ابن بابشاذ، طاهر بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')د' به ') د'
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ')
جز (جایگزینی متن - ')د' به ') د')
خط ۳۴: خط ۳۴:
'''اِبْن بابْشاذ، ابوالحسن طاهر بن احمد''' (د 469ق 1076/م)، از بزرگ‌ترين علماى نحو در مصر بود. اصل او را از ديلم دانسته‌اند. نام نياى وى اين انتساب را تأييد مى‌كند، زيرا بابشاذ از نام‌هاى كهن فارسى است. خاندان وى كه گويا تجارت مرواريد مى‌كردند، به مصر رفتند و در آن‌جا اقامت گزيدند. ابن بابشاذ خود نيز به عنوان تاجر مرواريد از مصر به بغداد رفت، از اين رو به جوهرى نيز شهرت يافته است. وى در بغداد كسب علم كرد، اما از سبب روى آوردن او به علم در کتاب‌هاى تراجم سخنى نيامده است. شايد در بغداد، آوازه نظاميه (تأسيس در نيمه دوم سده 5ق) اين تاجر جوان را مجذوب خويش ساخته باشد.
'''اِبْن بابْشاذ، ابوالحسن طاهر بن احمد''' (د 469ق 1076/م)، از بزرگ‌ترين علماى نحو در مصر بود. اصل او را از ديلم دانسته‌اند. نام نياى وى اين انتساب را تأييد مى‌كند، زيرا بابشاذ از نام‌هاى كهن فارسى است. خاندان وى كه گويا تجارت مرواريد مى‌كردند، به مصر رفتند و در آن‌جا اقامت گزيدند. ابن بابشاذ خود نيز به عنوان تاجر مرواريد از مصر به بغداد رفت، از اين رو به جوهرى نيز شهرت يافته است. وى در بغداد كسب علم كرد، اما از سبب روى آوردن او به علم در کتاب‌هاى تراجم سخنى نيامده است. شايد در بغداد، آوازه نظاميه (تأسيس در نيمه دوم سده 5ق) اين تاجر جوان را مجذوب خويش ساخته باشد.


ابن بابشاذ پس از چندى به مصر بازگشت و در دوران خلافت المستنصر فاطمى (420-487ق)در ديوان انشاء عهده‌دار تصحيح مراسلات ديوانى گرديد، به گونه‌اى كه تا نامه‌اى از نظر او نمى‌گذشت، فرستاده نمى‌شد. وى در اين سمت، مستمرى خوبى دريافت مى‌كرد و علاوه بر اين، از سرپرستى امرا اقراء (آموزش قرآن و زبان عربى) در مسجد عمرو بن عاص نيز مقررى داشت و اوقات فراغت خويش را به عبادت و مطالعه مى‌گذرانيد. گويا در همين اوقات بود كه به نوشتن تعليقه خود در نحو پرداخت كه گويند اگر بازنويسى مى‌شد، به 15 مجلد بالغ مى‌گرديد.
ابن بابشاذ پس از چندى به مصر بازگشت و در دوران خلافت المستنصر فاطمى (420-487ق) در ديوان انشاء عهده‌دار تصحيح مراسلات ديوانى گرديد، به گونه‌اى كه تا نامه‌اى از نظر او نمى‌گذشت، فرستاده نمى‌شد. وى در اين سمت، مستمرى خوبى دريافت مى‌كرد و علاوه بر اين، از سرپرستى امرا اقراء (آموزش قرآن و زبان عربى) در مسجد عمرو بن عاص نيز مقررى داشت و اوقات فراغت خويش را به عبادت و مطالعه مى‌گذرانيد. گويا در همين اوقات بود كه به نوشتن تعليقه خود در نحو پرداخت كه گويند اگر بازنويسى مى‌شد، به 15 مجلد بالغ مى‌گرديد.


اين تعليقه كه گويى از لوازم شغل تصحيح مراسلات در ديوان شده بود، پس از او تا سه چهار نسل به جانشينانش واگذار شد؛ ابتدا به شاگردش ابوعبدالله محمد بن بركات سعيدى، سپس به ابومحمد عبدالله بن برى و بعد از وى به شيخ ابوالحسين نحوى رسيد. هر يك از ايشان، اين تعليقه را به جانشين خويش مى‌بخشيد و او را بر حفظ و نگاهدارى آن سفارش مى‌كرد. قفطى گويد: آنگاه كه من در حلب بودم و خبر فوت شيخ ابوالحسين نحوى به من رسيد، يكى از افراد مورد اعتماد خويش را به قاهره فرستادم و از او خواستم تا اين تعليقه را به هر قيمتى كه باشد و نيز کتاب تذكره ابوعلى را، براى من تهيه كند. وى چون بازآمد، خبر داد كه اين دو کتاب به تصرف پادشاه مصر الملك الكامل ناصر الدين (576 - 635ق) در آمده است.
اين تعليقه كه گويى از لوازم شغل تصحيح مراسلات در ديوان شده بود، پس از او تا سه چهار نسل به جانشينانش واگذار شد؛ ابتدا به شاگردش ابوعبدالله محمد بن بركات سعيدى، سپس به ابومحمد عبدالله بن برى و بعد از وى به شيخ ابوالحسين نحوى رسيد. هر يك از ايشان، اين تعليقه را به جانشين خويش مى‌بخشيد و او را بر حفظ و نگاهدارى آن سفارش مى‌كرد. قفطى گويد: آنگاه كه من در حلب بودم و خبر فوت شيخ ابوالحسين نحوى به من رسيد، يكى از افراد مورد اعتماد خويش را به قاهره فرستادم و از او خواستم تا اين تعليقه را به هر قيمتى كه باشد و نيز کتاب تذكره ابوعلى را، براى من تهيه كند. وى چون بازآمد، خبر داد كه اين دو کتاب به تصرف پادشاه مصر الملك الكامل ناصر الدين (576 - 635ق) در آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش