خلافت ابوبکر در ترازوی نقد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')د' به ') د'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ')د' به ') د')
خط ۷۶: خط ۷۶:
اما درباره امامت بعد از پيامبر(ص)، سخنى از خدا و رسولش ديده نشده است و اما اجماع نيز بر غير ابوبكر- كه امّت اتفاق كرده‌اند نداريم. فقط بر حقانيّت امامت سه نفر اجماع تحقّق مى‌يابد: ابوبكر، على و عباس. سپس آن دو نفر [على و عباس] به جهت اين‌كه مخالفتى با ابوبكر نكردند؛ پس اگر ابوبكر بر حق نبود به طور حتم آن‌ها با او منازعه مى‌كردند».
اما درباره امامت بعد از پيامبر(ص)، سخنى از خدا و رسولش ديده نشده است و اما اجماع نيز بر غير ابوبكر- كه امّت اتفاق كرده‌اند نداريم. فقط بر حقانيّت امامت سه نفر اجماع تحقّق مى‌يابد: ابوبكر، على و عباس. سپس آن دو نفر [على و عباس] به جهت اين‌كه مخالفتى با ابوبكر نكردند؛ پس اگر ابوبكر بر حق نبود به طور حتم آن‌ها با او منازعه مى‌كردند».


در اين استدلال، اعتراف شد كه كلام صريحى از پيامبر(ص)در مورد امامت ابوبكر يافت نشده است. از اين رو نخستين دليل بر امامت وى، همان اجماع و نبودن سخن صريح از رسول خدا(ص) است.
در اين استدلال، اعتراف شد كه كلام صريحى از پيامبر(ص) در مورد امامت ابوبكر يافت نشده است. از اين رو نخستين دليل بر امامت وى، همان اجماع و نبودن سخن صريح از رسول خدا(ص) است.


بخش دوم، مهمترين دليل‌هاى فضيلت و برترى ابوبكر است. در كتاب مواقف و شرح مواقف چنين آمده است: «ما و بيشتر علماى پيشين معتزله، ابوبكر را برتر مى‌دانيم و به اعتقاد شيعه و بيشتر علماى متأخر معتزله، على برترين فرد پس از رسول خدا(ص) است».
بخش دوم، مهمترين دليل‌هاى فضيلت و برترى ابوبكر است. در كتاب مواقف و شرح مواقف چنين آمده است: «ما و بيشتر علماى پيشين معتزله، ابوبكر را برتر مى‌دانيم و به اعتقاد شيعه و بيشتر علماى متأخر معتزله، على برترين فرد پس از رسول خدا(ص) است».
خط ۸۸: خط ۸۸:
در بخش چهارم، به نقد و بررسى دليل اجماع بر خلافت ابوبكر پرداخته شده است. تنها دليل اهل سنّت بر خلافت وى، اجماع يعنى اتفاق اصحاب بر خلافت ابوبكر است. اما به اعتقاد نويسنده، به راستى آن‌ها چه اجماع و اتّفاقى را بر امامت ابوبكر ادّعا مى‌كنند؟ اينان مى‌گويند: قضايايى در سقيفه رخ داد كه گروهى در آن‌جا جمع شدند و با ابوبكر به عنوان خليفه بيعت كردند و او را روى كار آوردند. درباره اين دليل، سخن صاحب شرح المقاصد از بزرگان علم كلام كافى است كه مى‌گويد: «ما وقتى كه مى‌گوييم بر امامت ابوبكر اجماع و اتّفاق داريم، ادّعاى اجماع حقيقى و واقعى نمى‌كنيم، چرا كه مدّعى هستيم بر خلاف ابوبكر هم عدّه‌اى اتّفاق داشتند و چنين نيست كه همه مردم راضى به امامت ابوبكر بودند، بلكه امامت او در حقيقت بعد از اختلاف بين مهاجرين و انصار و القاى كشمكش بين انصار اوس و خزرج، و تنها با بيعت عمر در سقيفه آغاز شد.
در بخش چهارم، به نقد و بررسى دليل اجماع بر خلافت ابوبكر پرداخته شده است. تنها دليل اهل سنّت بر خلافت وى، اجماع يعنى اتفاق اصحاب بر خلافت ابوبكر است. اما به اعتقاد نويسنده، به راستى آن‌ها چه اجماع و اتّفاقى را بر امامت ابوبكر ادّعا مى‌كنند؟ اينان مى‌گويند: قضايايى در سقيفه رخ داد كه گروهى در آن‌جا جمع شدند و با ابوبكر به عنوان خليفه بيعت كردند و او را روى كار آوردند. درباره اين دليل، سخن صاحب شرح المقاصد از بزرگان علم كلام كافى است كه مى‌گويد: «ما وقتى كه مى‌گوييم بر امامت ابوبكر اجماع و اتّفاق داريم، ادّعاى اجماع حقيقى و واقعى نمى‌كنيم، چرا كه مدّعى هستيم بر خلاف ابوبكر هم عدّه‌اى اتّفاق داشتند و چنين نيست كه همه مردم راضى به امامت ابوبكر بودند، بلكه امامت او در حقيقت بعد از اختلاف بين مهاجرين و انصار و القاى كشمكش بين انصار اوس و خزرج، و تنها با بيعت عمر در سقيفه آغاز شد.


نويسنده به اين نكته اشاره مى‌كند كه اهل سنّت با اين‌كه مى‌دانند گروه زيادى با خلافت ابوبكر موافق نبودند، در مراجعه به كتاب‌هايشان مى‌گويند: بهتر است كه از سخن گفتن در چنين امورى پرهيز كنيم، چرا كه پيامبر(ص)در مورد مسائلى كه بين اصحاب رخ خواهد داد، به سكوت امر فرموده است لذا نيازى به مطرح كردن اين‌گونه امور نيست.
نويسنده به اين نكته اشاره مى‌كند كه اهل سنّت با اين‌كه مى‌دانند گروه زيادى با خلافت ابوبكر موافق نبودند، در مراجعه به كتاب‌هايشان مى‌گويند: بهتر است كه از سخن گفتن در چنين امورى پرهيز كنيم، چرا كه پيامبر(ص) در مورد مسائلى كه بين اصحاب رخ خواهد داد، به سكوت امر فرموده است لذا نيازى به مطرح كردن اين‌گونه امور نيست.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش