ابن دقیق‌ عید، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دايرة المعارف' به 'دايرةالمعارف')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:




«اِبْن دَقيق العيد، ابوالفتح محمد بن على بن وَهْب بن مُطيع قُشَيْرى منفلوطى مصرى مالكى شافعى»، ملقب به «تقى‌ الدين» (625 -702ق 1228/-1303م)، محدّث، فقيه، اصولى، قاضى، اديب و شاعر، در سال 625ق متولد شد. نسب وى به بَهْزين حكيم قشيرى بازمى گردد و دقيق العيد لقب جدّ او وهب است. مادر او دختر شيخ مقترح (از علماى بزرگ مصر) بوده است. ابن دقيق العيد در يَنْبُع حجاز متولد شد و در قوص (مصر) مسكن اصلى پدرش نشو و نما يافت و مقدمات علوم از جمله قرائت قرآن مجيد را در آن‌جا فراگرفت و فقه مالكى را نزد پدر و نيز فقه شافعى را از پدر و بهاء الدين هبه‌الله قِفطى- شاگردان پدرش- آموخت. پس از آن به قاهره رفت و در آن‌جا هم از ابومحمد ابن عبدالسلام بهره گرفت و از ابوالحسن ابن مقيّر، ابن رواج، سبط و جمعى ديگر استماع حديث كرد و سپس به دمشق سفر كرد و نزد ابن عبدالدائم و ابوالبقاء خالد بن يوسف به استماع حديث پرداخت. وى همچنين در طلب و استماع حديث به اسكندريه و شهرهاى ديگر سفر كرد و از افراد بسيارى استماع حديث نمود كه عبارتند از عبدالعظيم منذرى، ابوالحسن محمد بن انجب صوفى بغدادى، ابوعلى حسن بن محمد تيمى [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|بكرى]]، ابوالحسن عبدالوهاب بن حسن دمشقى و بسيارى ديگر كه ادفوى به تفصيل نام آن‌ها را ذكر كرده است. او در دانش و فقاهت از استاد خود ابن عبدالسلام پيش افتاد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] او را امام و صاحب فنون و محدّثى نيكو و فقيهى دقيق و باوقار و داراى عقلى وافر و كم سخن دانسته است كه صيت اشتهارش در زمان حيات خود او و استادانش در همه جا پيچيد. به علاوه او را عارف به مذاهب مالكى و شافعى معرفى كرده و نوشته است كه وى ابتدا مالكى مذهب بود، اما بعد مذهب شافعى را پذيرفت. وى را مجدّد فقه شافعى در آغاز سده 7ق دانسته‌اند و سبكى برخى از نظرهاى فقهى او را آورده است.
'''اِبْن دَقيق العيد، ابوالفتح محمد بن على بن وَهْب بن مُطيع قُشَيْرى منفلوطى مصرى مالكى شافعى'''، ملقب به '''تقى‌ الدين''' (625 -702ق 1228/-1303م)، محدّث، فقيه، اصولى، قاضى، اديب و شاعر، در سال 625ق متولد شد. نسب وى به بَهْزين حكيم قشيرى بازمى گردد و دقيق العيد لقب جدّ او وهب است. مادر او دختر شيخ مقترح (از علماى بزرگ مصر) بوده است. ابن دقيق العيد در يَنْبُع حجاز متولد شد و در قوص (مصر) مسكن اصلى پدرش نشو و نما يافت و مقدمات علوم از جمله قرائت قرآن مجيد را در آن‌جا فراگرفت و فقه مالكى را نزد پدر و نيز فقه شافعى را از پدر و بهاء الدين هبه‌الله قِفطى- شاگردان پدرش- آموخت. پس از آن به قاهره رفت و در آن‌جا هم از ابومحمد ابن عبدالسلام بهره گرفت و از ابوالحسن ابن مقيّر، ابن رواج، سبط و جمعى ديگر استماع حديث كرد و سپس به دمشق سفر كرد و نزد ابن عبدالدائم و ابوالبقاء خالد بن يوسف به استماع حديث پرداخت. وى همچنين در طلب و استماع حديث به اسكندريه و شهرهاى ديگر سفر كرد و از افراد بسيارى استماع حديث نمود كه عبارتند از عبدالعظيم منذرى، ابوالحسن محمد بن انجب صوفى بغدادى، ابوعلى حسن بن محمد تيمى [[بکری، عبدالله بن عبدالعزیز|بكرى]]، ابوالحسن عبدالوهاب بن حسن دمشقى و بسيارى ديگر كه ادفوى به تفصيل نام آن‌ها را ذكر كرده است. او در دانش و فقاهت از استاد خود ابن عبدالسلام پيش افتاد. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] او را امام و صاحب فنون و محدّثى نيكو و فقيهى دقيق و باوقار و داراى عقلى وافر و كم سخن دانسته است كه صيت اشتهارش در زمان حيات خود او و استادانش در همه جا پيچيد. به علاوه او را عارف به مذاهب مالكى و شافعى معرفى كرده و نوشته است كه وى ابتدا مالكى مذهب بود، اما بعد مذهب شافعى را پذيرفت. وى را مجدّد فقه شافعى در آغاز سده 7ق دانسته‌اند و سبكى برخى از نظرهاى فقهى او را آورده است.


وى پس از اين سفرها، به قوص بازگشت و در مدرسه نجيبيّه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آن‌جا در مدارس فاضليه، كامليه، صالحيه و در مدرسه مجاور مقبره شافعى به تدريس پرداخت. بسيارى از علما و اصحاب حديث از جمله، فتح‌ الدين ابن سيدالناس، قطب‌ الدين ابن منير، علاءالدّين قونوى، علم‌ الدين اخنائى، شمس‌الدين محمد بن ابى‌القاسم بن عبدالسلام، شمس‌الدين محمد بن احمد بن حيدره، شمس‌الدين محمد بن احمد بن عَدْلان، اثير الدين ابوحيّان محمد بن يوسف غرناطى و جمعى ديگر از او استماع حديث كرده‌اند و [[ذهبى]] به تصريح خود، 20 حديث از وى شنيده است.
وى پس از اين سفرها، به قوص بازگشت و در مدرسه نجيبيّه و مدارس ديگر به تدريس پرداخت و سپس به قاهره رفت و در آن‌جا در مدارس فاضليه، كامليه، صالحيه و در مدرسه مجاور مقبره شافعى به تدريس پرداخت. بسيارى از علما و اصحاب حديث از جمله، فتح‌ الدين ابن سيدالناس، قطب‌ الدين ابن منير، علاءالدّين قونوى، علم‌ الدين اخنائى، شمس‌الدين محمد بن ابى‌القاسم بن عبدالسلام، شمس‌الدين محمد بن احمد بن حيدره، شمس‌الدين محمد بن احمد بن عَدْلان، اثير الدين ابوحيّان محمد بن يوسف غرناطى و جمعى ديگر از او استماع حديث كرده‌اند و [[ذهبى]] به تصريح خود، 20 حديث از وى شنيده است.
خط ۵۱: خط ۵۱:
آثار چاپى او به اين شرح است:
آثار چاپى او به اين شرح است:


1. احكام الاحكام، شرح عمدة الاحكام، چنان‌كه از نامش پيداست شرحى است بر کتاب عمده الاحكام عبدالغنى بن عبدالواحد مقدسى جَماعيلى دمشقى. وى اين شرح را براى شاگرد خود عماد الدين اسماعيل بن محمد بن اثير حَلَبى املا و ابن اثير حلبى آن را جمع‌آورى كرده و «احكام الاحكام في شرح احاديث سيدالانام(ص)» ناميده است. اين کتاب بر اساس احاديثى از [[صحيح بخارى]] و [[صحيح مسلم]] نوشته شده و سخاوى آن را تحشيه كرده است.
#احكام الاحكام، شرح عمدة الاحكام، چنان‌كه از نامش پيداست شرحى است بر کتاب عمده الاحكام عبدالغنى بن عبدالواحد مقدسى جَماعيلى دمشقى. وى اين شرح را براى شاگرد خود عماد الدين اسماعيل بن محمد بن اثير حَلَبى املا و ابن اثير حلبى آن را جمع‌آورى كرده و «احكام الاحكام في شرح احاديث سيدالانام(ص)» ناميده است. اين کتاب بر اساس احاديثى از [[صحيح بخارى]] و [[صحيح مسلم]] نوشته شده و سخاوى آن را تحشيه كرده است.
 
#الاقتراح في بيان الاصطلاح، كه در آن اصطلاحات متداول علم حديث، كيفيت سماع، ضبط روايات، شناخت محدّثان و راويان و احاديث متّفق عليه در [[صحيح بخارى]] و [[صحيح مسلم]] مورد بررسى قرار گرفته است.
2. الاقتراح في بيان الاصطلاح، كه در آن اصطلاحات متداول علم حديث، كيفيت سماع، ضبط روايات، شناخت محدّثان و راويان و احاديث متّفق عليه در [[صحيح بخارى]] و [[صحيح مسلم]] مورد بررسى قرار گرفته است.
#الالمام في احاديث الاحكام، شامل احاديث نبوى در فقه كه شروح مختلفى بر آن نوشته شده است. اولين شرح آن «الامام» نام داشته كه خود مؤلف بر آن نوشته است. گفته‌اند اگر كامل شده بود، به 25 جلد مى‌رسيد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] آن را کتاب «الاسلام» ناميده و گفته كه كسى مانند آن ننوشته است. کتاب «الالمام» مشهورترين و مهم‌ترين کتاب اوست.
 
#تحفه اللبيب في شرج التقريب، شرحى است بر کتاب التقريب ابوشجاع احمد بن حسن بن احمد اصفهانى و احتمالاً همان کتاب است كه ابن قاضى شهبه از آن به نام شرح مختصر ابى شجاع نام برده است.
3. الالمام في احاديث الاحكام، شامل احاديث نبوى در فقه كه شروح مختلفى بر آن نوشته شده است. اولين شرح آن «الامام» نام داشته كه خود مؤلف بر آن نوشته است. گفته‌اند اگر كامل شده بود، به 25 جلد مى‌رسيد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] آن را کتاب «الاسلام» ناميده و گفته كه كسى مانند آن ننوشته است. کتاب «الالمام» مشهورترين و مهم‌ترين کتاب اوست.
#شرح الاربعين حديثاً النَوويّة.
 
#شرح مختصر [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]، در فقه مالكيه.
4. تحفه اللبيب في شرج التقريب، شرحى است بر کتاب التقريب ابوشجاع احمد بن حسن بن احمد اصفهانى و احتمالاً همان کتاب است كه ابن قاضى شهبه از آن به نام شرح مختصر ابى شجاع نام برده است.
#تقريظ رساله زجر المفترى على ابى الحسن الاشعرى، كه اصل رساله از ابوالعباس احمد بن محمد بن عمر قرطبى است.
 
#نامه‌اى كه ابن دقيق العيد به نائب خود قاضى اخميم نوشته است.
5. شرح الاربعين حديثاً النَوويّة.
 
6. شرح مختصر [[ابن حاجب، عثمان بن عمر|ابن حاجب]]، در فقه مالكيه.
 
7. تقريظ رساله زجر المفترى على ابى الحسن الاشعرى، كه اصل رساله از ابوالعباس احمد بن محمد بن عمر قرطبى است.
 
8. نامه‌اى كه ابن دقيق العيد به نائب خود قاضى اخميم نوشته است.


علاوه بر اين‌ها کتاب «نبذة في علوم الحديث» است كه نسخه‌هاى خطى از آن در موزه بريتانيا موجود مى‌باشد.
علاوه بر اين‌ها کتاب «نبذة في علوم الحديث» است كه نسخه‌هاى خطى از آن در موزه بريتانيا موجود مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش