تاریخ افغانستان بعد از اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'فرهنگي ' به 'فرهنگی '
جز (جایگزینی متن - 'پاورقي ' به 'پاورقی')
جز (جایگزینی متن - 'فرهنگي ' به 'فرهنگی ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
بخش اعظمي از اين فصل به فعاليت‌هاي ابومسلم اختصاص يافته و پس از آن نيز جنبش‌هايي؛ مانند: سنباد، سپيد جامگان و استادسيس هراتي مورد بررسی قرار گرفته است. خروج حمزه سيستاني و شورش‌هاي ديگر و اوضاع ولايات جانب شرقي افغانستان از ديگر بخش‌هايي اين فصل است.
بخش اعظمي از اين فصل به فعاليت‌هاي ابومسلم اختصاص يافته و پس از آن نيز جنبش‌هايي؛ مانند: سنباد، سپيد جامگان و استادسيس هراتي مورد بررسی قرار گرفته است. خروج حمزه سيستاني و شورش‌هاي ديگر و اوضاع ولايات جانب شرقي افغانستان از ديگر بخش‌هايي اين فصل است.


4- اقتصاد افغانستان مبتني بر عناصر متعددي است كه با ارائه جداول و عدد و رقم برگرفته از منابع تاريخي به خوبي خواننده را از ويژگى‌هاي اقتصادي اين سرزمين مطلع مى‌كند. از گزارش‌هاي جهانگردان و روايات مورخان دوره اسلامی بر مي‌آيد كه حكمداران و مردم اين سرزمين داراي فرهنگي درخشان و استوار بوده و حتي در امور جهانداري، داراي نظريات نيك و خاصي بوده‌اند. مقايسه طبقات اجتماعي، آداب، رسوم و لباس مردم پيش و پس از اسلام از بخش‌هاي خواندني اين فصل است. در بخش پاياني كتاب فرهنگ، علم و ادب پس از ظهور اسلام مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما بايد مجدداً متذكر شود كه ارائه يك تحليل از نويسنده به معناي صحت آن نيست؛ به عنوان نمونه در صفحه 722 چنين مي‌نگارد كه در دوره خلفاي راشدين مصلحت چنين بود كه در تقويت مبادي توحيد شدت كنند و به امحاي تمامي آثارى كه منافي آن باشد، بكوشند. اما دويست سال بعد، رويه عباسيان و دربار بغداد چنين نبود و شاهان خراسان همواره اصنام و بت‌هاي اين سرزمين را به طور تحفه به دربار مي‌فرستادند. او اشاره مي‌كند كه در عصر عباسيان فرهنگ و فكر عرب آن قدر تغيير يافته بود كه اين بتان را با نظر نفرت و تعصب نمى‌ديدند و براي تماشا آن را مى‌گذاشتند و نمى‌شكستند. نويسنده با تأييد ضمني اين شيوه و منش عباسيان آن را خلط فرهنگي و فكري عرب با عجم مى‌داند.
4- اقتصاد افغانستان مبتني بر عناصر متعددي است كه با ارائه جداول و عدد و رقم برگرفته از منابع تاريخي به خوبي خواننده را از ويژگى‌هاي اقتصادي اين سرزمين مطلع مى‌كند. از گزارش‌هاي جهانگردان و روايات مورخان دوره اسلامی بر مي‌آيد كه حكمداران و مردم اين سرزمين داراي فرهنگی درخشان و استوار بوده و حتي در امور جهانداري، داراي نظريات نيك و خاصي بوده‌اند. مقايسه طبقات اجتماعي، آداب، رسوم و لباس مردم پيش و پس از اسلام از بخش‌هاي خواندني اين فصل است. در بخش پاياني كتاب فرهنگ، علم و ادب پس از ظهور اسلام مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما بايد مجدداً متذكر شود كه ارائه يك تحليل از نويسنده به معناي صحت آن نيست؛ به عنوان نمونه در صفحه 722 چنين مي‌نگارد كه در دوره خلفاي راشدين مصلحت چنين بود كه در تقويت مبادي توحيد شدت كنند و به امحاي تمامي آثارى كه منافي آن باشد، بكوشند. اما دويست سال بعد، رويه عباسيان و دربار بغداد چنين نبود و شاهان خراسان همواره اصنام و بت‌هاي اين سرزمين را به طور تحفه به دربار مي‌فرستادند. او اشاره مي‌كند كه در عصر عباسيان فرهنگ و فكر عرب آن قدر تغيير يافته بود كه اين بتان را با نظر نفرت و تعصب نمى‌ديدند و براي تماشا آن را مى‌گذاشتند و نمى‌شكستند. نويسنده با تأييد ضمني اين شيوه و منش عباسيان آن را خلط فرهنگی و فكري عرب با عجم مى‌داند.


== وضعيت ==
== وضعيت ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش