مقتل الحسين(ع) في منابع أهل السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۰: خط ۴۰:
متن کتاب با ذکر بخشی از خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا آغاز شده است. نویسنده پس از خطبه کتاب این نکته را متذکر شده که اگرچه منابع تاریخی مملو از ذکر حرکت عظیم عاشوراست، اما او در این کتاب به منابع اهل سنت بسنده کرده است تا کسی ادعا نکند که این حوادث واقع نشده و شیعه این واقعه را از روی غلو و به‌خاطر محبت زیاد به موالی خود درست کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>
متن کتاب با ذکر بخشی از خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا آغاز شده است. نویسنده پس از خطبه کتاب این نکته را متذکر شده که اگرچه منابع تاریخی مملو از ذکر حرکت عظیم عاشوراست، اما او در این کتاب به منابع اهل سنت بسنده کرده است تا کسی ادعا نکند که این حوادث واقع نشده و شیعه این واقعه را از روی غلو و به‌خاطر محبت زیاد به موالی خود درست کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>
   
   
اقامه ماتم بر مصائب سیدالشهدا و عزاداری برای آن حضرت مستحب بوده و شکی در رجحان آن نیست. این موضوع اولین مطلبی است که نویسنده به‌صورت مستدل درصدد تبیین آن برآمده و به رد ادعای گروهی چون [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] که اقامه ماتم را بدعت دانسته‌اند، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص24-22</ref>
اقامه ماتم بر مصائب سیدالشهدا و عزاداری برای آن حضرت مستحب بوده و شکی در رجحان آن نیست. این موضوع اولین مطلبی است که نویسنده به‌صورت مستدل درصدد تبیین آن برآمده و به رد ادعای گروهی چون [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] که اقامه ماتم را بدعت دانسته‌اند، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص24-22</ref>
   
   
اهل ‌سنت در ماه ربیع‌الاول، میلاد پیامبر(ص) را جشن می‌گیرند و اظهار سرور و شادمانی می‌کنند؛ همچنان‌که در تشیع نیز رایج است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] این امر را نیز بدعت و شرک دانسته است. صالحی شافعی اقوال علمای اهل سنت را در بحث میلاد پیامبر(ص) در باب سیزده از کتاب «سبل الهدی و الرشاد» گرد آورده است. نویسنده پس از آن به نقل سخنان علمای اهل سنت پرداخته و در آخر چنین نتیجه‌گیری کرده که از سخنان آنها چنین برداشت می‌شود که جشن گرفتن و اظهار سرور در ولادت پیامبر(ص) از افضل قربات است و حرام نیست و فرقی بین اظهار سرور در میلاد آن حضرت و اقامه ماتم در مصائب فرزنش حسین(ع) نیست<ref>ر.ک: همان، ص32-26</ref>
اهل ‌سنت در ماه ربیع‌الاول، میلاد پیامبر(ص) را جشن می‌گیرند و اظهار سرور و شادمانی می‌کنند؛ همچنان‌که در تشیع نیز رایج است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] این امر را نیز بدعت و شرک دانسته است. صالحی شافعی اقوال علمای اهل سنت را در بحث میلاد پیامبر(ص) در باب سیزده از کتاب «سبل الهدی و الرشاد» گرد آورده است. نویسنده پس از آن به نقل سخنان علمای اهل سنت پرداخته و در آخر چنین نتیجه‌گیری کرده که از سخنان آنها چنین برداشت می‌شود که جشن گرفتن و اظهار سرور در ولادت پیامبر(ص) از افضل قربات است و حرام نیست و فرقی بین اظهار سرور در میلاد آن حضرت و اقامه ماتم در مصائب فرزنش حسین(ع) نیست<ref>ر.ک: همان، ص32-26</ref>
   
   
در رابطه با شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و اهل‌بیت و اصحاب آن حضرت مورخان از اوایل قرن دوم هجری تاکنون کتاب‌های فراوانی، مستقلاً یا در ضمن دیگر کتاب‌ها هنگامی‌ که به ذکر احوال و وقایع سال شصت هجری رسیده‌اند، نوشته‌اند. متأسفانه بسیاری از این آثار در طول زمان از بین رفته‌اند و به دست ما نرسیده‌اند، ولی شکر خدا آنچه باقی مانده، نیاز محققین را برطرف می‌کند. آنچه که در زبان‌ها شایع است که مقتل امام از ابی‌مخنف یا حمید بن مسلم روایت شده است، اشتباهی است که از کمی تتبع ناشی می‌شود؛ بلکه خروج امام از مدینه و آنچه در بین راه رسیدن به کربلا و آنچه پس از آن تا شهادت امام و اسارت اهل‌بیت رخ داده همگی به اسانید مختلف و از اشخاص متعدد روایت شده است و محدود به آنچه ابومخنف روایت کرده نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>
در رابطه با شهادت اباعبدالله الحسین(ع) و اهل‌بیت و اصحاب آن حضرت مورخان از اوایل قرن دوم هجری تاکنون کتاب‌های فراوانی، مستقلاً یا در ضمن دیگر کتاب‌ها هنگامی‌ که به ذکر احوال و وقایع سال شصت هجری رسیده‌اند، نوشته‌اند. متأسفانه بسیاری از این آثار در طول زمان از بین رفته‌اند و به دست ما نرسیده‌اند، ولی شکر خدا آنچه باقی مانده، نیاز محققین را برطرف می‌کند. آنچه که در زبان‌ها شایع است که مقتل امام از ابی‌مخنف یا حمید بن مسلم روایت شده است، اشتباهی است که از کمی تتبع ناشی می‌شود؛ بلکه خروج امام از مدینه و آنچه در بین راه رسیدن به کربلا و آنچه پس از آن تا شهادت امام و اسارت اهل‌بیت رخ داده همگی به اسانید مختلف و از اشخاص متعدد روایت شده است و محدود به آنچه ابومخنف روایت کرده نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش