۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمدباقر' به 'محمد باقر') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد باقر' به 'محمدباقر') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''قاضى سعيد قمى'''، نام او محمد، فرزند محمد مفيد، مدعوّ به سعيد شريف قمى، معروف به قاضى سعيد، ملقب به حكيم كوچك، طبيب، عارف، فقيه، شاعر، محدث، اديب، آشنا به علوم رياضى و از علماى اماميه عصر صفوى در قرن يازدهم هجرى(صاحب تذكرة نصرآبادى، نام وى را | '''قاضى سعيد قمى'''، نام او محمد، فرزند محمد مفيد، مدعوّ به سعيد شريف قمى، معروف به قاضى سعيد، ملقب به حكيم كوچك، طبيب، عارف، فقيه، شاعر، محدث، اديب، آشنا به علوم رياضى و از علماى اماميه عصر صفوى در قرن يازدهم هجرى(صاحب تذكرة نصرآبادى، نام وى را محمدباقرذكر كرده است). | ||
محمد سعيد در دهم ذى القعده سال 1049ق در قم متولد شد.در نوجوانى علم طب را نزد پدرش فرا گرفت و در جوانى به اصفهان مهاجرت نمود.برادر بزرگتر وى، | محمد سعيد در دهم ذى القعده سال 1049ق در قم متولد شد.در نوجوانى علم طب را نزد پدرش فرا گرفت و در جوانى به اصفهان مهاجرت نمود.برادر بزرگتر وى، | ||
خط ۲۰۴: | خط ۲۰۴: | ||
ديدگاههاى فلسفى قاضى سعيد دو شكل اساسى دارد: | ديدگاههاى فلسفى قاضى سعيد دو شكل اساسى دارد: | ||
اوّل:ضعف عمومى مبانى متّخذ از مولى رجبعلى تبريزى.رجبعلى حكيمى مشائى است با تفرّد در حدود ده مسألۀ مبنايى.از قبيل اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن، نفى وجود ذهنى، نفى حركت جوهرى، نفى عينيت صفات و ذات در واجب، تركيب انضمامى وجود و ماهيت، اصالت ماهيت در تحقق و جعل.ضعف اين مبانى همگى در جاى خوداثبات شده است.رجبعلى حتى در مبانى يادشده نيز نوآورى ندارد.قبل از او هريكى از مبانى توسط متكلم يا حكيمى اتخاذ شده بود.براى مثال دوانى به نحوى قبلا قائل به اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن شده بود.در بحث صفات واجب بويژه برگرداندن صفات ثبوته به صفات سلبيه و نفى صفات، به معتزله نزديك مىشود.در اصالت ماهيت در تحقق و جعل متأثر، از [[میرداماد، | اوّل:ضعف عمومى مبانى متّخذ از مولى رجبعلى تبريزى.رجبعلى حكيمى مشائى است با تفرّد در حدود ده مسألۀ مبنايى.از قبيل اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن، نفى وجود ذهنى، نفى حركت جوهرى، نفى عينيت صفات و ذات در واجب، تركيب انضمامى وجود و ماهيت، اصالت ماهيت در تحقق و جعل.ضعف اين مبانى همگى در جاى خوداثبات شده است.رجبعلى حتى در مبانى يادشده نيز نوآورى ندارد.قبل از او هريكى از مبانى توسط متكلم يا حكيمى اتخاذ شده بود.براى مثال دوانى به نحوى قبلا قائل به اشتراك لفظى وجود بين واجب و ممكن شده بود.در بحث صفات واجب بويژه برگرداندن صفات ثبوته به صفات سلبيه و نفى صفات، به معتزله نزديك مىشود.در اصالت ماهيت در تحقق و جعل متأثر، از [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] است.بارى، استدلالهاى رجبعلى و شاگردش قاضى سعيد در بحث اصالت ماهيت از استحسانات | ||
لفظى تجاوز نمىكند.در نفى حركت جوهرى قدمى از آراى [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] فراتر ننهاده است.در بخشى از بحث وجود ذهنى اگرچه متأثر از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است، اما قول مختار و استدلال استاد و شاگرد در ادراك حضورى حتى در محسوسات، موهون و ضعيف است. | لفظى تجاوز نمىكند.در نفى حركت جوهرى قدمى از آراى [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] فراتر ننهاده است.در بخشى از بحث وجود ذهنى اگرچه متأثر از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است، اما قول مختار و استدلال استاد و شاگرد در ادراك حضورى حتى در محسوسات، موهون و ضعيف است. | ||
ویرایش