إعجاز القرآن و منهج البحث عن التميز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'ميكند' به 'می‌كند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ميتوان' به 'می‌توان')
خط ۵۷: خط ۵۷:
# «خطابى» قرآن را معجزه ميداند چرا كه با فصيحترين الفاظ در بهترين نظم، متضمن صحيحترين معانى است. ايشان به بررسى روش نظم تأليفات ادبى و مقايسه آنها با سبك قرآن پرداخته زيرا كه به عقيده او تنها وسيله اثبات تفاوت و برترى قرآن و ساقط كردن نصوص معارض آن موازنه است. موازنه‌ى او در سبك، فرقهاى معنوى، سطح فكرى صاحب كلام، فرقهاى بيانى، اثر آن كلام و... ميباشد.  
# «خطابى» قرآن را معجزه ميداند چرا كه با فصيحترين الفاظ در بهترين نظم، متضمن صحيحترين معانى است. ايشان به بررسى روش نظم تأليفات ادبى و مقايسه آنها با سبك قرآن پرداخته زيرا كه به عقيده او تنها وسيله اثبات تفاوت و برترى قرآن و ساقط كردن نصوص معارض آن موازنه است. موازنه‌ى او در سبك، فرقهاى معنوى، سطح فكرى صاحب كلام، فرقهاى بيانى، اثر آن كلام و... ميباشد.  
# «[[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانى]]»: عقايدش در کتاب «دلائل الاعجاز» برگرفته از رمانى و خطابى و تلاشهاى او در تفصيل و كشف پيچيدگيهاى افكار آن دو است. لكن باقلانى توجه خاصى به بحث موازنه دارد، ايشان در هر ايده‌اى كه جهت بيان اعجاز مطرح ميكنند نظيرى از كلام عرب مى‌آورد تا ميزان تفاوت بين قرآن و كلام عرب مشخص شود، اخبار از امور غيبى را نيز از وجوه اعجاز بر شمرده لكن در بيان وجوه اعجاز، تكيه‌اى بر اين مورد ندارد.  
# «[[باقلانی، محمد بن طیب|باقلانى]]»: عقايدش در کتاب «دلائل الاعجاز» برگرفته از رمانى و خطابى و تلاشهاى او در تفصيل و كشف پيچيدگيهاى افكار آن دو است. لكن باقلانى توجه خاصى به بحث موازنه دارد، ايشان در هر ايده‌اى كه جهت بيان اعجاز مطرح ميكنند نظيرى از كلام عرب مى‌آورد تا ميزان تفاوت بين قرآن و كلام عرب مشخص شود، اخبار از امور غيبى را نيز از وجوه اعجاز بر شمرده لكن در بيان وجوه اعجاز، تكيه‌اى بر اين مورد ندارد.  
# «عبدالقاهر» از مقدمه کتاب او در «دلائل الاعجاز» ميتوان فهميد كه هدف او در همه مباحث بيان تفاوت قرآن با سائر كلامهاست، ايشان هم موازنه را به عنوان تنها راه كشف فرق و وسيله اظهار وجوه تفاوت قرآن حائز اهميت دانسته و با جستجوى كلام و اشعار عرب و استخراج نظم آنها و جستجوى قرآن به جهات تبيين خصوصيات نظم آن اشاره می‌كند.  
# «عبدالقاهر» از مقدمه کتاب او در «دلائل الاعجاز» می‌توان فهميد كه هدف او در همه مباحث بيان تفاوت قرآن با سائر كلامهاست، ايشان هم موازنه را به عنوان تنها راه كشف فرق و وسيله اظهار وجوه تفاوت قرآن حائز اهميت دانسته و با جستجوى كلام و اشعار عرب و استخراج نظم آنها و جستجوى قرآن به جهات تبيين خصوصيات نظم آن اشاره می‌كند.  
# «ابن ابى الاصبع» مباحثى در تقرير حقيقت اعجاز دارد و ابزار بلاغى را مدخل معرفت تفاوت قرآن با ساير كلامها ميداند. اين مسئله در بسيارى از تحليها و ديدگاههاى او در استخراج اسرار آيات قرآن و خصوصيات بلاغى به چشم ميخورد، سعى در اثبات وجوه تمايز اسلوب قرآنى با سائر سبكهاى عرب دارد. او در تدوين کتاب «بديع القرآن» از بسيارى از كتب قدما در نقد ادبى، شعر، نثر، علم بديع، اعجاز و نظم قرآن و موازنه بهره جسته است. او موازنه را مقارنه معانى جهت شناخت نظم بهتر ميداند.  
# «ابن ابى الاصبع» مباحثى در تقرير حقيقت اعجاز دارد و ابزار بلاغى را مدخل معرفت تفاوت قرآن با ساير كلامها ميداند. اين مسئله در بسيارى از تحليها و ديدگاههاى او در استخراج اسرار آيات قرآن و خصوصيات بلاغى به چشم ميخورد، سعى در اثبات وجوه تمايز اسلوب قرآنى با سائر سبكهاى عرب دارد. او در تدوين کتاب «بديع القرآن» از بسيارى از كتب قدما در نقد ادبى، شعر، نثر، علم بديع، اعجاز و نظم قرآن و موازنه بهره جسته است. او موازنه را مقارنه معانى جهت شناخت نظم بهتر ميداند.  


فصل دوم به ثمره‌هاى موازنه‌ى پنج تن از كسانی كه در اعجاز قرآن مطالبى دارند اشاره شده است.  
فصل دوم به ثمره‌هاى موازنه‌ى پنج تن از كسانی كه در اعجاز قرآن مطالبى دارند اشاره شده است.  


# رافعى: به عقيده مؤلف كسيكه کتاب «اعجاز القرآن» را مطالعه كند متوجه ميشود كه رافعى، افكار قدما را با اجتهاداتش درآميخته است، وجوه اعجاز نزد او را ميتوان به دو قسم، تقسيم كرد الف: وجوهى كه در آنها تاثيرش از قدما بيشتر از اجتهادات او به چشم ميخورد. ب: وجوهى كه اجتهاداتش بيشتر است. رافعى با بررسى نصوص قرآنى و ساير آثار معتقد است اسلوب قرآن منحصر به فرد بوده و بدين جهت وضع انسان نميباشد و اگر چنين بود بايد مطابق اسلوب عرب نازل مى شد.  
# رافعى: به عقيده مؤلف كسيكه کتاب «اعجاز القرآن» را مطالعه كند متوجه ميشود كه رافعى، افكار قدما را با اجتهاداتش درآميخته است، وجوه اعجاز نزد او را می‌توان به دو قسم، تقسيم كرد الف: وجوهى كه در آنها تاثيرش از قدما بيشتر از اجتهادات او به چشم ميخورد. ب: وجوهى كه اجتهاداتش بيشتر است. رافعى با بررسى نصوص قرآنى و ساير آثار معتقد است اسلوب قرآن منحصر به فرد بوده و بدين جهت وضع انسان نميباشد و اگر چنين بود بايد مطابق اسلوب عرب نازل مى شد.  
# عبدالله دراز: ايشان در «النبا العظيم» به راه كشف اعجاز پرداخته وبا بحث از ابزارهاى شناخت تفاوت اسلوب قرآنى كه در كلام فصحاء يافت نميشود و تبيين وجوه اعجاز پرداخته است گرچه ايشان فقط به تحليل شواهد قرآنى اشاره و اسرار قرآن را بدون موازنه ارائه داده‌اند ولى كلام او دلالت بر استفاده‌اش از موازنه می‌كند. ايشان در اعجاز لغوى و علمى قرآن، خواص صوتى و دقت در تعبير معانى را بررسى كرده‌اند.
# عبدالله دراز: ايشان در «النبا العظيم» به راه كشف اعجاز پرداخته وبا بحث از ابزارهاى شناخت تفاوت اسلوب قرآنى كه در كلام فصحاء يافت نميشود و تبيين وجوه اعجاز پرداخته است گرچه ايشان فقط به تحليل شواهد قرآنى اشاره و اسرار قرآن را بدون موازنه ارائه داده‌اند ولى كلام او دلالت بر استفاده‌اش از موازنه می‌كند. ايشان در اعجاز لغوى و علمى قرآن، خواص صوتى و دقت در تعبير معانى را بررسى كرده‌اند.
#در ادامه به روش [[سید قطب]] و احمد ديدات و روش موازنه بين محمود شاكر و مالك بن نبى اشاره كرده‌اند.  
#در ادامه به روش [[سید قطب]] و احمد ديدات و روش موازنه بين محمود شاكر و مالك بن نبى اشاره كرده‌اند.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش