قاسمی گنابادی، محمدقاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'غياثالدين' به 'غياث‌الدين'
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
جز (جایگزینی متن - 'غياثالدين' به 'غياث‌الدين')
خط ۴۲: خط ۴۲:
تاريخ تولد قاسمى، در هيچ‌يك از منابع ذكر نشده است و از جزئيات و چگونگى تحصيل او آگاهى دقيقى در دست نيست. وى در شعر و ادب، شاگرد مولانا عبدالله هاتفى (م 927ق) بود و در شاهنامه‌اش هاتفى را ستوده است.
تاريخ تولد قاسمى، در هيچ‌يك از منابع ذكر نشده است و از جزئيات و چگونگى تحصيل او آگاهى دقيقى در دست نيست. وى در شعر و ادب، شاگرد مولانا عبدالله هاتفى (م 927ق) بود و در شاهنامه‌اش هاتفى را ستوده است.


قاسمى، دانش‌هاى عقلى و رياضى را ظاهرا نزد غياثالدين منصورى دشتكى شيرازى (866-894ق)، دانشمند و حكيم دوره صفويه و وزير شاه طهماسب فراگرفت. قاسمى به اعتبار منصب كلانترى اجدادش، عهده‌دار اين شغل شد، اما اين منصب را رها كرد و مرتبه درويشى و بى‌اعتنايى به مقام دنيوى را برگزيد و منصب موروثى را به برادر خود، امير ابوالفتح، تقديم كرد.
قاسمى، دانش‌هاى عقلى و رياضى را ظاهرا نزد غياث‌الدين منصورى دشتكى شيرازى (866-894ق)، دانشمند و حكيم دوره صفويه و وزير شاه طهماسب فراگرفت. قاسمى به اعتبار منصب كلانترى اجدادش، عهده‌دار اين شغل شد، اما اين منصب را رها كرد و مرتبه درويشى و بى‌اعتنايى به مقام دنيوى را برگزيد و منصب موروثى را به برادر خود، امير ابوالفتح، تقديم كرد.


پس از بلندآوازگى شاه اسماعيل، به خدمت وى درآمد. ظاهرا اين ايام بايد مصادف با دوران جوانى قاسمى باشد، زيرا شاه، در 930ق، درگذشت و قاسمى 52 سال پس از اين تاريخ فوت كرد (982ق). از آن پس، به دربار شاه طهماسب، راه يافت و از شاعران دربار او شد و به دستور او شاهنامه خود را سرود. معلوم نيست چند سال را در دربار شاه طهماسب گذراند، اما قطعا تا سال 950ق، در دربار وى به سر برده است. از آن پس، ظاهرا به سبب رنجش از شاه صفوى، به جهت بى‌توجهى به سروده‌اش، دل‌خسته به ديار بكر، نزد سلطان محمود خان رفت.
پس از بلندآوازگى شاه اسماعيل، به خدمت وى درآمد. ظاهرا اين ايام بايد مصادف با دوران جوانى قاسمى باشد، زيرا شاه، در 930ق، درگذشت و قاسمى 52 سال پس از اين تاريخ فوت كرد (982ق). از آن پس، به دربار شاه طهماسب، راه يافت و از شاعران دربار او شد و به دستور او شاهنامه خود را سرود. معلوم نيست چند سال را در دربار شاه طهماسب گذراند، اما قطعا تا سال 950ق، در دربار وى به سر برده است. از آن پس، ظاهرا به سبب رنجش از شاه صفوى، به جهت بى‌توجهى به سروده‌اش، دل‌خسته به ديار بكر، نزد سلطان محمود خان رفت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش