إعجاز القرآن العلمي و البلاغي و الحسابي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'ميشوند' به 'می‌شوند')
جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود')
خط ۵۴: خط ۵۴:
جزء اوّل به وجوه اعجاز علمى قرآن و عجائب خلقت می‌پردازد. مساله قدر و اندازه‌گيرى در مخلوقات جارى كه دال بر آگاهى و قدرت خداوند ميباشد.
جزء اوّل به وجوه اعجاز علمى قرآن و عجائب خلقت می‌پردازد. مساله قدر و اندازه‌گيرى در مخلوقات جارى كه دال بر آگاهى و قدرت خداوند ميباشد.


در اعجاز رياضى، نسبت سطح خشكى و دريا را با توجه به تعداد ذكر شدنشان مطرح ميشود و پس از بيان اينكه معانى قرآن و خطاباتش مربوط به همه زمانهاست، اتفاقى بودن خلقت را محال و ضمن ذكر تعدادى از دستوراتى دينى، برخى معجزات پيامبر را كه موجب عبرت و وعده خداوند به ظالمين ميباشد، يادآورى ميشود. درآخر اين جزء نكاتى يادآورى می‌شوند، مانند اينكه نبايد با نديدن اشياء غيبى منكر آنها شد، شايد عقل ما آنها را درك نمى‌كند. شهوتها فتنه ميباشند، در عقيده به خدا نبايد هيچ شكى باشد، ما در قبال خدا، ديگران و خودمان مسئول هستيم و...
در اعجاز رياضى، نسبت سطح خشكى و دريا را با توجه به تعداد ذكر شدنشان مطرح می‌شود و پس از بيان اينكه معانى قرآن و خطاباتش مربوط به همه زمانهاست، اتفاقى بودن خلقت را محال و ضمن ذكر تعدادى از دستوراتى دينى، برخى معجزات پيامبر را كه موجب عبرت و وعده خداوند به ظالمين ميباشد، يادآورى می‌شود. درآخر اين جزء نكاتى يادآورى می‌شوند، مانند اينكه نبايد با نديدن اشياء غيبى منكر آنها شد، شايد عقل ما آنها را درك نمى‌كند. شهوتها فتنه ميباشند، در عقيده به خدا نبايد هيچ شكى باشد، ما در قبال خدا، ديگران و خودمان مسئول هستيم و...


جزء دوم تحقيقى در اعجاز بلاغى، رياضى و حسابى ميشود، بعد از اشاره به اينكه محال است آيه يا سوره‌اى بر قرآن اضافه يا كم شود زيرا كه اختلال در تركيب و ترتيب رياضى و هندسى يكى از اسرار الهى است، اين جهت اعجاز در تك تك حروف و كلمات ديده مى شود، پس تناقض در عالم تكوين و تشريع ممكن نيست.
جزء دوم تحقيقى در اعجاز بلاغى، رياضى و حسابى می‌شود، بعد از اشاره به اينكه محال است آيه يا سوره‌اى بر قرآن اضافه يا كم شود زيرا كه اختلال در تركيب و ترتيب رياضى و هندسى يكى از اسرار الهى است، اين جهت اعجاز در تك تك حروف و كلمات ديده مى شود، پس تناقض در عالم تكوين و تشريع ممكن نيست.


با بررسى مثالهاى زيادى اين مسائل روشن می‌شوند، مثلا در مورد لفظ ملائكه و شيطان، اين دو لفظ و مشتقاتشان 88 بار در قرآن ذكر شده و لفظ شيطان و ملائكه 68 بار. مؤلف معتقدند تعداد كلمات در قرآن مملو از رمز و اشاره است مثلا لفظ رحمان 57 مرتبه و لفظ رحيم 114 بار ذكر شده كه دلالت برشمول رحمت الهى بر همه مردم، مومن و كافر می‌كند و اينكه بنده گنهكاررا روزى مى دهد دلالت بر وسعت رحمت اوست. در ادامه اعجازهاى عددى قرآن را كه مطابق عالم وجود است شمرده ميشود، مثلا: كلمه '''«شهر»''' به تنهايى 12 بار آمده است كه مطابق با 12 ماه سال است، يا كلمه '''«يوم»''' به تنهايى 365 بارذكرشده كه مطابق عدد روزهاى سال است.
با بررسى مثالهاى زيادى اين مسائل روشن می‌شوند، مثلا در مورد لفظ ملائكه و شيطان، اين دو لفظ و مشتقاتشان 88 بار در قرآن ذكر شده و لفظ شيطان و ملائكه 68 بار. مؤلف معتقدند تعداد كلمات در قرآن مملو از رمز و اشاره است مثلا لفظ رحمان 57 مرتبه و لفظ رحيم 114 بار ذكر شده كه دلالت برشمول رحمت الهى بر همه مردم، مومن و كافر می‌كند و اينكه بنده گنهكاررا روزى مى دهد دلالت بر وسعت رحمت اوست. در ادامه اعجازهاى عددى قرآن را كه مطابق عالم وجود است شمرده می‌شود، مثلا: كلمه '''«شهر»''' به تنهايى 12 بار آمده است كه مطابق با 12 ماه سال است، يا كلمه '''«يوم»''' به تنهايى 365 بارذكرشده كه مطابق عدد روزهاى سال است.


از وجوه ديگرقرآن اين است كه همه چيز را به احصار درآورده همانطور كه خود قرآن هم اين ادعا را دارد مثلا مجموع ذكر كلمات رسل، نبيين، مبشّرين و منذرين 518 بار مى باشد و مجموع ذكر نام همه پيامبران هم 518 مرتبه است، يا از مجموع ذكر كلمه خشكى و دريا رابط نسبت يك به سه آن دو فهميده ميشود.  
از وجوه ديگرقرآن اين است كه همه چيز را به احصار درآورده همانطور كه خود قرآن هم اين ادعا را دارد مثلا مجموع ذكر كلمات رسل، نبيين، مبشّرين و منذرين 518 بار مى باشد و مجموع ذكر نام همه پيامبران هم 518 مرتبه است، يا از مجموع ذكر كلمه خشكى و دريا رابط نسبت يك به سه آن دو فهميده می‌شود.  


مؤلف معتقد است با استفاده از اعداد و... به تاريخ برخى وقايع مثل پايان دولت يهود، پايان كار فرعون و... را مى توان فهميد.  
مؤلف معتقد است با استفاده از اعداد و... به تاريخ برخى وقايع مثل پايان دولت يهود، پايان كار فرعون و... را مى توان فهميد.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش