سقیفه، بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR16147J1.jpg|بندانگشتی|سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر]]
[[پرونده:NUR16147J1.jpg|بندانگشتی|سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر
! نام کتاب!! data-type="bookName" |سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم
| data-type="otherBookNames" |بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[دشتی، مهدی]] (به کوشش)
| data-type="authors" |[[دشتی، مهدی]] (به کوشش)


[[عسکری، مرتضی]] (نويسنده)
[[عسکری، مرتضی]] (نويسنده)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'|فارسی
| data-type="language" |فارسی
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏223‎‏/‎‏54‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏5‎‏س‎‏7
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BP‎‏ ‎‏223‎‏/‎‏54‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏5‎‏س‎‏7
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|خلفای راشدین
| data-type="subject" |خلفای راشدین


سقیفه بنی ساعده
سقیفه بنی ساعده
خط ۲۸: خط ۲۸:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|دانشکده اصول‌الدين
| data-type="publisher" |دانشکده اصول‌الدين
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|قم - ایران
| data-type="publishPlace" |قم - ایران
|-
|-
|سال نشر  
|سال نشر  
|data-type='publishYear'| 1387 هـ.ش  
| data-type="publishYear" | 1387 هـ.ش  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE16147AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE16147AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۳: خط ۵۳:




اين كتاب، در اصل، سخنرانى‌هايى بوده كه در مجالس عزادارى محرّم و صفر سال 1419ق، ايراد شده بود و پس از پياده كردن سخنرانى‌هاى ضبطشده بر نوارهاى كاست توسط دو تن از شيعيان اهل‌بيت(ع) كه نخواستند نامشان در مقدمه ذكر شود، جناب آقاى دكتر مهدى دشتى، زحمت تدوين و تحقيق مستندات آن را بر عهده گرفتند و اكنون آماده چاپ شده است<ref>مقدمه، ص13</ref>
اين كتاب، در اصل، سخنرانى‌هايى بوده كه در مجالس عزادارى محرّم و صفر سال 1419ق، ايراد شده بود و پس از پياده كردن سخنرانى‌هاى ضبط شده بر نوارهاى كاست توسط دو تن از شيعيان اهل‌بيت(ع) كه نخواستند نامشان در مقدمه ذكر شود، جناب آقاى [[دشتی، مهدی|دكتر مهدى دشتى]]، زحمت تدوين و تحقيق مستندات آن را بر عهده گرفتند و اكنون آماده چاپ شده است<ref>مقدمه، ص13</ref>


نويسنده در مقدمه، پيشينه نگارش آثار درباره سقيفه را مورد بررسى قرار داده، مى‌نويسد: «درباره «سقيفه» و جايگاه آن در تاريخ اسلام، از ديرباز تاكنون، كتاب‌هاى بسيارى مستقلاً يا به‌مناسبت، به رشته تحرير درآمده است، كه البته، از نظر ارزش و اهميت يكسان نيستند. بيشتر اين كتاب‌ها، سقيفه را، تنها در يك روز ديده‌اند و لذا غالباً كوشيده‌اند كه صرفاً، حوادث آن روز را بررسى كنند؛ البته گاه به ذكر حوادثى كه در طىّ يكى دو هفته پيش و پس از آن رخ داده است نيز پرداخته‌اند»<ref>همان</ref>
نويسنده در مقدمه، پيشينه نگارش آثار درباره سقيفه را مورد بررسى قرار داده، مى‌نويسد: «درباره «سقيفه» و جايگاه آن در تاريخ اسلام، از ديرباز تاكنون، كتاب‌هاى بسيارى مستقلاً يا به‌مناسبت، به رشته تحرير درآمده است، كه البته، از نظر ارزش و اهميت يكسان نيستند. بيشتر اين كتاب‌ها، سقيفه را، تنها در يك روز ديده‌اند و لذا غالباً كوشيده‌اند كه صرفاً، حوادث آن روز را بررسى كنند؛ البته گاه به ذكر حوادثى كه در طىّ يكى دو هفته پيش و پس از آن رخ داده است نيز پرداخته‌اند»<ref>همان</ref>


وى پس از اشاره به آثار نويسندگان معاصر محمدرضا مظفر، [[بهبودی، محمدباقر|محمدباقر بهبودى]]، عبدالفتاح عبدالمقصود و ويلفرد مادلونگ، درباره اثر حاضر چنين مى‌نويسد: «بر اساس اين كتاب، سقيفه در يك روز و با طراحى يك نفر براى خلافت خلاصه نمى‌شود، بلكه سقيفه، آغاز بروز و ظهور اجراى نقشه‌اى حساب‌شده است كه طى آن افرادى معين از قريش مى‌بايست يكى پس از ديگرى، زمام حكومت را به دست گيرند تا آن را، پيوسته، از اهل بيت پيامبر(ص) - كه بنا به نصّ ايشان، جانشينان برحقّ پيامبر(ص) بودند - دور دارند و نهايتاً آن را به بنى‌اميه بسپارند. اين نقشه اجرا شد، لكن با قتل عثمان و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]]، ناتمام ماند. اين تحليل، كه بر مبناى منابع درجه اوّل مكتب خلفاست، در نوع خود بى‌نظير است، مطالب پراكنده و ناتمام و بعضاً نادرست گذشتگان و معاصران را، درباره سقيفه، منظّم و كامل ساخته و تصحيح مى‌كند و براى فهم بهتر تاريخ اسلام، از زمان رحلت پيامبر(ص) تاكنون، بسيار روشنى‌بخش و هدايتگر است»<ref>همان، ص21-20</ref>
وى پس از اشاره به آثار نويسندگان معاصر [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]]، [[بهبودی، محمدباقر|محمدباقر بهبودى]]، عبدالفتاح عبدالمقصود و [[مادلونگ، ویلفرد|ويلفرد مادلونگ]]، درباره اثر حاضر چنين مى‌نويسد: «بر اساس اين كتاب، سقيفه در يك روز و با طراحى يك نفر براى خلافت خلاصه نمى‌شود، بلكه سقيفه، آغاز بروز و ظهور اجراى نقشه‌اى حساب‌شده است كه طى آن افرادى معين از قريش مى‌بايست يكى پس از ديگرى، زمام حكومت را به دست گيرند تا آن را، پيوسته، از اهل بيت پيامبر(ص) - كه بنا به نصّ ايشان، جانشينان برحقّ پيامبر(ص) بودند - دور دارند و نهايتاً آن را به بنى‌اميه بسپارند. اين نقشه اجرا شد، لكن با قتل عثمان و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]]، ناتمام ماند. اين تحليل، كه بر مبناى منابع درجه اوّل مكتب خلفاست، در نوع خود بى‌نظير است، مطالب پراكنده و ناتمام و بعضاً نادرست گذشتگان و معاصران را، درباره سقيفه، منظّم و كامل ساخته و تصحيح مى‌كند و براى فهم بهتر تاريخ اسلام، از زمان رحلت پيامبر(ص) تاكنون، بسيار روشنى‌بخش و هدايتگر است»<ref>همان، ص21-20</ref>


نويسنده، معتقد است كه پى‌ريزى سقيفه در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) صورت گرفته است. وى براى اثبات اين موضوع، آيات اوليه سوره تحريم و شأن نزول آنها را مورد بررسى و تحليل قرار داده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص30-23</ref>
نويسنده، معتقد است كه پى‌ريزى سقيفه در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) صورت گرفته است. وى براى اثبات اين موضوع، آيات اوليه سوره تحريم و شأن نزول آنها را مورد بررسى و تحليل قرار داده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص30-23</ref>


در فصول بعدى كتاب، چگونگى برپايى سقيفه با نگاه به منابع تاريخى مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس ديدگاه صحابه پيامبر(ص) درباره بيعت با ابوبكر ذكر شده است؛ از جمله سلمان و زبير و انصار مايل بودند كه با على(ع) بيعت كنند؛ پس چون با ابوبكر بيعت شد، سلمان فارسى گفت: به خير كمى رسيديد. خلافت را گرفتيد، ولى معدن خير را از دست داديد. مرد سالمند را برگزيديد و خاندان پيامبر(ص) خود را رها كرديد. اگر خلافت را در خاندان پيامبر(ص) مى‌گذاشتيد، حتى دو نفر با هم اختلاف پيدا نمى‌كردند و از ميوه اين درخت، هرچه بيشتر و گواراتر، سود مى‌برديد<ref>همان، ص75-74</ref>
در فصول بعدى كتاب، چگونگى برپايى سقيفه با نگاه به منابع تاريخى مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس ديدگاه صحابه پيامبر(ص) درباره بيعت با ابوبكر ذكر شده است؛ از جمله سلمان و زبير و انصار مايل بودند كه با [[امام على(ع)|على(ع)]] بيعت كنند؛ پس چون با ابوبكر بيعت شد، سلمان فارسى گفت: به خير كمى رسيديد. خلافت را گرفتيد، ولى معدن خير را از دست داديد. مرد سالمند را برگزيديد و خاندان پيامبر(ص) خود را رها كرديد. اگر خلافت را در خاندان پيامبر(ص) مى‌گذاشتيد، حتى دو نفر با هم اختلاف پيدا نمى‌كردند و از ميوه اين درخت، هرچه بيشتر و گواراتر، سود مى‌برديد<ref>همان، ص75-74</ref>


از ديگر مباحث، جنگ اقتصادى با اهل‌بيت(ع) است: «دستگاه خلافت، كه براى بيعت گرفتن از قبايل خارج مدينه نيازمند لشكركشى بود و نيز براى گذران ساير كارهايش، احتياج به اموال و دارايى داشت. از طرف ديگر، آنهايى كه داخل مدينه و اطراف [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) بودند، براى دستگاه خلافت خطرناك بودند. در واقع، خطر حقيقى اينجا بود؛ لذا براى پراكنده كردن آنان، اموال اهل‌بيت(ع) را، كه شامل فدك و سهم خمس و ارث پيامبر اكرم(ص) بود، از ايشان گرفتند تا خاندان پيامبر(ص) فقير شوند و مردم از گرد ايشان پراكنده شوند»<ref>همان، ص115</ref>
از ديگر مباحث، جنگ اقتصادى با اهل‌بيت(ع) است: «دستگاه خلافت، كه براى بيعت گرفتن از قبايل خارج مدينه نيازمند لشكركشى بود و نيز براى گذران ساير كارهايش، احتياج به اموال و دارايى داشت. از طرف ديگر، آنهايى كه داخل مدينه و اطراف [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) بودند، براى دستگاه خلافت خطرناك بودند. در واقع، خطر حقيقى اينجا بود؛ لذا براى پراكنده كردن آنان، اموال اهل‌بيت(ع) را، كه شامل فدك و سهم خمس و ارث پيامبر اكرم(ص) بود، از ايشان گرفتند تا خاندان پيامبر(ص) فقير شوند و مردم از گرد ايشان پراكنده شوند»<ref>همان، ص115</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
از ديگر فصول دردناك كتاب، شرح حال حضرت زهرا(س) پس از رحلت پيامبر(ص) و بيمار شدن آن حضرت و عيادت مهاجر و انصار از ايشان و گزارش وصيت و دفن آن حضرت است. در آخرين مطلب از اين فصل نيز دليل بيعت على(ع) پس از شهادت حضرت زهرا(س) است كه از زبان خود آن حضرت نقل شده است: «پس دست نگه داشتم، بيعت نكردم، درحالى‌كه يقين داشتم كه همانا در ميان مردم، من به مقام محمّد(ص) سزاوارترم از كسانى كه حكومت را بعد از او به دست گرفتند. پس در اين حال درنگ كردم تا آن زمان كه خدا بخواهد. تا كه ديدم گروهى از مردمى كه مرتد شده‌اند و از اسلام برگشته‌اند، دعوت به نابودى دين خدا و آيين پيامبر(ص) مى‌كنند. پس ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى نكنم، در اسلام رخنه و ويرانه‌اى ببينم كه مصائب حاصل از اين دو، بسيار عظيم‌تر باشد بر من تا از دست دادن سرپرستى و حكومت بر كارهاى شما...»<ref>همان، ص151-150</ref>
از ديگر فصول دردناك كتاب، شرح حال حضرت زهرا(س) پس از رحلت پيامبر(ص) و بيمار شدن آن حضرت و عيادت مهاجر و انصار از ايشان و گزارش وصيت و دفن آن حضرت است. در آخرين مطلب از اين فصل نيز دليل بيعت على(ع) پس از شهادت حضرت زهرا(س) است كه از زبان خود آن حضرت نقل شده است: «پس دست نگه داشتم، بيعت نكردم، درحالى‌كه يقين داشتم كه همانا در ميان مردم، من به مقام محمّد(ص) سزاوارترم از كسانى كه حكومت را بعد از او به دست گرفتند. پس در اين حال درنگ كردم تا آن زمان كه خدا بخواهد. تا كه ديدم گروهى از مردمى كه مرتد شده‌اند و از اسلام برگشته‌اند، دعوت به نابودى دين خدا و آيين پيامبر(ص) مى‌كنند. پس ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى نكنم، در اسلام رخنه و ويرانه‌اى ببينم كه مصائب حاصل از اين دو، بسيار عظيم‌تر باشد بر من تا از دست دادن سرپرستى و حكومت بر كارهاى شما...»<ref>همان، ص151-150</ref>


وضع سرزمين‌هاى اسلامى و عملكرد ائمه(ع)، وضع حكومت در زمان عمر، دوران خلافت عثمان، قيام مردم عليه عثمان و نقش على(ع) در اصلاح بين دو طرف بررسى شده است. نويسنده كشته شدن عثمان را پايان سقيفه ناميده و مى‌نويسد: «سقيفه‌اى كه چند تن در زمان پيامبر(ص) نقشه آن را كشيده بودند، پس از كشته شدن عثمان به پايان رسيد. در سقيفه طورى نقشه كشيده بودند كه يكى بعد از ديگرى بيايد و خليفه شود. اگر عثمان كشته نمى‌شد كسى را از بنى‌اميّه مانند معاويه معيّن مى‌كرد و [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] خليفه نمى‌شد؛ لكن آن بندوبستى كه در سقيفه كرده بودند، با شورش مردم بر عثمان و قتل او، از هم گسيخت و مردم آزاد شدند. آنگاه كه مسلمانان از بند سقيفه رها شدند، مهاجران و انصار و اصحاب پيامبر(ص) ريختند به درب خانه على(ع) و آن حضرت به مسجد پيامبر(ص) آمد و مردم با آن حضرت(ع) بيعت كردند<ref>همان، ص228</ref>
وضع سرزمين‌هاى اسلامى و عملكرد ائمه(ع)، وضع حكومت در زمان عمر، دوران خلافت عثمان، قيام مردم عليه عثمان و نقش [[امام على(ع)|على(ع)]] در اصلاح بين دو طرف بررسى شده است. نويسنده كشته شدن عثمان را پايان سقيفه ناميده و مى‌نويسد: «سقيفه‌اى كه چند تن در زمان پيامبر(ص) نقشه آن را كشيده بودند، پس از كشته شدن عثمان به پايان رسيد. در سقيفه طورى نقشه كشيده بودند كه يكى بعد از ديگرى بيايد و خليفه شود. اگر عثمان كشته نمى‌شد كسى را از بنى‌اميّه مانند معاويه معيّن مى‌كرد و [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] خليفه نمى‌شد؛ لكن آن بند و بستى كه در سقيفه كرده بودند، با شورش مردم بر عثمان و قتل او، از هم گسيخت و مردم آزاد شدند. آنگاه كه مسلمانان از بند سقيفه رها شدند، مهاجران و انصار و اصحاب پيامبر(ص) ريختند به درب خانه [[امام على(ع)|على(ع)]] و آن حضرت به مسجد پيامبر(ص) آمد و مردم با آن حضرت(ع) بيعت كردند<ref>همان، ص228</ref>


متن و ترجمه خطبه شقشقيه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و نيز شرح واقعه حره آخرين مباحث كتاب است<ref>ر.ك: 256-229</ref>
متن و ترجمه خطبه شقشقيه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و نيز شرح واقعه حره آخرين مباحث كتاب است<ref>ر.ك: 256-229</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش