۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')ب' به ') ب') |
جز (جایگزینی متن - 'محقق خراسانى' به 'محقق خراسانى ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در ابتداى كتاب، مانند ديگر تأليفات اصولى، سخن در ضرورت وجود موضوع براى علوم، موضوع علم اصول و تعريف آن است و سپس مبحث وضع مطرح مىگردد. | در ابتداى كتاب، مانند ديگر تأليفات اصولى، سخن در ضرورت وجود موضوع براى علوم، موضوع علم اصول و تعريف آن است و سپس مبحث وضع مطرح مىگردد. | ||
به عقيده [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]]، اين كلام محقق خراسانى كه وضع، نوعى اختصاص لفظ به معناست، معناى مشخصى ندارد و نمىتواند بيانگر چگونگى ارتباط الفاظ و معانى باشد و به علاوه اساسا وضع، اختصاص و ارتباط لفظ به معنا نيست، بلكه ارتباط بين اين دو به وسيله وضع حاصل مىشود. | به عقيده [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]]، اين كلام [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] كه وضع، نوعى اختصاص لفظ به معناست، معناى مشخصى ندارد و نمىتواند بيانگر چگونگى ارتباط الفاظ و معانى باشد و به علاوه اساسا وضع، اختصاص و ارتباط لفظ به معنا نيست، بلكه ارتباط بين اين دو به وسيله وضع حاصل مىشود. | ||
يكى از پرسشهاى مطرح در مباحث الفاظ اصول فقه، اين است كه آيا بهكاربردن يك لفظ در دو معنا ممكن است؟ بهكاربردن لفظ در بيش از يك معنا، صورتهايى دارد: الف) بهكاربردن آن در مجموع چند معنا بهگونه واحد مجموعى. ب) استعمال در معناى جامع، مثل انسان. ج) بهكاربردن آن در همه معانى با ملاحظه عنوانى كلى كه با افراد اتحاد داشته و بر آنها منطبق است. در اين سه صورت اختلافى وجود ندارد، به اين دليل كه پيشفرض پرسش در اين باب، استعمال لفظ در بيش از يك معنا است، در حالى كه در اين فروض، در واقع، لفظ، در يك معنا استعمال شده، اگر چه خود آن معناى واحد، به نوعى داراى معناى جمعى است، بنا بر اين، تصوير دقيق، در اين باب، به اين شرح است كه آيا استعمال لفظ در بيش از يك معنا با وجود باقى ماندن تمام ويژگىهاى هر يك از آن معانى و بدون در نظر گرفتن جهت وحدت بين آنها، در يك استعمال و نه بيش از آن، ممكن است؟ [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] با تفكيك بين دو مقام ثبوت و اثبات، به پاسخ اين پرسش پرداخته است. | يكى از پرسشهاى مطرح در مباحث الفاظ اصول فقه، اين است كه آيا بهكاربردن يك لفظ در دو معنا ممكن است؟ بهكاربردن لفظ در بيش از يك معنا، صورتهايى دارد: الف) بهكاربردن آن در مجموع چند معنا بهگونه واحد مجموعى. ب) استعمال در معناى جامع، مثل انسان. ج) بهكاربردن آن در همه معانى با ملاحظه عنوانى كلى كه با افراد اتحاد داشته و بر آنها منطبق است. در اين سه صورت اختلافى وجود ندارد، به اين دليل كه پيشفرض پرسش در اين باب، استعمال لفظ در بيش از يك معنا است، در حالى كه در اين فروض، در واقع، لفظ، در يك معنا استعمال شده، اگر چه خود آن معناى واحد، به نوعى داراى معناى جمعى است، بنا بر اين، تصوير دقيق، در اين باب، به اين شرح است كه آيا استعمال لفظ در بيش از يك معنا با وجود باقى ماندن تمام ويژگىهاى هر يك از آن معانى و بدون در نظر گرفتن جهت وحدت بين آنها، در يك استعمال و نه بيش از آن، ممكن است؟ [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] با تفكيك بين دو مقام ثبوت و اثبات، به پاسخ اين پرسش پرداخته است. |
ویرایش