مستقل هستند، از يكديگر مجزا شده و قضايا در بخش دوم و صناعات در بخش سوم ذكر گرديده‌اند. ايشان همچنين كوشيده است كه مطالب را با عبارات روان و بدون تعقيد شرح كند (همان، مقدمه، ص دهم).
6. شارح حتى المقدور در ترتيب مطالب شرح پيروى از متن اصلى كرده و فقط در چند مورد، نظم آن را بر هم زده، از جمله اقسام قضايا كه مواد قياس و استقراء و تمثيل مى‌باشند، با صناعات خمس مخلوط است و چون اين مبحث دو قسمت مستقل هستند، از يكديگر مجزا شده و قضايا در بخش دوم و صناعات در بخش سوم ذكر گرديده‌اند. ايشان همچنين كوشيده است كه مطالب را با عبارات روان و بدون تعقيد شرح كند <ref>همان، مقدمه، ص دهم</ref>.


7. شارح در چند مورد كه مطالب مشهور منطقى به نظر ايشان خالى از اشكال نبوده، پس از توضيح رأى مشهور، نظر شخصى خودش را به‌عنوان پيشنهاد مطرح كرده است. از جمله نوآورى‌هاى وى، فهرست مختلطات اشكال چهارگانه و طبقه‌بندى آنها است كه ايشان از منابع مختلف استنتاج كرده است. همچنين ايشان مطالب شرح را شماره‌گذارى كرده تا تطبيق آن با متن اصلى آسان شود (همان، مقدمه، ص دهم - يازدهم). استفاده از جدول براى تفهيم بهتر مطالب، از جمله امتيازهاى اين شرح است (همان، ص 422، 425، 426، 427، 428، 429، 430، 431، 432، 443، 444، 453، 454، 455، 456، 457، 459، 460، 461، 462، 463، 469، 471، 474 و...).
7. شارح در چند مورد كه مطالب مشهور منطقى به نظر ايشان خالى از اشكال نبوده، پس از توضيح رأى مشهور، نظر شخصى خودش را به‌عنوان پيشنهاد مطرح كرده است. از جمله نوآورى‌هاى وى، فهرست مختلطات اشكال چهارگانه و طبقه‌بندى آنها است كه ايشان از منابع مختلف استنتاج كرده است. همچنين ايشان مطالب شرح را شماره‌گذارى كرده تا تطبيق آن با متن اصلى آسان شود (همان، مقدمه، ص دهم - يازدهم). استفاده از جدول براى تفهيم بهتر مطالب، از جمله امتيازهاى اين شرح است <ref>همان، ص 422، 425، 426، 427، 428، 429، 430، 431، 432، 443، 444، 453، 454، 455، 456، 457، 459، 460، 461، 462، 463، 469، 471، 474 و...</ref>.


8. از ابتكارات مفيد شارح آن است كه در پايان كتاب، افزون بر فهرست اعلام (اشخاص و كتب)، فهرست مطالب كتاب حاضر را به‌صورت الفبايى آورده است (همان، ص 683 - 694). اين فهرست غير از فهرست مطالب كتاب است كه در آغاز كتاب آمده و عنوان و صفحه مطالب كتاب را به ترتيب گزارش كرده است (همان، مقدمه، ص سيزدهم - شانزدهم). در فهرست الفبايى مذكور، شماره صفحه توضيح اصطلاحات و مطالبى كه در چند جاى كتاب بيان گرديده، معين شده و به اين جهت فهرست مزبور به‌منزله فرهنگ مستقلى براى اصطلاحات منطقى مى‌باشد (همان، مقدمه، ص يازده).
8. از ابتكارات مفيد شارح آن است كه در پايان كتاب، افزون بر فهرست اعلام (اشخاص و كتب)، فهرست مطالب كتاب حاضر را به‌صورت الفبايى آورده است <ref>همان، ص 683 - 694</ref>. اين فهرست غير از فهرست مطالب كتاب است كه در آغاز كتاب آمده و عنوان و صفحه مطالب كتاب را به ترتيب گزارش كرده است </ref>همان، مقدمه، ص سيزدهم - شانزدهم</ref>. در فهرست الفبايى مذكور، شماره صفحه توضيح اصطلاحات و مطالبى كه در چند جاى كتاب بيان گرديده، معين شده و به اين جهت فهرست مزبور به‌منزله فرهنگ مستقلى براى اصطلاحات منطقى مى‌باشد </ref>همان، مقدمه، ص يازده</ref>.


9. يكى از مطالب مفيد شارح اين است كه با توضيح در مورد انواع مغالطه و قياس دور يا مغالطه مصادره به مطلوب، نوشته است: بعضى از قياس‌ها از جهت مشابهت در لفظ، شبيه به مصادره و دور هستند، لكن مصادره نيستند؛ زيرا مقدمه و نتيجه در معنى اختلاف دارند؛ مثل اينكه مى‌گويند اين زمين مرطوب است و هر زمينى كه مرطوب باشد بر آن باران باريده است؛ نتيجه مى‌دهد: بر اين زمين باران باريده است. اين قياس، شبيه به دور است؛ زيرا رطوبت زمين از وجود ابر است و ابر از رطوبت زمين به وجود مى‌آيد، لكن در حقيقت دور نيست؛ زيرا رطوبتى كه ابر و باران را به وجود آورده است با رطوبت زمين كه فعلا موجود است از حيث عدد يكى نيستند و نوع آنها يكى مى‌باشد. اين مثال، نظير مثال معروفى است كه مى‌گويند: تخم از مرغ به وجود آمده و مرغ نيز از تخم است؛ بين آنها دور نيست؛ زيرا آن فردى از تخم كه مرغ مخصوصى را به وجود آورده، غير از آن فردى از تخم است كه همان مرغ مخصوص را به وجود آورده است؛ آنها از جهت فرد متعدد و در نوع واحد هستند (همان، ص 656 - 657).
9. يكى از مطالب مفيد شارح اين است كه با توضيح در مورد انواع مغالطه و قياس دور يا مغالطه مصادره به مطلوب، نوشته است: بعضى از قياس‌ها از جهت مشابهت در لفظ، شبيه به مصادره و دور هستند، لكن مصادره نيستند؛ زيرا مقدمه و نتيجه در معنى اختلاف دارند؛ مثل اينكه مى‌گويند اين زمين مرطوب است و هر زمينى كه مرطوب باشد بر آن باران باريده است؛ نتيجه مى‌دهد: بر اين زمين باران باريده است. اين قياس، شبيه به دور است؛ زيرا رطوبت زمين از وجود ابر است و ابر از رطوبت زمين به وجود مى‌آيد، لكن در حقيقت دور نيست؛ زيرا رطوبتى كه ابر و باران را به وجود آورده است با رطوبت زمين كه فعلا موجود است از حيث عدد يكى نيستند و نوع آنها يكى مى‌باشد. اين مثال، نظير مثال معروفى است كه مى‌گويند: تخم از مرغ به وجود آمده و مرغ نيز از تخم است؛ بين آنها دور نيست؛ زيرا آن فردى از تخم كه مرغ مخصوصى را به وجود آورده، غير از آن فردى از تخم است كه همان مرغ مخصوص را به وجود آورده است؛ آنها از جهت فرد متعدد و در نوع واحد هستند <ref>همان، ص 656 - 657</ref>.


10. يكى از پاورقى‌هاى مفيد شارح اين است: مغالطه در قياس، يا مربوط به تركيب مقدمات است و نظرى به نتيجه نيست و آن دو قسم اول؛ يعنى اتحاد اجزاء و سوء تأليف است و اگر مغالطه از تركيب مقدمات نسبت به نتيجه باشد، دو قسم ديگر مغالطه خواهد بود كه مصادره و «وضع ما ليس بعلت» است. در قسم اخير كه ترتيب مقدمات با مقايسه به نتيجه موجب غلط مى‌شود، يا قياس به‌كلى منتج نيست و آن مصادره است و يا نتيجه واقعى با نتيجه‌اى كه به دست آورده‌ايم مغاير است و آن «وضع ما ليس بعلت» است و از اين تقسيم برمى‌آيد كه «وضع ما ليس بعلت»، اختصاص به دليل خلف ندارد (همان، ص 670 - 671).
10. يكى از پاورقى‌هاى مفيد شارح اين است: مغالطه در قياس، يا مربوط به تركيب مقدمات است و نظرى به نتيجه نيست و آن دو قسم اول؛ يعنى اتحاد اجزاء و سوء تأليف است و اگر مغالطه از تركيب مقدمات نسبت به نتيجه باشد، دو قسم ديگر مغالطه خواهد بود كه مصادره و «وضع ما ليس بعلت» است. در قسم اخير كه ترتيب مقدمات با مقايسه به نتيجه موجب غلط مى‌شود، يا قياس به‌كلى منتج نيست و آن مصادره است و يا نتيجه واقعى با نتيجه‌اى كه به دست آورده‌ايم مغاير است و آن «وضع ما ليس بعلت» است و از اين تقسيم برمى‌آيد كه «وضع ما ليس بعلت»، اختصاص به دليل خلف ندارد <ref>همان، ص 670 - 671</ref>.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
[[رده:منطق]]
[[رده:منطق]]
[[رده:آثار عمومی منطقی]]
[[رده:آثار عمومی منطقی]]
۰

ویرایش