تاریخ نوشته‌های جغرافیایی در جهان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دايرة المعارف' به 'دايرةالمعارف'
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'دايرة المعارف' به 'دايرةالمعارف')
خط ۷۸: خط ۷۸:
از قرن پنجم هجرى به بعد و به‌خصوص در قرن ششم، منابعى ديگر به مؤلفات جغرافيايى افزوده شد؛ يعنى فرهنگ‌هاى جغرافيايى و توصيف فراگير جهان از آسمان و زمين كه گونه‌اى از كيهان‌نگارى و در نوع خود منحصر به فرد است.
از قرن پنجم هجرى به بعد و به‌خصوص در قرن ششم، منابعى ديگر به مؤلفات جغرافيايى افزوده شد؛ يعنى فرهنگ‌هاى جغرافيايى و توصيف فراگير جهان از آسمان و زمين كه گونه‌اى از كيهان‌نگارى و در نوع خود منحصر به فرد است.


در دايرة المعارف‌ها و فرهنگ‌نامه‌هايى كه به دوران مماليك در مصر تأليف شده، جغرافيا مقامى خاص دارد؛ تا آن‌جا كه گاه اثر آن در همه كتاب نمودار است. بدين‌سان دوران نوآفرينى در ادبيات جغرافيايى اسلامى به سر مى‌رسد و پس از آن، دوران ركود است كه چيز تازه‌اى به وجود نيامده، بلكه به تقليد نمونه‌هاى سابق بسنده كرده‌اند و گاه، براى هم‌آهنگى با مقتضيات زمان، تغييراتى در آن داده‌اند. با وجود اين، حتى به دوران تسلط تركان بر جهان اسلام، اين‌گونه نوشته‌ها از لحاظ مقدار نقصان نيافته است.
در دايرةالمعارف‌ها و فرهنگ‌نامه‌هايى كه به دوران مماليك در مصر تأليف شده، جغرافيا مقامى خاص دارد؛ تا آن‌جا كه گاه اثر آن در همه كتاب نمودار است. بدين‌سان دوران نوآفرينى در ادبيات جغرافيايى اسلامى به سر مى‌رسد و پس از آن، دوران ركود است كه چيز تازه‌اى به وجود نيامده، بلكه به تقليد نمونه‌هاى سابق بسنده كرده‌اند و گاه، براى هم‌آهنگى با مقتضيات زمان، تغييراتى در آن داده‌اند. با وجود اين، حتى به دوران تسلط تركان بر جهان اسلام، اين‌گونه نوشته‌ها از لحاظ مقدار نقصان نيافته است.


دانش اروپايى، از آغاز كار، اهميت نوشته‌هاى جغرافيايى اسلامى را بازشناخت. اگر خاورشناسان، مانند همه متخصصان ديگر در معرض اين تهمت بوده‌اند كه در موضوع تحقيقات خود بى‌طرف نمانده‌اند، نظر دانشوران مغرب‌زمين نسبت به مورخان اسلام كه غالبا جغرافى‌دان نيز بوده‌اند، در اين زمينه قابل توجه است. در قرن سيزدهم هجرى؛ يعنى هنگامى كه اين‌گونه نوشته‌ها هنوز به وسعت كنونى شناخته نبود، پروتس، مورخ جنگ‌هاى صليبى، چنين نوشت: «نوشته‌هاى اروپايى آن روزگار نمونه‌اى برتر از مؤلفات آنان (مسلمانان) ندارد، كافى است كه آثار مؤلفان اسلام را با بهترين آثار تاريخ‌نويسى اروپا برابر كنيم تا در اولين نظر و بى‌ترديد معلوم شود كه درك و فهم تاريخى و شعور سياسى و سليقه قالب‌ريزى و هنر عرضه كردن مطلب كجاست».
دانش اروپايى، از آغاز كار، اهميت نوشته‌هاى جغرافيايى اسلامى را بازشناخت. اگر خاورشناسان، مانند همه متخصصان ديگر در معرض اين تهمت بوده‌اند كه در موضوع تحقيقات خود بى‌طرف نمانده‌اند، نظر دانشوران مغرب‌زمين نسبت به مورخان اسلام كه غالبا جغرافى‌دان نيز بوده‌اند، در اين زمينه قابل توجه است. در قرن سيزدهم هجرى؛ يعنى هنگامى كه اين‌گونه نوشته‌ها هنوز به وسعت كنونى شناخته نبود، پروتس، مورخ جنگ‌هاى صليبى، چنين نوشت: «نوشته‌هاى اروپايى آن روزگار نمونه‌اى برتر از مؤلفات آنان (مسلمانان) ندارد، كافى است كه آثار مؤلفان اسلام را با بهترين آثار تاريخ‌نويسى اروپا برابر كنيم تا در اولين نظر و بى‌ترديد معلوم شود كه درك و فهم تاريخى و شعور سياسى و سليقه قالب‌ريزى و هنر عرضه كردن مطلب كجاست».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش